استراتژی بولینگر باندز

استراتژی های سودآور اندیکاتور بولینگر بند در بازار فارکس
این روزها برای معاملات فارکس، شاخص های متنوعی در دسترس معامله گران قرار دارد و به نظر می رسد که هر چند ماه یک بار شاخص جدیدی پا به عرصه می گذارد. اما خیلی وقت ها، این شاخص های جدید، ورژن های تازه ی نسخه های کلاسیک هستند. این مقاله در مورد یکی از قوی ترین شاخص های معاملات است که آزمون زمان را با موفقیت پشت سر گذاشته است. این شاخص، اندیکاتور بولینگر بند نام دارد. در این مقاله به عناصر اصلی این شاخص می پردازیم و چند استراتژی بولینگر بند را نیز به شما یاد می دهیم.
تحلیل اندیکاتور بولینگر بند در فارکس
بهترین تعریف اندیکاتور بولینگر بند این است که یک شاخص نموداری نوسانات است. این شاخص متشکل است از بندها یا نوارهای فوقانی و تحتانی که نسبت به تغییرات نوسانی واکنش نشان می دهند. این نوارها دور پرایس اکشن را از بالا و پایین گرفته اند. وقتی نوسانات یک جفت ارز فرضی بالاست، فاصله ی دو نوار زیاد می شود. وقتی نوسانات یک جفت ارز پایین باشد، فاصله ی این دو نوار نیز کم می شود و هر دو شروع به فشرده تر شدن می کنند. این شاخص شامل مووینگ اوریج بیست دوره ای ساده است که می تواند برای تنظیم نقاط ورود و خروج استفاده شود.
محاسبه ی بولینگر بند
اندیکاتور بولینگر بند از سه جزء اصلی ساخته شده است: نوار بالایی، نوار پایینی و نوار میانی.
- نوار میانی همان مووینگ اوریج بیست دوره ای ساده است که با جمع بستن قیمت های بسته شدن بیست دوره ی آخر و تقسیم آن ها بر بیست، محاسبه می شود.
- نوار بالایی با مووینگ اوریج بیست دوره ای ساده ی پرایس اکشن و انحرافات استاندارد آن محاسبه می شود.
- نوار پایینی هم به همین شکل محاسبه می شود. پیش فرض استاندارد مورد استفاده برای انحرافات استاندارد 2 است. بنابراین تنظیمات اندیکاتور بولینگر بند معمولاً به صورت (Bollinger (20, 2 بیان می شود.
چگونه از اندیکاتور بولینگر بند استفاده کنیم؟
اگر چه بولینگر بند در درجه ی اول یک شاخص نوسانات است اما برای کشف مناطق پشتیبانی و مقاومت هم بسیار کاربردی است. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است که هر یک از آن ها می تواند به عنوان پشتیبانی/مقاومت عمل کند. با این حال، نوارهای فوقانی و تحتانی برای این منظور مناسب تر از خط های میانی هستند. چند سیگنال وجود دارد که می تواند با استفاده از بولینگر بند تولید شود. این سیگنال ها به پرایس اکشن های مختلف نمودار، پاسخ می دهند. بیایید در ادامه ی درس به سراغ این سیگنال ها و پتانسیل هر یک از آن ها برویم.
فشردگی بولینگر بند
وقتی باندهای بولینگر به یکدیگر نزدیک می شوند، این اندیکاتور به ما می گوید که نوسانات جفت ارز فارکس نسبتاً کم است. به این ترتیب، حجم معاملات نیز معمولاً کم است و گفته می شود که جفت ارز به جای اینکه روند را طی کند، در حال همگرا شدن است. به این حالت، فشردگی بولینگر بند می گوییم زیرا باندها یا خط های بولینگر در حال فشرده شدن به یکدیگر هستند. در بیشتر موارد، ما باید از معاملاتی که در محدوده های فشردگی هستند دوری کنیم زیرا آن ها فرصت های سودآور چندانی را نسبت به معاملات روند در اختیار ما قرار نمی دهند. تصویر زیر یک فشردگی بولینگر بند کلاسیک را نشان می دهد.
یکی از مفاهیم مهم معاملات فارکس این است که قیمت ها به طور معمول از دوره هایی با نوسانات پایین به دوره هایی با نوسانات بالا منتقل می شوند و دوباره برمی گردند. همان طور که می بینید، بعد از فشردگی، قیمت ها به سمت پایین شکسته شده اند و وارد یک روند نزولی پایدار شده اند. برک اوت فشردگی بولینگر بند، وقتی قیمت از یکی از خط ها فراتر می رود، فرصت خوبی برای ورود به بازار فراهم می کند. این امر می تواند به نفع پایان فشردگی پشتیبانی کند و احتمال ورود قیمت به روند جدید را افزایش دهد.
وقتی قیمت خط پایینی را لمس کند
این یک سیگنال استاندارد بولینگر بند است که نشان گر این واقعیت است که نوسانات قیمت پایین است. در نتیجه، یک جهش صعودی می تواند اتفاق بیفتد و یک فرصت معاملاتی بلندمدت را ایجاد کند. به این موقعیت به چشم یک سطح پشتیبانی مخفی بر اساس نوسانات شدید نگاه کنید. با این حال، اگر به جای آن، قیمت شروع به کاهش سریع از خط پایینی کند و فاصله ی بین دو خط به بیشتر شدن ادامه دهد، پس ما باید مراقب ورود به معاملات بلندمدت باشیم. وقتی خطوط در حال گسترده شدن هستند و ما شاهد پایین آمدن شدید قیمت در زیر خط پایینی هستیم، سرنخی است تا بدانیم روند نزولی همچنان پابرجاست.
وقتی قیمت خط بالایی را لمس کند
همان سناریویی که در بالا اشاره شد در جریان است اما در جهت مخالف. ما به باند بالایی به چشم سطح مقاومت مخفی نگاه می کنیم. با این حال، اگر خطوط در حال گسترش باشند و قیمت شروع به بسته شدن در بالای خط بالایی کند، پس انتظار گسترش صعودی بیشتری را داریم.
برک اوت مووینگ اوریج بولینگر بند
برک اوت مووینگ اوریج بولینگر بند یک سیگنال تأیید است که پس از تعامل قیمت و خطوط بولینگر پیدا می شود. اگر قیمت خط بالایی را رد کند و سپس در جهت نزولی، مووینگ اوریج را بشکند، ما یک سیگنال قوی اما کوتاه دریافت می کنیم. اگر قیمت خط پایینی را رد کند و مووینگ اوریج را بشکند، یک سیگنال قوی طولانی مدت دریافت می کنیم. به این ترتیب، برک اوت مووینگ اوریج می تواند برای تعیین نقاط خروج استفاده شود.
نمودار بولینگر بند بالا، سیگنال های مختلفی که در مورد آن ها صحبت کردیم را به طور خلاصه نشان می دهد. دایره های آبی، نشان دهنده ی برک اوت های اصلی مووینگ اوریج هستند. فلش سیاه، نشاندهنده ی فشردگی بولینگر بند است. فلش قرمز نمایشگر روند قیمت در حالی که بولینگر بند تحتانی را می شکند است و فلش سبز، روند صعودی بولینگر بند را نشان می دهد.
معامله با استفاده از بولینگر بند
حالا که با ساختار و سیگنال های بولینگر بند آشنا شدید، می توانید چند استراتژی متناسب با این اندیکاتور یاد بگیرید و از این طریق، سود زیادی در بازارهای مالی کسب کنید.
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چگونه از آن سیگنال خرید یا فروش بگیریم؟
بولینگر باند از اندیکاتورهای رایج و محبوب به منظور تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال است که میتوان با استفاده از آن و ترکیب با دیگر اندیکاتورها به سیگنالهای خرید و فروش خوبی دست پیدا کرد. در این راهنمای مربوط به باندهای بولینگر (Bollinger Bands) شما را با ظاهر این اندیکاتور، اجزای سازنده آن، روشهای مختلف استفاده از آن و نحوه تفسیر این اندیکاتور فنی محبوب را به شما آشنا میکنیم.
بولینگر باند چیست؟
باندهای بولینگر از اجزای مهم در تحلیل تکنیکال است. ابزاری همهکاره است که در آن از ترکیب میانگینهای متحرک و انحراف معیارها برای شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش یک کالا استفاده میشود. باندهای بولینگر یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل فنی است.
اجزای بولینگر باند
اندیکاتور بولینگر باند سه مؤلفه دارد:
- میانگین متحرک: به طور پیشفرض از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای استفاده میشود.
- باند یا نوار بالایی: باند بالایی معمولاً ۲ انحراف استاندارد (محاسبه شده از ۲۰ دوره دادههای مربوط به قیمت بسته شدن) بالاتر از میانگین متحرک است.
- باند یا نوار پایینی: باند پایینی معمولاً ۲ انحراف استاندارد زیر میانگین متحرک است.
نمونه نمودار باندهای بولینگر
باندهای بولینگر (به رنگ آبی) مربوط به یک قرارداد آتی یا فیوچرز در نمودار ۱ زیر نشان داده شده است.
نمودار ۱: میانگین متحرک ۲۰ روزه باندهای بولینگر.
روشهای استفاده از بولینگر باند
معاملهگران ممکن است به سه روش اصلی از باندهای بولینگر استفاده کنند. در بخشهای زیر درمورد این تفسیرهای مختلف بحث خواهیم کرد:
- دنبال کردن باندها
- دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
- استراتژیهای نوسانهای قراردادهای آپشن
دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن باندها بر اساس این فرض است که اکثریت قریب به اتفاق قیمتهای بسته شدن باید بین باندهای بولینگر باشد. در واقع قیمت کالا باید به ندرت از باندهای بولینگر خارج شود.
بنابراین قیمت نباید همیشه در خارج از باندها بماند و باید «خط میانه برگردد.» این خط میانه به طور کلی همان میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای است.
سیگنال خرید احتمالی
در مثالی که در نمودار ۲ نشان داده شده است معاملهگر میتواند زمانی که قیمت به زیر باند پایینی بولینگر رسید اقدام به خرید کند.
سیگنال فروش احتمالی
معاملهگر زمانی میتواند دارایی خود را بفروشد که قیمت سهام، قرارداد آتی یا قیمت ارز از باند بالایی بولینگر خارج شود.
این سیگنالهای خرید و فروش احتمالی به صورت گرافیکی در نمودار ۲ نشان داده شده است:
نمودار ۲: سیگنالهای خرید و فروش احتمالی با دنبال کردن باندهای بولینگر
دنبال کردن محافظه کارانهتر باندها
اقدام به خرید و فروش دقیقاً هنگامی که قیمت به باندهای بالایی و پایینی بولینگر برخورد میکند یک رویکرد معاملاتی پرریسک تلقی میشود.
شاید بهتر باشد معاملهگر منتظر بماند و ببیند آیا قیمت به طرف بالاتر یا پایینتر از باند بولینگر میرود. هنگامی که قیمت به داخل باند بولینگر بازگشته و در آنجا بسته میشود ممکن است محرک احتمالی خرید یا فروش رخ دهد.
فرصتهای از دست رفته
این رویه ممکن است در صورت خارج شدن قیمت از باندهای بولینگر به کاهش ضرر کمک کند. البته در این حالت امکان از دست رفتن بسیاری از فرصتهای معاملاتی سودآور نیز وجود دارد.
برای درک بهتر، نمودار ۲ در بالا بسیاری از فرصتهای از دست رفته احتمالی را نشان میدهد.
یک رویکرد محافظه کارانهتر
با این حال، در نمودار ۳ زیر میبینید که رویکرد محافظه کارانهتر ممکن است از بسیاری از ضررهای بزرگ جلوگیری کند.
همچنین ممکن است برخی از معاملهگران با نزدیک شدن قیمت به میانگین متحرک ۲۰ روزه معاملات خرید یا فروش خود را ببندند.
دنبال کردن بریک آوتهای باند بولینگر
به نقطه مقابل «دنبال کردن باندها» و امید داشتن به بازگشت قیمت به خط میانه دنبال کردن بریک آوتهای باند گفته میشود. بریک آوتها (شکست قیمت) پس از یک دوره تثبیت و زمانی که قیمت در خارج از باندهای بولینگر بسته میشود اتفاق میافتد.
زمانی که معاملهگر تصمیم میگیرد که آیا در جهت بریک آوت باید یک دارایی را بخرد یا بفروشد میتواند از معیارهای دیگری مانند خطوط حمایت و مقاومت بهره بگیرد.
نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت (WMT) در زیر دو مورد از بریک آوتهای باند بولینگر را نشان میدهد:
نمودار ۳: بریک آوت باند بولینگر از حمایت و مقاومت گذشته
سیگنال احتمالی خرید: بریک آوت قیمت باند بولینگر از سطح مقاومت
معاملهگر ممکن است در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر از باند بالایی بولینگر بعد از یک دوره تثبیت قیمت اقدام به خرید کند.
معاملهگر میتواند از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند؛ این مورد در نمودار ۳ بالا نشان داده شده است.
سیگنال احتمالی فروش: بریک آوت قیمت باند بولینگر از حمایت
به همین ترتیب ممکن است معاملهگر در صورت شکست قیمت به زیر باند پایینی بولینگر اقدام به بفروش کند. او میتواند برای اطمینان بیشتر، همانطور که در نمودار ۳ مربوط به سهام وال مارت در بالا میبینید، از معیارهای تأییدکننده دیگر مانند شکسته شدن سطح مقاومت استفاده کند.
از باندهای بولینگر میتوان برای تعیین جهت و قدرت روند نیز استفاده کرد. نمودار ۴ زیر مربوط به یک قرارداد آتی نشان دهنده یک روند صعودی قوی است:
نمودار ۴: باندهای بولینگر نشان دهنده قدرت روند
باند بولینگر نشان دهنده یک روند قوی
نمودار ۴ در بالا نشان میدهد که در طی یک روند صعودی قوی قیمتها در نیمه بالایی باند بولینگر باقی میمانند و میانگین متحرک ۲۰ دورهای (خط میانی باند بولینگر) به عنوان حمایت روند قیمت عمل میکند.
عکس این مسئله در طی روند نزولی صادق خواهد بود به این ترتیب که قیمتها در نیمه پایینی باند بولینگر قرار گرفته و میانگین متحرک ۲۰ دورهای به عنوان مقاومت روند نزولی عمل میکند.
باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند و بنابراین برای معاملهگران قراردادهای آپشن، به ویژه معاملهگران نوسان گیر مفید هستند.
استراتژیهای نوسان آپشن
در این بخش نحوه استفاده معاملهگران از باند بولینگر برای انجام معاملات آپشن مبتنی بر نوسان را توضیح میدهیم.
معاملهگر به دو روش اصلی میتواند بر اساس نوسان معامله کند:
- معاملهگران سعی میکنند آپشنهایی را با نوسان کم خریداری کنند به امیدوار باشند که نوسان قیمت بیشتر شده و سپس آن قرارداد را با قیمت بالاتر بفروشند.
- معاملهگران آپشنهایی را با نوسانات بالا میفروشند به این امید که نوسان کاهش یافته و سپس همان قراردادها را با قیمت ارزانتر خریداری میکنند.
استفاده از باندهای بولینگر برای معامله کردن بر اساس نوسان
از آنجا که باندهای بولینگر با نوسان سازگار میشوند میتوانند گران بودن نسبی آپشنها (نوسان زیاد) یا ارزان بودن نسبی آپشنها (نوسان کم) را به خوبی به معاملهگر نشان دهند.
نمودار ۵ زیر مربوط به سهام وال مارت نحوه استفاده از باندهای بولینگر را برای معامله بر اساس نوسان نشان میدهد:
نمودار ۵: نوسانهای آپشنها با باندهای بولینگر
آپشنهای خرید بالقوه در هنگام کم بودن نوسان
وقتی آپشنها نسبتاً ارزان هستند، مانند زمانی که قیمت در مرکز نمودار سهام وال مارت در بالا و باندهای بولینگر به طور قابل توجهی منقبض شدهاند، خریدن قراردادهای آپشن میتواند یک استراتژی خوب باشد.
دلیل این امر این است که پس از حرکات شدید قیمت ممکن است مدتی در حالت خنثی مدتی استراحت کند. پس از استراحت قیمت، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار نزدیک به هم هستند، ممکن است قیمت مجدداً حرکت کنند.
بنابراین خرید کردن در هنگامی که باندهای بولینگر بسیار به هم نزدیک هستند میتواند یک استراتژی بسیار زیرکانه باشد.
آپشنهای خرید بالقوه هنگامی که نوسان زیاد است
هنگامی که قیمت آپشنها نسبتاً بالا است، مانند قیمت در سمت راست و چپ نمودار ۵ وال مارت در بالا هنگامی که باندهای بولینگر کاملاً از هم فاصله گرفتهاند، فروختن آپشنها میتواند گزینه خوبی باشد.
دلیل این است که هنگامی که قیمت صعود یا ریزش قابل توجهی کرده است، مانند دورههایی که باندهای بولینگر بسیار از یکدیگر فاصله دارند، ممکن است قیمت شروع به تثبیت کرده و نوسان آن کمتر شود.
بنابراین فروختن قراردادهای آپشن وقتی که باندهای بولینگر از یکدیگر دور هستند میتواند یک استراتژی معاملاتی زیرکانه باشد.
آموزش جامع اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
در این مقاله به معرفی کامل اندیکاتور باند بولینگر یا بولینگر بندز (Bollinger Bands) خواهیم پرداخت. معمولا این اندیکاتور پای ثابت تحلیلِ افرادی است که به استفاده از اندیکاتورهای مختلف علاقه دارند. اگر شما هم در تحلیل تکنیکی چارت قیمتی از اندیکاتورها استفاده میکنید، آشنایی با اندیکاتور باند بولینگر میتواند نکات جالبی را برای شما به همراه داشته باشد. با ما همراه باشید تا با این اندیکاتور کاربردی آشنا شویم.
اندیکاتور بولینگر بندز چه چیزی را نشان میدهد؟
معمولا اندیکاتورها از زاویهی دیگری به نمودار قیمت نگاه میکنند که ما در وهلهی اول نمیتوانیم با مشاهدهی چارت خالی قیمت آنها را ببینیم. اندیکاتور باند بولینگر یا بولینگر بندز (Bollinger Bands) در دهه 1980 میلادی توسط شخصی به نام جان بولینگر (John Bollinger) معرفی شد.
این اندیکاتور، با بررسی قیمت و نوسانات آن در بازه زمانی گذشته، یک محدودهای را بدست میآورد که قیمت به احتمال زیاد در آن محدوده در آینده نوسان خواهد کرد. در حقیقت، اندیکاتور بولینگر بندز به ما میگوید که در حال حاضر بازار آرام است یا پر شور!
این اندیکاتور از دو باند تشکیل شده است که قیمت را محصور کرده است. زمانی که بازار آرام باشد، محدوده این اندیکاتور تنگ تر خواهد شد. یعنی نوسانات قیمت کم است و حد بالا و حد پایین نمودار بولینگر بند به هم نزدیک خواهند بود.
اما زمانی که بازار پر تلاطم و دارای نوسانات زیاد باشد، حد بالا و حد پایین این اندیکاتور فاصله زیادی از هم گرفته و به اصطلاح دهانه آن باز خواهد شد.
اندیکاتور Bollinger Bands
به دلیل اینکه این اندیکاتور با نوسانات بازار سر و کار دارد، باند بالایی و باند پایینی به صورت اتوماتیک در گذر زمان با نوسانات بازار خودشان را وفق داده و به آنها نزدیک میشوند.
تمام چیزی که باید در مورد اندیکاتور بولینگر بند بدانید همین است. ما میتوانیم تاریخچه این اندیکاتور را بررسی کنیم، اینکه چطور بدست میآید، فرمولهای ریاضی آن را برای شما بیاوریم و مسائلی از این قبیل…
اما واقعا چیزی که شما احتمالا به دنبال آن هستید، کارایی این اندیکاتور است. پس بیایید وقت را تلف نکرده و مستقیما به سراغ نحوه استفاده از این اندیکاتور برویم.
باندهای بولینگر Bollinger Bands چیست؟
محدودهی نمودار بولینگر با 3 خط نمایش داده شده که به اصطلاح به آنها باندهای بولینگر نیز گفته میشود. این باندها در نمودار بولینگر به شرح زیر است:
- باند بالایی (Upper Band)
- باند پایینی (Lower Band)
- باند وسط یا میانی (Middle Band)
باند وسط یا میانی نمودار بولینگر، در حقیقت همان میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) است.
بسیاری از نرم افزارهای تحلیل تکنیکال و کار با نمودارهای قیمتی، به صورت پیشفرض پریود یا دوره زمانی این اندیکاتور را بر روی 20 قرار میدهند که البته حالت خوب و نرمالی برای اکثر تریدرها است. اما شما هیچ محدودیتی در استفاده از پریود 20 در این اندیکاتور ندارید و میتوانید بر اساس دانش و نیاز خود، روی پریودهای مختلف زمانی آن را تنظیم کنید.
باند پایینی و بالایی نیز نمایش دهنده انحراف استاندارد پایینی و بالایی از خط وسط یا میانی است.
اینکه انحراف استاندارد چیست و چگونه محاسبه میشود، موضوعی است که واقعا شما در حال حاضر به آن احتیاجی ندارید و این مقاله از سایت سهم شناس نیز جایگاه مناسبی برای این موضوع نیست. احتمالا شما که در حال خواندن این مقالهاید، صرفا به دنبال آشنایی با این اندیکاتور و نحوه استفاده از آن برای انجام معاملات موفق هستید. پس بیایید کمی جلوتر برویم و بیشتر با نحوه کار اندیکاتور آشنا شویم.
بازگشت بولینگر Bollinger Bounce
یک موردی که اهمیت زیادی دارد و شما باید با آن آشنا شوید، موضوع بازگشت بولینگر یا همان Bollinger Bounce است. بازگشت در نمودار بولینگر به معنی این است که قیمت معمولا باند پایینی، باند بالایی و باند وسط را میبیند. البته زمانی که بازار در روندی به شدت صعودی یا به شدت نزولی باشد احتمال این هست که قیمت فقط روی یک باند (مثلا باند بالایی یا باند پایینی) حرکت کند اما ممکن است در شرایط اصلاح قیمتی، باند وسط و یا حتی باند مخالف را ببیند.
الان برای نمونه، به نمودار زیر نگاه کنید:
به نظر شما قیمت در ادامه چگونه خواهد بود؟ آیا باند پایینی را خواهد دید؟
بیایید نمودار چند کندل بعدی را باهم ببینیم:
درست حدس زدید! چون در نمودار اول قیمت در محدوده باند بالایی بود و بازار هم روند خنثی داشت، قیمت با گذر از باند وسط و شکست آن، به محدوده باند پایینی رسید.
استراتژی معامله با Bollinger Bands
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اولین نکتهای که در این قسمت از مقاله آموزشی سهم شناس باید به شما یادآور شویم این است که هیچ الزامی در نوسان قیمت بین باندهای بولینگر نیست. یعنی الزاما قیمت به صورت ترتیبی باند بالایی – باند وسط – باند پایینی را نخواهد دید.
ممکن است قیمت باند بالایی را دیده و در همان محدوده باز روند صعودی خود را ادامه دهد، مانند عکس زیر:
ممکن است باند بالایی را ببیند، سپس یک بازگشت به باند وسط داشته باشد و دوباره به سمت باند بالایی برود، همانند قسمتی از عکس بالا.
یا ممکن است در یک روند صعودی باند بالایی را دیده، باند وسط را هم شکسته و به باند پایینی برسد، که در استراتژی بولینگر باندز این صورت، ممکن است روند صعودی به اتمام رسیده و تبدیل به روند خنثی و یا حتی روند نزولی شود. مانند عکس زیر:
همین موارد برای روند نزولی نیز صادق است و به همین ترتیب قیمت میتواند در باند پایینی و در روند نزولی حرکت کند.
بخاطر داشته باشید به هر میزان در تایم فریم یا بازه زمانی بزرگتری اندیکاتور بولینگر بندز را استفاده کنید، به همان میزان احتمال سیگنالهای مطمئنتر با درصد موفقیت بالاتری که از این اندیکاتور میتوانید دریافت کنید، بیشتر خواهد شد.
بولینگر بندز بهترین اندیکاتور برای زمانی است که روند بازار خنثی بوده و قیمت در یک محدوده نوسان میکند. در حالت روند خنثی، اندیکاتور بولینگر بندز بهترین سیگنالها را به شما میدهد. بسیاری از تریدرهای بزرگ از این اندیکاتور برای معاملات خود استفاده میکنند. همچنین رباتهای بسیار زیادی در دنیا بر اساس این اندیکاتور تنظیم شده و معاملات خود را انجام میدهند.
بنابراین، زمانی که روند خنثی است این اندیکاتور از بهترین اندیکاتورهای نوسانگیری است. فقط باید حواستان به عرض باندهای بولینگر باشد. زمانی که عرض این باندها به یکباره زیاد شود یعنی بازار در حال خروج از روند خنثی بوده و بنابراین باید با احتیاط بیشتری اقدام به معامله کنید.
استراتژی Bollinger Squeeze
استراتژی Bollinger Squeeze بسیار ساده و جذاب است. با این استراتژی شما میتوانید روند قیمتی آینده را حدس زده و در موقعیت مناسب وارد معامله شوید.
بیایید نحوه کار این استراتژی را باهم بررسی کنیم.
زمانی که باندهای بولینگر به هم نزدیک شدند و معاملات بازار در یک روند خنثی قرار گرفت، اگر یک کندل با قدرت از باند بالایی نمودار عبور کرد، یعنی روند خنثی به اتمام رسیده و روند صعودی در حال آغاز شدن است.
به همین ترتیب، اگر یک کندل از باند پایینی با قدرت عبور کرد، یعنی روند خنثی به اتمام رسیده و روند نزولی آغاز شده است.
برای روشن شدن موضوع، به عکس زیر دقت کنید:
به خاطر داشته باشید، حتی خود شخص جان بولینگر که این اندیکاتور را طراحی کرده، برای تشخیص خروج از روند خنثی پیشنهاد داده است که اندیکاتورهای دیگری مثل RSI، و همچنین در صورت وجود، واگرایی در حجم و قیمت نیز بررسی شوند.
بنابراین راه مطمئن این است که به تنهایی و فقط با استفاده از این اندیکاتور تصمیمگیری نکرده و موارد بیشتری از جمله واگراییها و پول هوشمند را نیز بررسی کنید.
هشدار! Bollinger Bands همیشه دوست شما نیست!
بعضاً مشاهده میشود که افراد مبتدی، تصمیمات درستی با استفاده از اندیکاتور بولینگر نگرفته و معاملات اشتباهی انجام میدهند. اینگونه معاملات معمولا در بازارهای دوطرفه (از جمله بازار معاملات ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و یا فارکس) که امکان گرفتن پوزیشنهای فروش (Short) و خرید (Long) به صورت همزمان وجود دارد، رخ میدهد.
به خاطر داشته باشید خط میانی بولینگر در حقیقت همان SMA یا میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) است. یعنی زمانی که خط میانی صعودی است، روند کلی بازار نیز صعودی است و بنابراین شما نباید با دیدن برخورد یک کندل با Upper Bound یا باند بالایی، در خلاف جهت روند بازار اقدام به معامله کنید و فروش انجام دهید، چون بازار در آینده به روند صعودی خود ادامه خواهد داد و باند بالایی محدودیتی برای روند قیمتی نیست. در روند صعودی، بهترین کار صبر و اقدام به خرید در محدوده نزدیک به باند وسطی یا Middle Bound است.
همچنین، زمانی که خط میانی نزولی باشد، یعنی روند کلی بازار نزولی بوده و بنابراین نباید در جهت خلاف بازار اقدام به خرید کنید. بلکه باید صبر کرده و زمانی که Middle Bound از حالت نزولی خارج و به حالت خنثی وارد شد، در محدوده پایین Middle Bound اقدام به خرید کنید.
اندیکاتور بولینگر بندز بهترین دوست شما خواهد بود، ولی فقط در زمانی که با تحلیل تکنیکال به استراتژی بولینگر باندز درستی از روند کلی بازار مطمعن شدید میتوانید به کمک این اندیکاتور بدون هیجان اقدام به معامله کنید.
در نهایت توصیه میکنیم سعی کنید با یک اندیکاتور به تنهایی اقدام به معامله نکنید، بلکه از ترکیب چند اندیکاتور برای به حداقل رساندن سیگنالهای اشتباه استفاده کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
استراتژی معاملاتی باندهای بولینگر
داده می شود و سپس چند استراتژی مفید بر اساس این اندیکاتور معرفی می شود.
آنالیز باندهای بولینگر :
بهترین توصیف برای باندهای بولینگر ، اندیکاتوری جهت نمایش فراریت در نمودار است.این اندیکاتور دارای دو محدوده
بالایی و پایینی است که هنگام فراریت عکسالعمل نشان میدهند. این دو محدوده در منتهی قیمت واقع شدهاند.
هنگامی که فراریت ابزاز معاملاتی زیاد می شود فاصله میان دو محدوده افزایش خواهد یافت. و هنگامیکه فراریت
در آن ابزار معاملاتی کاهش مییابد آنها به هم نزدیک خواهند شد.این اندیکاتور از میانگین متحرک ساده با دوره زمانی ۲۰
استفاده می کند و نقاط ورود و خروج را برای معامله ارائه میکند.
محاسبه باندهای بولینگر:
همانطور که توضیح داده شد باندهای بولینگر از سه خط، بالایی ، پایینی و میانی شکل گرفته است. خط میانی
میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه می باشد. آن از جمع قیمت های بسته شدن در ۲۰ روز آخر و تقسیم نتیجه بر ۲۰
بدست می آید. خط بالایی نیز از میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ روزه با پارامتر انحراف استاندارد، شکل گرفته
است . خط پایین نیز به همین صورت از میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ روزه و انحراف استاندارد شکل یافته
است. انحراف استاندارد پیشفرض ۲ است. این تنظیمات پایه باندهای بولینگر به صورت Bolinger(20,2)
نمایش داده می شود.
چطور باندهای بولینگر را استفاده کنیم:
اگرچه اولین کاربرد باندهای بولینگر برای شناسایی فراریت است، استفاده از آن برای شناسایی حمایت و مقاومت
نیز کاربرد زیادی دارد. این اندیکاتور دارای سه خط است که علاوه بر وظایف تعریف شده هر کدام نقش
حمایت/ مقاومت را نیز بازی می کنند. هرچند باندهای بالا و پایین این نقش را بهتر بازی میکنند.
سیگنال های مختلفی توسط باندهای بولینگر ایجاد میشود. این سیگنال ها در پاسخ های به شرایط مختلف قیمت
در نمودار ایجاد می شود. اجازه دهید هر کدام از این سیگنال ها را بررسی کرده و درباره پتانسیل آنها صحبت کنیم.
محدوده باندها:
هنگامی که باندهای بولینگر به هم نزدیک میشوند، معاملهگر متوجه میشود که فراریت در بازار کم شده است.
در این شرایط حجم معاملات نیز کاهش یافته و جفت ارز به حالت ثبات و رنج می رود و بنابراین روندی در آن دیده
نمیشود. این حالت را فشرده شدن باندهای بولینگر می نامند، زیرا باندها فشرده و به هم نزدیک می شوند. اغلب
در این حالت که قیمت در محدوده رنج است از معامله اجتناب می شود زیرا فرصتهای سود ده نسبت به حالت
روند دار بسیار کم است. در شکل زیر یک وضعیت محدود شدن را در باندهای بولینگر مشاهده میکنید.
یک مفهوم مهم که باید درج شود این است که در بازار فارکس معمولاً از پریودهای با فراریت پایین به پریودهای
با فراریت بالا حرکت می کند و برعکس.
هما نطور که دیده میشود قیمت بعد از محدود شدن به سمت مسیر نزولی میرود و روند بازار نزولی را شکل
شکسته شدن محدوده فشرده در باندهای بولینگر ایده خوبی را برای ورود به بازار هنگامی که قیمت به آن سوی
باندها میرود می دهد. در حقیقت این شرایط این ایده را فراهم میکند که محدوده رنج در بازار خاتمه یافته و
احتمالاً قیمت وارد فاز جدیدی در روند شده است.
قیمت باند پایین را لمس نموده است:
سیگنال استاندارد باندهای بولینگر به این صورت است، قیمت پایین است/ اشباع فروش از دیدگاه فراریت داریم .
از این رو فرصت خرید با توجه به پرش صعودی خواهیم داشت. در حقیقت یک سطح حمایتی مخفی با توجه به
فراریت زیاد متصور هستیم. هرچند اگر قیمت نزول کرده و به پایین باند برود فاصله بین دو باند باز افزایش یافته
و باید در مورد ورود به معامله خرید دقت کرد. هنگامی که فاصله دو باند افزایش مییابد و مومنتوم قیمت به
زیر باند پایینی میرود ، نشانی از ادامه روند نزولی است.
قیمت باند بالایی را لمس کرده است:
همین سناریو بالا در جهت مخالف نیز وجود دارد. ما به باند بالایی به عنوان یک سطح مقاومتی مخفی هنگامی
که فراریت حداکثر خود را می یابد نگاه می کنیم. هر چند اگر باند ها باز شوند و قیمت شروع به بستن کندل ها
یکی بعد از دیگری در بالای باند بالایی کند ما همچنان انتظار روند صعودی را خواهیم داشت.
شکست میانگین متحرک باندهای بولینگر:
شکست در میانگین متحرک باندهای بولینگر اصولا سیگنال تاییدی است که اگر قیمت با باندها برخورد داشته
باشد صادر میشود. اگر قیمت با باند بالایی برخورد دا شته باشد و میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ را در جهت
نزول بشکند سیگنال قوی فروش داده میشود.و اگر قیمت از برخورد باند پایینی بازگردد و میانگین متحرک با
پریود ۲۰ را به سمت بالا قطع کند سیگنال قوی خرید صادر میشود.
از طرف دیگر شکست میانگین متحرک ساده با پریود ۲۰ میتواند به عنوان سیگنال خروج هنگامی که معامله ای
را بر اساس باندهای بولینگر انجام دادهاید باشد.
نمودار باند بولینگر بالا آنچه را در مورد سیگنالها توضیح دادهایم خلاصه میکند. دایره های آبی اشاره به
شکست های اصلی میانگین متحرک ۲۰ روزه ساده دارند. فلش سیاه اشاره به فشرده شدن باندهای بولینگر دارد.
فلش قرمز نشان دهنده روند قیمتی است در حالی که باند پایین بولینگر را می شکند و فلش سبز نشان دهنده
روند صعودی به سمت باند بالای بولینگر است.
معامله در باندها:
حال که با ساختار و سیگنال های باندهای بولینگر آشنا شدیم زمان آن است که کمی تمرکز خود را بر روی
استراتژی های معاملاتی که از باندهای بولینگر استفاده میکنند متمرکز کنیم.
باندهای بولینگر با الگوهای کندل استیک:
یکی از روشهای معاملاتی مطمئن استفاده از ترکیب باندهای بولینگر بهمراه الگوهای کندل استیک است.
می توانید با لمس قیمت توسط باند پایین و با ظاهر شدن الگوی کندل استیک بازگشتی اقدام به خرید کنید.
و در طرف عکس با لمس قیمت توسط باند بالایی بولینگر و با ظاهر شدن کندل بازگشتی اقدام به فروش کنیم ,
معامله را ببندیم.
برای انجام این تنظیم باید حد ضرر را در طرف دیگر الگوی کندل استیک بازگشتی قرار دهیم. من ترجیح می دهم
نیمی از معامله خود را هنگامی که قیمت به میانگین متحرک باندهای بولینگر میرسد ببندم. دلیل آن این است
که الگوهای کندل استیک اغلب نشان از بازگشت های بزرگ نیستند ولی عموماً بازگشت های کوچک و خوبی را
پیشبینی میکنند. ما میتوانیم برای قسمت باقیمانده از معامله همچنان صبر کنیم و از مزایای حرکت بعدی
بهره بگیریم. اگر در این حالت قیمت در جهت روند پیش فرض ما ادامه داد ، از شکست میانگین متحرک باندهای
بولینگر به عنوان سیگنال خروجی استفاده میکنیم. هر چند اگر شما سیگنال بازگشتی دیگری را زودتر دریافت
کردید بهتر است معامله را در همانجا ببندید و منتظر شکست میانگین متحرک ساده نباشید.
اجازه دهید نحوه عملکرد این استراتژی را نمایش دهیم
نمودار بالا مربوط به EURUSD از ۱ تا ۱۶ آپریل ۲۰۱۴ است. این نمودار نشان دهنده یک معامله خرید است که
با یک الگوی کندل استیک بازگشتی آغاز میشود. فلش سیاه روی نمودار نشان دهنده فشرده شدن باندهای
بولینگر است. به عبارتی باندهای اندیکاتور به یکدیگر نزدیک می شوند، سپس قیمت شروع به ریزش می کند
و در طول ریزش باند ها به شدت باز می شوند. به زودی کف الگوی کندل استیک بازگشتی Tweezer را مشاهده
میکنیم ، که در تصویر با دایره سبز نشان داده شده است. این سیگنال قوی خرید در باند پایینی است و فرصت
خرید در EURUSD را می دهد. همانطور که در نمودار دیده می شود حد ضرر را در زیر پایین ترین نقطه از این
الگو قرار می دهیم.
در ادامه قیمت شروع به افزایش می کند، حدود ۶ کندل بعد EURUSD میانگین متحرک ۲۰ روزه باند بولینگر
را شکسته است. این زمانی است که باید ۵۰ درصد از معامله را ببندیم. رشد قیمت ادامه مییابد ، در ادامه چند
الگوی بازگشتی کندل استیک را مشاهده میکنیم. هرچند آنها تایید نمی شوند و از آنها به عنوان نقطه خروج
چشم پوشی می کنیم. در انتهای افزایش قیمت یک الگوی دوجی دیده می شود که با دو کندل نزولی بزرگتر
تایید می شود. نقطه بسته شدن کندل نزولی دوم را میتوان به عنوان اولین نقطه خروج (Full Close 1)
در نظر گرفت.اگر این سیگنال را برای خروج کافی نمی بینید می توانید صبر کنیم حدود ۳ کندل بعد قیمت
میانگین متحرک ۲۰ روزه را لمس میکند و معامله بسته میشود. بنده الگوی دوجی به همراه دو کندل نزولی
را به عنوان نقطه خروج ترجیح می دهم. حتی اگر شما این سیگنال را قانعکننده نمی بینید دقت کنید آن
۸ ساعت قبل از بسته شدن هفتگی بازار ظاهر شده از این رو بهتر است این معامله را ببندید. این کار شما را
از ریسک های آخر هفته و گپ های بازشدن روز دوشنبه حفظ می کند. اگر صبر کرده باشید شما قربانی 30 پیپ
شکست باندهای بولینگر:
در این استراتژی معاملاتی به دنبال وضعیت هایی هستیم که قیمت به طرف دیگر باندهای بولینگر حرکت کند
همزمان اگر باندهای بولینگر گسترش یابند هشداری به فراریت زیاد است . به علاوه به اندیکاتور حجم نیز نگاه
می کنیم تا اگر حجم افزایش یافت یاهم جهت با روند در حال افزایش است معامله انجام دهیم.
اگر همه این شرایط فراهم شد هم جهت با شکست وارد معامله می شویم. این روش به شما کمک می کند تا
از حرکات سریع قیمت به سبب حجم های بالای معامله یا فراریت بالا بهره ببرید تا زمانی که قیمت مجدد بازنگشته
و خط میانگین متحرک 20 روزه شکسته نشده باشد در این معامله باقی می مانیم .
اجازه دهید با یک مثال نحوه عملکرد این استراتژی را نشان دهیم.
در شکل بالا نمودار USDJPY 4 ساعت از ۲۹ مارس تا ۱۲ آپریل را مشاهده می کنید. در این تصویر سیگنال
خریدی را که بر اساس باندهای بولینگر و اندیکاتور حجم صادر شده است را مشاهده می کنید
در ابتدای نمودار مشاهده میشود که قیمت ، میانگین متحرک ۲۰ روزه را از بالا به پایین می شکند، هرچند که
دو باند نزدیک یکدیگر هستند و اندیکاتور حجم نیز مقداری پایین دارد . از این رو فعلا وارد بازار نمی شویم .
ناگهان همان طور که با خطوط صورتی نشان داده می شود باندها شروع به باز شدن میکنند .همزمان همانطور
که با سه فلش سیاه نشان داده می شود افزایش در حجم معاملات USDJPY را مشاهده میکنیم. به این
دلایل ما فرصت مناسبی را برای فروش در ین خواهیم داشت . همواره باید حد ضرر خود را در این معامله
در نظر بگیرید و بهتر است آن را در بالای میانگین متحرک ۲۰ روزه قرار دهید . این مانند یک حد ضرر شناور است
و با ریزش حد ضرر خود را تنظیم می کنید.
مطابق با استراتژی ما تا زمانی که قیمت در زیر میانگین متحرک ۲۰ روزه قراردارد در معامله باقی استراتژی بولینگر باندز می مانیم.
بعد از فروش شدت ریزش قیمت افزایش می یابد این ریزش شدید روی ۶ روز ادامه دارد.
در تاریخ ۱۷ آپریل ۲۰۱۵ USDJPY به نقطه پایینی میرسد و به حالت رنج میرود. این حالت رنج به سمت
میانگین متحرک ۲۰ روزه تا شکسته شدن آن در 12 آپریل ادامه می یابد ، بر اساس استراتژی ما در اینجا سیگنال
خروج صادر میشود و ما باید خارج شویم.
بهترین استراتژی برای باندهای بولینگر کدام است؟
به نظر من استراتژی دوم بهتر است. دلیل آن این است که فراریت و حجم به هم وابسته هستند.از آنجایی
که تاثیر آنها بر یکدیگر مشخص است سیگنالهای معاملاتی مطمئن تری صادر میشود. هنگامی که قیمت
با قدرت به طرف دیگر باندهای بولینگر میرود در حالیکه فراریت بالا بوده و حجم معاملات نیز زیاد است
انتظار یک حرکت بزرگ را خواهیم داشت.
به علاوه روش ورود و خروج به معامله در این استراتژی واضح تر است و این استراتژی قابلیت پیاده سازی
البته باندهای بولینگر بهمراه الگوهای کندل استیک نیز استراتژی شناخته شده ای است. هر چند انتظار ایجاد
حرکتهای بزرگ را در آن نداریم.
از این رو توصیه می شود که ۵۰ درصد از معاملات خود را با رسیدن و شکستن میانگین متحرک ساده ببندید
استفاده از اندیکاتور باند بولینگر برای ارزیابی روند بازار
باندهای بولینگر یک نوع اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال هستند و در خیلی از بازارها از جمله بازار بورس، آتی و ارزها کاربرد زیادی دارند. این باندها استراتژی بولینگر باندز استراتژی بولینگر باندز که در دهه 1980 میلادی توسط جان بولینگر طراحی شدند، دیدگاه منحصربفردی نسبت به قیمت و نوسان بیتکوین ایجاد میکنند. باندهای بولینگر کاربرد زیادی دارند مثل تعیین سطوح اشباع خرید و اشباع فروش، ابزاری برای دنبال کردن روند و نظارت بر بریک اوتها.
نکات کلیدی
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی هستند که برای تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده میشوند.
- معمولاً از این باندها برای تعیین شرایط اشباع خرید و اشباع فروش استفاده میشود.
- تنها در نظر گرفتن باندهای بولینگر برای اجرای معامله، یک استراتژی پرخطر است چون این اندیکاتور متمرکز بر نوسان و قیمت است و خیلی از اطلاعات مرتبط دیگر را نادیده میگیرد.
- باندهای بولینگر ابزار معاملاتی نسبتاً سادهای هستند و بین تریدرهای خانگی و حرفهای محبوبیت زیادی دارند.
محاسبات باندهای بولینگر
باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شده اند. در یکی از پرکاربردترین روشهای محاسبه، از یک میانگین متحرک ساده 20 روزه (SMA) برای باند میانی استفاده میشود. باند بالایی با در نظر گرفتن باند وسطی و اضافه کردن دو برابر انحراف معیار روزانه به آن محاسبه میشود. باند پایینی با در نظر گرفتن باند وسطی منهای دو برابر انحراف معیار روزانه محاسبه میشود.
فرمول باند بولینگر به این صورت محاسبه میشود:
که در اینجا BOLU باند بولینگر بالایی، BOLD باند بولینگر پایینی، MA میانگین متحرک، TP قیمت تیپیکال (جمع اوج، کف و نرخ بستن شدن تقسیم بر سه)، n تعداد استراتژی بولینگر باندز روزها در دوره هموارسازی، m تعداد انحراف معیارها و σ[TP,n] انحراف معیار روی n دوره اخیر از TP است.
استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش
یکی از روشهای پرکاربرد برای استفاده از باندهای بولینگر، تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش در بازار است. وقتی نمودار قیمت یک دارایی از باند بولینگر پایینی خارج میشود، احتمالاً قیمت بیش از حد ریزش کرده و به زودی جهش خواهد داشت. از طرفی وقتی خط نمودار قیمت از باند بولینگر بالایی استراتژی بولینگر باندز خارج شود، احتمالاً بازار در وضعیت اشباع خرید قرار داشته و به زودی یک پول بک خواهیم داشت.
استفاده از اندیکاتورهای اشباع خرید/ اشباع فروش متکی بر مفهوم معکوس شدن میانگین قیمت است. بر اساس این اصل اگر نمودار قیمت به صورت چشمگیری از میانگین یا میانه فاصله بگیرد، در نهایت باز هم به قیمت میانگین برخواهد گشت.
باندهای بولینگر، ارزهایی که فاصله چشمگیری با میانگین پیدا کرده اند را شناسایی میکنند.
در بازارهایی با رنج محدود، استراتژیهای معکوس شدن میانگین میتوانند کارآمد باشند چون در این بازارها نمودار قیمت مثل یک توپ بین دو باند حرکت میکند. اما اندیکاتور باند بولینگر همیشه هم سیگنال خرید و فروش دقیقی ایجاد نمیکند. مثلاً در یک روند قوی، احتمال اینکه تریدر معاملاتی روی سمت اشتباهی از نمودار قرار دهد وجود دارد چون ممکن است اندیکاتور به سرعت و پشت سر هم سیگنالهای اشباع خرید یا اشباع فروش را نشان دهد.
تریدرها میتوانند برای بهبود این شرایط، جهت کلی نمودار قیمت را در نظر بگیرند و بعد فقط سیگنالهایی را در نظر بگیرند که تریدر را با روند همسو میکنند. مثلاً اگر روند کند است، هنگام لمس نمودار قیمت با باند بالایی، تنها پوزیشنهای Short در نظر گرفته میشود. باز هم در صورت تمایل میتوان از باند پایینی به عنوان سیگنال خروج استفاده کرد اما یک پوزیشن long جدید باز نمیشود چون این کار یعنی حرکت کردن بر خلاف روند.
ایجاد استراتژی بولینگر باندز چند باند برای دید بهتر
به گفته جان بولینگر "تگهای باندها فقط تگ هستند نه سیگنال." یک تگ (یا برخورد) با باند بولینگر بالایی به خودی خود سیگنال فروش محسوب نمیشود. تگ باند بولینگر پایینی به خودی خود سیگنال خرید محسوب نمیشود. نمودار قیمت در اغلب مواقع میتواند به اصطلاح روی باند راه برود. در چنین بازارهایی تریدرهایی که دائماً سعی به فروش در اوج یا خرید در کف دارند با تعداد بی شماری حد توقف طاقت فرسا روبرو میشوند یا حتی بدتر با حرکت بیشتر قیمت و دور شدن آن از نقطه ورود اصلی با ضرر چشمگیر مواجه میشوند.
می توان گفت که روش بهتر برای اجرای معامله بر اساس باند بولینگر، استفاده از آن برای ارزیابی روند است.
باندهای بولینگر در اصل فاصله گرفتن را مشخص میکنند و به همین دلیل برای تشخیص وضعیت روند مناسب هستند. با ایجاد دو مجموعه باند بولینگر که یکی با استفاده از "یک انحراف معیار" و استراتژی بولینگر باندز دیگری با استفاده از تنظیم متداول تر یعنی "دو انحراف معیار" ایجاد شده باشد، میتوانیم نسبت به قیمت دیدگاه کاملاً جدیدی پیدا کنیم. به خروجی این کار باندهای باند بولینگر گفته میشود.
در نمودار پایین مشاهده میشود که هر زمان نمودار قیمت بین باند بولینگر بالایی + یک انحراف معیار و + 2 انحراف معیار از میانگین باقی میماند، روند رو به صعود است بنابراین میتوانیم این کانال را به عنوان محدوده خرید تعریف کنیم. بالعکس اگر کانالهای قیمت بین باندهای بولینگر -1 انحراف معیار و -2 انحراف معیار باشند، به آن محدوده فروش میگوییم. در نهایت اگر نمودار قیمت بین باند +1 انحراف معیار و باند -1 انحراف معیار باقی میماند، یعنی وضعیت خنثی دارد و میتوان گفت در محدودهای نامعین هستیم.
با افزایش و کاهش نوسان، باندهای بولینگر به صورت پویا متناسب با افزایش و کاهش قیمت تطبیق پیدا میکنند. بنابراین این باندها به صورت طبیعی و همگام با پرایس استراتژی بولینگر باندز اکشن وسیع تر و باریک تر میشوند و شاخص بسیار دقیقی برای ارزیابی روند تشکیل میدهند.
ابزاری برای تریدرهای روند
پس از مشخص کردن قوانین پایه باندهای باند بولینگر، حالا میتوانیم نحوه استفاده از این اندیکاتور توسط تریدرهای روند که به دنبال بهره برداری از مومنتوم هستند و تریدرهای مبتنی بر محو شدگی روند که به دنبال بهره برداری از خستگی یا معکوس شدگی روند هستند، را بررسی کنیم. با توجه به همان مثال بالا میتوان دید که تریدرهای روند، زمان ورود قیمت به محدوده خرید وارد پوزیشن long میشوند. از آنجایی که باندهای باند بولینگر بیشتر پرایس اکشن که حالت صعودی دارد را پوشش میدهند، چنین تریدرهایی در معامله خواهند ماند.
در رابطه با نقطه خروج، شرایط برای هر تریدری متفاوت است اما یکی از روشهای منطقی این است که اگر کندل روی نمودار کندل استیک قرمز شد و بیش از 75 درصد بدنه آن زیر محدوده خرید قرار داشت، معامله long بسته شود. با استفاده از قانون 75 درصد، در این نقطه نمودار به وضوح خارج از روند است اما چرا اصرار میکنیم که کندل هم باید قرمز شود؟ این کار برای پیشگیری از خروج معامله گران مبتنی بر روند از پوزیشن خودشان، به دلیل یک حرکت سریع که در انتهای دوره معاملاتی دوباره به وضعیت قبل برمی گردد، انجام میشود.
در نمودار زیر توجه کنید که تریدر چگونه میتواند با بخش عمدهای از روند صعودی همگام بماند و تنها زمانی از پوزیشن خارج شود که نمودار قیمت شروع به تحکیم در بالای محدوده جدید میکند.
باندهای باند بولینگر برای تریدرهایی که به دنبال بهره برداری از خستگی روند هستند هم مفید است و به آنها کمک میکند چرخش قیمت را تشخیص دهند. اما دقت داشته باشید که اجرای معامله در جهت عکس روند نیاز به حاشیه خطای بسیار بزرگتری دارد چون معمولاً خط روند چندین بار برای تداوم روند جاری تلاش میکند تا اینکه در نهایت معکوس شود.
در مثال پایین مشاهده میشود که تریدرهایی که بر اساس محو شدن روند (یا استراتژی ضد روند) کار میکنند، با استفاده از باندهای باند بولینگر میتوانند به سرعت اولین سرنخ از ضعیف شدن روند را مشاهده کنند. ممکن است چنین تریدرهایی با دیدن خارج شدن نمودار قیمت از کانال روند تصمیم بگیرند که با ورود به پوزیشن Short در برخورد بعدی با باند بولینگر بالایی، به روش کلاسیک از باندهای بولینگر استراتژی بولینگر باندز استفاده کنند.
در رابطه با نقطه حد توقف، قرار دادن این حد درست بالای نقطه اوج سوئینگ روش مطمئنی است چون معمولاً قیمت در این محدوده نوسان زیادی دارد به این دلیل که خریداران سعی میکنند روند جاری را گسترش دهند. در عوض گاهی اوقات خوب است که عرض محدودهی موسوم به "سرزمین هیچکس" (فاصله بین +1 و -1 انحراف معیار) را ارزیابی کرده و آن را به باند بالایی اضافه کنیم. تریدرها میتوانند با استفاده از نوسان بازار برای تنظیم سطح حد توقف، از خروج زودهنگام پیشگیری کرده و زمانی که قیمت شروع به سقوط کرد، باز هم در پوزیشن Short بمانند.
استراتژی جمع شدگی (اسکوئیز) باندهای بولینگر
یکی دیگر از استراتژیهای استفاده از باند بولینگر، استراتژی اسکوئیز است. اسکوئیز زمانی رخ میدهد که نمودار قیمت حرکت شدیدی داشته و بعد شروع به حرکت افقی در یک محدوده تحکیم فشرده میکند.
تریدر میتواند به صورت بصری تشخیص دهد که چه زمان یک دارایی در وضعیت تحکیم قرار دارد چون در این حالت باندهای بالایی و پایینی به یکدیگر نزدیک میشوند. این یعنی نوسان دارایی مورد نظر کاهش یافته است. پس از یک دوره تحکیم، معمولاً نمودار قیمت یک حرکت بزرگتر در یک جهت (در حالت ایده آل، با حجم زیاد) انجام میدهد. افزایش حجم هنگام وقوع بریک اوت نشان میدهد که تریدرها معتقدند نمودار قیمت در جهتی مشابه بریک اوت حرکت خواهد کرد.
زمانی که نمودار قیمت از باند بالایی یا پایینی عبور میکند، تریدرها دارایی مورد نظر را به ترتیب خریده یا میفروشند. سفارش حد توقف معمولاً خارج از تحکیم روی جهت مخالف بریک اوت قرار میگیرد.
مقایسه بولینگر و کلتنر
اندیکاتورهای باند بولینگر و کانالهای کلتنر با هم تفاوت دارند اما شبیه هم هستند.
باند بولینگر از انحراف معیار دارایی مورد نظر استفاده میکند اما کانالهای کلتنر از میانگین محدوده واقعی (ATR) که نوسان را بر اساس محدوده معاملات سهام ارزیابی میکند. به غیر از شیوه ایجاد، تفسیر این دو تقریباً به یک صورت است.
نمی توان گفت که یکی از این اندیکاتورهای تکنیکال از دیگری بهتر است بلکه خود تریدرها باید تصمیم بگیرند که برای استراتژی مد نظر آنها کدام روش مناسب تر است.
از آنجایی که کانالهای کلتنر به جای انحراف معیار از میانگین محدوده واقعی استفاده میکنند، نسبت به باند بولینگر سیگنالهای خرید و فروش بیشتری ایجاد میکنند.
جمع بندی
اندیکاتور باند بولینگر کاربردهای مختلفی دارد از جمله تشخیص اشباع خرید و اشباع فروش. تریدرها میتوانند چند باند مختلف را اضافه کنند که به تشخیص قدرت حرکات قیمت کمک میکند. یکی دیگر از روشهای استفاده از باندها، بررسی فشرده شدن محدوده نوسان است. معمولاً پس از این انقباضها یک بریک اوت قیمت چشمگیر ایجاد میشود (در حالت ایده آل با حجم بالا). نباید اندیکاتور باند بولینگر را با کانال کلتنر اشتباه گرفت. گرچه این دو اندیکاترو شبیه هم هستند اما دقیقاً یکسان نیستند.