نظریه مالی

مدیریت و دانش مالی در هزاره سوم
مالی عصبی [1] گرایشی نوین در حوزه علوم مالی است که پس از مالی رفتاری مورد توجه متخصصین این حوزه قرار گرفت. مالی عصبی رشتهای جوان است که فعالیتهای مغزی انسان را بر اساس تصمیمات مالی سرمایه گذاران مورد بررسی قرار داده و با استفاده از علم روانپزشکی تلاش مینماید تا فرآیندهای مغزی ایشان را با رفتار سرمایه گذاران مرتبط نماید. در این مقاله ابتدا به پیشینه تاریخی این مبحث می پردازیم، سپس رفتارها و فرآیندهای مغزی را بر اساس پژوهشهای صورت گرفته عنوان می نماییم و در نهایت می توانیم به این آگاهی دست یابیم که چنانچه بتوان رفتارهای پردازشگرانه مغز را درک نمود در نتیجه تصمیمات سرمایه گذاران در شرایط مختلف تصمیم گیری میتواند منجر به یک انتخاب بهینه گردد.
1.مقدمه
امروزه علوم مختلف با سرعتی شگرف در حال پیشرفت و توسعه هستند بنابراین حوزهی مالی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همگام با دیگر علوم در زمینه های مختلف توسعه می یابد. در سالهای اخیر پژوهشگران مالی با بهره گیری از علوم روان شناسی و روانپزشکی گرایشهای مالی رفتاری و مالی عصبی را برای توضیح رفتار و نیز عملکرد فرآیندهای مغزی سرمایه گذارن ، پدید آوردهاند که بررسی این موضوعات میتواند منجر به اتخاذ تصمیمات بهتر در شرایط مختلف و همچنین انتخاب بهینه گردد.
در گذشته نه چندان دور در حوزههای مالی به رفتار افراد در اخذ تصمیمات مالی توجهی نمی شد و پایه و اساس تصمیم گیریها براساس مجرای چهار مرحله ای تصمیم گیری انجام می شد و اعتقاد بر این بود که انسان عاقل پس از گذر از این چهار مرحله بهترین تصمیم را اخذ می نماید که این دیدگاه "تصمیم گیری عقلانی" نام دارد.
نظریه استاندارد تصمیم گیری بر این باور است که افراد براساس منطق و به صورت عقلایی عمل می کنند. اهداف این قبیل نظریهها ارائه یک مجموعه صحیح از مفروضات و بدیهیات است که زمینه ارائه شده توسط مارکویتز در تصمیم گیري منطقی را فراهم میکند. نظریه پرتفوي مدرن MPT))سال 1952 نشان میدهد که چگونه سرمایه گذاران عقلایی براساس منطق، اساس تصمیمات خود در زمینه انتخاب پرتفوي را دو پارامتر ریسک و بازده قرار میدهند و با استفاده از بازده و واریانس سبد سهام خود را متنوع، و از این طریق یک پرتفوي بهینه ایجاد میکنند. اما این مدل قادر به توضیح رفتارسرمایه گذاران در شرایط واقعی، که در آن افراد اصول مورد انتظار این نظریه را نقض میکنند، نیست. (خواجوی & فتاحی نافچی, 1392)
در دهه 90 مکتب فکری جدیدی به وجود آمد که سعی می نمود مدلهای مالی را با علم روان شناسی بارور نماید. تورسکی و کاهنمن طی سسلسه مقالاتی به توسعه کاربردهای دانش روانشناسی در علوم مالی و اقتصاد پرداختند و در سال 1974تئوری چشم انداز را ارائه نمودند. این تئوری بیان میدارد که چگونه سرمایه گذاران در برخی موارد مطلوبیت را نادیده می گیرند . بر اساس این نظریه سرمایه گذاران ریسک گریز هستند به این معنی که شیب منحنی مطلوبیت ثروت با افزایش آن کاهش مییابد. (اسلامی بیدگلی & کرد لویی, بهار 1389) با بیان نظریه چشم انداز بنیان مالی سنتی عقلایی به هم ریخت.
در سال 1980 مکتب دیگری تحت عنوان مالی رفتاری که از تلفیق روانشناسی و مالی بوجود آمده است،مطرح شد. مالی رفتاری به چگونگی فعالیت و تعامل مردم در فرآیند تصمیم گیری مالی و تفسیر این عملیات بر اساس مفاهیم و نظریههای روان شناسی ایجاد شده میپردازد. همچنین ارتباط بین علم مالی و دیگر رشتههای علوم اجتماعی به روانشناسی مالی معروف شده است، باعث شد تا محققان بررسیهای زیادی در خصوص رفتارهای سرمایه گذاران در بازارهای مالی و واکنشهای آنان در شرایط مختلف به عمل آورند. دلیل توجه رو به افزایش به این گرایش درک بهتر رفتار سرمایه گذاران است و نظریه مالی همچنین می توان برای فهم بهتر تصمیمات شرکتهای مدیریت دارایی و یا ارتباط بانک با مشتریان از آن بهره مند شد. مالی رفتاری ، بنیانهای مالی استاندارد را بهم ریخت اما خود به نمونهی مستقلی دست نیافت و این سوال در ذهن محققین، تحلیلگران و مشاوران سرمایه گذاری شکل گرفت که « تحلیل ها ومشاوره های مالی باید برچه اساسی صورت گیرد ؟ »
انتقادات وارد شده به مکتب مالی رفتاری باعث شد تا پژوهشها در سال 2005 به سمت حوزهی نوینی به نام مالی عصبی حرکت نماید. پژوهشگران این حوزه با استفاده از علم اعصاب شناختی(N-S )به بررسی دلایل رفتارهای تصمیم گیرندگان از طریق بررسی عملکرد مغز انسان در هنگام تصمیم گیری مالی پرداختند.
به عنوان مثال زمانی که تحقیقات هیرشیلفر و شاموی در سال 2002 نشان داد که ، در طی 15 سال سرمایه گذاری در سهام در شهر نیویورک در روزهای آفتابی در حدود 3 برابر روزهای ابری بوده است ، مالی استاندارد و حتی مالی رفتاری از توجیه علت آن عاجز ماند. در چنین پیشامدهایی متوجه شدند که حس و حال درونی فرد به تفکرات، مشاهدات ، برداشتها و وقایع تا حدی وابسته است که درون وی را متفاوت می سازد .همانگونه ظاهر چهره ، نوع نگاه کردن، طرز ادای کلمات و صحبت کردن وی با حس درونی او تغییر می کند و یا به عبارت دیگر ظاهر فرد نمودی از درون فرد می باشد . پس اعمال فرد ، تصمیمات ، و نهایتا حتی سرمایه گذاری او در هر لحظه متأثر از حال فرد در آن لحظه خاص است .مثلا اگر فردی حال خوشی داشته باشد بیشتر احتمال ورود به سرمایه گذاری دارد ، در حالی که حال بد باعث کناره گیری فرد و اجتناب وی از ورود به فعالیت به خصوص فعالیت تجاری و سرمایه گذاری می گردد. شناخت بخشهای مختلف و مسیرهای انتقال عصبی و تأثیر داروهای مختلف مورد استفاده فرد و حالات گوناگون وی بر شیوه ی تصمیم گیری، منجر به ایجاد شاخه ای به نام نورو فایننس (Neuro Finance) گردید. در حقیقت نوروفایننس پلی بود بین دانش مغز و مالی (نظریه مالی اقتصاد) ، تا به وسیلهی آن درک بهتری از تصمیمات مالی اقتصادی افراد به دست آید. (اسلامی بیدگلی & کرد لویی, بهار 1389)
2.هدف از پژوهش در حوزه مالی عصبی چیست؟
هدف اصلی مالی عصبی درک بهتر بازارهای مالی از طریق تعیین برخی رفتارهای فیزیولوژیکی موثر بر رفتارهای مبادلاتی افراد و نتیجه حاصل از آنهاست. به نحوی که بتوان این رفتارها را بانتایج مبادلات مرتبط ساخت ، در واقع فرض برآن است که افراد بازار دارای ویژگی های روانشناسی و فیزیولوژیکی متفاوتی هستند که برتوان آنها در اتخاذ تصمیمهای منطقی و به تبع آن ، برعملکرد سرمایه گذاری آن ها مؤثر است و بیشتر تمرکز آن بر رفتارهای مالی و فعالیت افراد بازار است . به زبان سادهتر درک عملکرد مغز در زمانی که افراد با شرایط تصمیم گیری مواجه هستند به آنها کمک می کند تا احساسات و عواطف خود را در آن لحظه کنترل نمایند به بیانی دیگر نوروفاینانس کمک میکند تا بسیاری از رفتارهای مالی از حالت غیر ارادی خارج و کنترل شود و نیز تا حد زیادی از اشتباهات رفتاری و تصمیمات غلط پرهیز گردد.
3. پیش از انتخاب یک سرمایه گذاری چه اتفاقی در مغز انسان رخ می دهد؟
برای بررسی و تحلیل آنچه که در درون مغز بواسطه تصمیم گیریهای مالی روی می دهد، نیاز به درک علوم اعصاب شناختی داریم . در علوم اعصاب شناختی با استفاده از ابزارهای نوین نظیر تشدید مغناطیس کارکردی (FMRI)،مقطع نگاری (توموگرافی)، الکترو میوگرافی،EEG,ERF,PET,MRI و دیگر ابزارها به بررسی واکنشهای مغز می پردازند.
در علم اعصاب شناختی مغز به سه قسمت تقسیم می شود که هر قسمت مانند لایههای پیاز بر روی هم قرار گرفتهاند. لایه بیرونی (جلوی مغز) یا همان مخ بزرگترین بخش مغز است فرایندهای پیچیدهی تصمیم گیریهای تحلیلی در این بخش؛انگیزهها، هیجانها و نظریه مالی واکنشهای عاطفی در لایه میانی؛ و فرایندهای فیزیولوژیکی مربوط به ادامه حیات فرد در لایه درونی انجام می گیرد. لایه خارجی مغز را قشر مخ یا کرتکس مینامند که مرکز پشتیبانی مغز و هدایت کننده کارکردهای عملیاتی و کنترلی بدن است. در این پژوهش آن بخش از قشر مخ که پیش پیشانی نام دارد مورد توجه است. قشر پیش پیشانی درگیر تفکر انتزاعی ،برنامه ریزی،محاسبه، یادگیری و تصمیم گیریهای استراتژیک است.جزء دیگر مغز ، دستگاه کنارهای (لیمبیک سیستم) محرک هیجان و منبع انگیزش از جمله ترس و برانگیختگی است. جزء سوم مغز میان مغز است که تنظیم فرآیندهای فیزیولوژیکی حیات از جمله تنفس ، هشیاری و ضربان قلب را بر عهده دارد. این سه لایه که گذرگاههای نورونیاند نقل و انتقال اطلاعات را در مغز انجام می دهند. اطلاعات را منسجم و یکپارچه می سازند و پردازش میکنند. دو گذرگاه نورونی از این میان با تصمیم گیریهای مالی ارتباط دارند. (شلیله, 1392)
در این بخش به نقش اساسی بخش جلویی مغز در اتخاذ تصمیمات مالی میپردازیم. هنگامی که دادهها وارد مغز میشوند ابتدا توسط قسمت جلویی مغز پردازش می شود و پس از آن به قسمت هیجانی می روند. به عبارت دیگر پردازش اطلاعات در مغز انسان در حالت نرمال در ابتدا تئسط قسمت شناختی و به صورت منطقی صورت می گیرد. اما هنگامی که انسان در حالت نرمال قرار ندارد و ترس یا هیجان وجودش را فرا گرفته است داده های ورودی بدون آن که در قسمت شناختی مورد بررسی قرار گیرند به بخش هیجانی می روند، و در این بخش است که بر اساس احساسات و عواطف تصمیم گیری صورت می گیرد. (خواجوی & فتاحی نافچی, 1392)
در ادامه لازم است کارکردهای اصلی مغز را نیز بشناسیم تا درک بهتری از نوع فعالیت آن در هنگام تصمیم گیریهای مالی داشته باشیم. مغز انسان بر اساس دو کارکرد اصلی سیستم پاداش و سیستم مراقبت فعالیت میکند. وقتی شخص با امکان بالقوه کسب سود و یا احتمال تحمل زیان روبه رو می شود، هر کدام از این سیستمها مستقلا فعال یا غیرفعال شده و فرد را هدایت می کنند.
سیستم پاداش: چنانچه فرد از امکان کسب سود درکی حاصل نماید این سیستم در مغز فعال میشود و با ترشح دوپامین (Dopamine) این کار را انجام می دهد. دوپامین به صورت تاریخی شیمی "لذت مغز " نام گرفته است و چنین به نظر می رسد که فعال شدن دوپامین در مغز با احساس رضایت فرد همبستگی دارد. هنگامی که با تحریکات الکتریکی غلظت دوپامین در مغز افراد را بالا میرود ، احساس شدید خوشی به آنها دست می دهد. دوپامین اثر زیادی در سیستم موفقیت دارد و موجب افزایش ریسک پذیری در افراد می شود. سیستم پاداش کار برآورد و ارزیابی سریع فرصتها و تهدیدهای پیرامون فرد را پیش می برد (شلیله, 1392)
سیستم مراقبت: این سیستم با ادراک مغز از وجود تهدید یا خطر فعال می شود.هنگام ترس، اضطراب و وحشت زدگی این سیستم شروع به فعالیت کرده و با ترشح هورمونهای استرس و اپینفرین (آدرنالین) در جریان خون و ارسال آن از طریق رشتههای سمپاتیک عصبی به اعضای بدن فرد را برای واکنش به خطر و یا فرار از آن آماده میسازد. وقتی معامله گران با بازار بی ثبات روبرو می شوند سطح کورتیزول آنها که نوعی هورمون فشار عصبی است افزایش می یابد. (شلیله, 1392)
از دیگر عواملی که در تصمیم گیریهای مالی موثر است داشتن نوعی خاص از ژن است. افرادیکه دارای این نوع ژن هستند برای تصمیم گیری با ریسک بالا مستعد تر و برای قبول پیامدهای آن آمادهتر هستند.همچنین داروها، مواد مخدر،گیاهان دارویی و انواع غذاها به دلیل تاثیر گذاری در ترشح هورمونها نیز بر تصمیم گیریهای مالی تاثیر می گذارند. بر پایه تحقیقات انجام شده در شهر لندن بر روی تعدادی از مردان در طی روزهای کاری نشان داده شد که سطح استروئیدها در بدن آنها با بازدهی معاملات مالی ارتباط دارد و همچنین افزایش سطح کورتیزول در هنگام بی ثباتی بازار مشاهده شده است. (شلیله, 1392)
3. انتقادات وارد به مالی عصبی چیست؟
انتقادات وارد به یافتههای پژوهشی گرایش مالی عصبی این است که تاکنون به دلیل هزینههای گزاف انجام آزمایشهای پزشکی، روان شناسی، عصب شناسی و مغز بر روی گروههای محدودی از نمونه ها استوار است . انتقاد دیگر دانشجو بودن شرکت کنندگان در این آزمایشها است که سبب میگردد یافته های اینگونه بررسیها به تجربیات دنیای واقعی تعمیم پذیر نباشد و و الگوهای تصمیم گیریهای پیچیده و پر هیاهوی دنیای واقعی را توضیح نمیدهد چرا که پاسخ افراد تحت تاثیر محیط آزمایشگاهی با دنیای واقعی متفاوت خواهد بود.
4. نتیجه گیری
مغز انسان از سیستم های پیچیدهای متشکل از سلسله اعصاب است و عملکرد این مجموعه با کارکردهای متفاوت خود می تواند تصمیم گیریهای مالی را تحت تأثیر قرار دهد. از سویی دیگر گرایش مالی عصبی رشته ای نوپا است که می کوشد با درک عملکرد مغز ، و با استفاده از علوم روان پزشکی و اعصاب شناختی رفتار سرمایه گذاران را در هنگام اخذ تصمیمات مالی مورد بررسی قرار دهد. در حقیقت نوروفایننس پلی است بین دانش مغز ومالی (اقتصاد) ، تا به وسیله ی آن درک بهتری از تصمیمات مالی اقتصادی افراد به دست آید. علیرغم اینکه پژوهشهای این گرایش در محیطهای آزمایشگاهی و با تعداد محدودی نمونه صورت گرفته است و انجام اینگونه پژوهشها با محدودیتهایی مواجه است اما پژوهشگران این حوزه اعتقاد دارند که از طریق ابزارهایی نظیر تشدید مغناطیس کارکردی (FMRI)،مقطع نگاری (توموگرافی)، الکترو میوگرافی،EEG,ERF,PET,MRI میتوان مغز افراد را در هنگام تصمیم گیریهای مالی مورد بررسی قرار داد. با اینکه این امر نمیتواند در محیط طبیعی مورد بررسی قرار گیرد اما از نتایج حاصل از اینگونه پژوهشها جهت درک بهتر امور مالی نمی توان چشم پوشید. امروزه نوروفاینانس جهشی بزرگ در علوم مالی محسوب میشود که به توضیح علل ریسک پذیری و ریسک گریزی افراد و یا سازمانها بر اساس عملکرد مغزی می پردازد و باعث شده برای بسیاری از معماهای تصمیم گیریهای مالی و اقتصادی حل شود. به بیانی دیگر نوروفاینانس کمک میکند تا بسیاری از رفتارهای مالی از حالت غیر ارادی خارج و کنترل شود و نیز تا حد زیادی از اشتباهات رفتاری و تصمیمات غلط پرهیز گردد.
نظریه مالی
راهنمای مدیران حرفه ای ریسک ( راهنمای جامع نظریه و کاربرد) جلد اول: نظریه مالی اثر کارول الکساندر ترجمه رسول خوانساری
مولفین: کارول الکساندر، الیزابت شیدی
مترجمین: رسول خوانساری، مجید اصغری، محمد سجاد سیاهکارزاده، حجت اله صادقی
ثبت سفارش
درخواست شما با موفقیت ثبت گردید و کارشناسان ما با شما تماس خواهد گرفت.
در صورتی که کتاب مدنظر شما در سایت موجود نمی باشد فرم زیر را ارسال کنید تا در اولین فرصت با شما تماس گرفته شود
خدمات فدک بوک
خدمات مشتریان
- پیگیری مرسولات پستی
- قوانین و مقررات
- پیشنهاد فدک
- دانلودها
- سفارش چاپ
- درباره ما
- همکاری با ما
- ارتباط با مولفین
جدیدترین خبرها
- ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۰۲:۳۶:۲۸ ب.ظ به زودی چاپ مجموعه دو جلدی با موضوع حقوق مهندسی (جنگ اول، صلح آخر)
- ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۱:۰۴ ق.ظ گزارش ایسنا/ دانسته های یک مدیر موفق
- ۲۲ تیر ۱۳۹۹ ۰۸:۴۴:۴۶ ب.ظ گزارش ایسنا/ آثار محمد حسین پاپلی یزدی
- ۱۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۶:۰۵:۳۰ ب.ظ اوج گیری و بی ثباتی در قیمت کاغذ تحریر
- ۱۱ تیر ۱۳۹۸ ۰۵:۵۱:۱۵ ب.ظ مهمان کافه کتاب چهلکلاغ / رجبعلی اعتمادی
- آرشیو اخبار
وابسته به انتشارات فدک ایساتیس، خرید آنلاین و آسان اینترنتی کتاب، سریع و مطمئن، ارائه کنندهی و فروش کلیه کتابهای دانشگاهی فنی مهندسی، فنی حرفه ای از جمله ارشد و دکتری، آزمون های نظام مهندسی و کارشناسان رسمی، تجارت و بازرگانی، مدیریت، بورس، مدیریت استراتژیک، معماری، عمران، شهرسازی، عکاسی، طلا و جواهر، طراحی صنعتی، کتابهای عمومی و غیره در ایران میباشد.
نظریه آشوب و کاربردهای آن در بازارهای مالی، روانشناسی و مدیریت
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که بالزدن یک پروانه در یک نقطه میتواند طوفانی عظیم در جایی دیگر ایجاد کند. این یکی از اصول نظریه آشوب است که هرچند نگارشی عوامانه دارد، بیانگر یکی از ویژگیهای مهم نظریه آشوب است. نظریه آشوب در سالهای اخیر اهمیت ویژهای در محافل علمی پیدا کرده و بهعنوان نظریهای زنده مدام در حال تکامل است. در همین سال ۲۰۲۰، جایزه نوبل فیزیک به سه فیزیکدانی رسید که کارهایشان کاملا با نظریه آشوب مرتبط بود. در این مقاله قصد داریم نظریه آشوب و برخی از کاربردهای آن در بازارهای مالی، روانشناسی و مدیریت را بررسی کنیم.
نظریه آشوب چیست؟
نظریه آشوب، رفتار سامانههای آشوبناک را بررسی میکند. این نظریه قواعد و اصولی دارد که بیشتر آنها تا اواسط دهه ۸۰ میلادی شناخته شده بودند. بر اساس این نظریه، سامانهها و پدیدههایی در اطراف ما مشاهده میشوند که اجزای آنها با یکدیگر برهمکنشهای نامنظم داشته و انرژی در آنها کاتورهای توزیع میشود، چند نمونه از این پدیدههای آشوبناک عبارتاند از:
- آبوهوا؛
- زیستبومها؛
- گاز درون یک محفظه؛
- پرواز پرندگان در تعداد زیاد مانند سارها؛
- سازمانها؛
- جوامع شهری.
گرچه این سامانهها بهظاهر بههمریخته و درهم به نظر میرسند، با کمک دانش ریاضی و دینامیک سامانههای پیچیده (شاخهای از فیزیک) میتوان الگویهای رفتاری را در آنها شناسایی کرد و در دل بینظمی ظاهری، نظم را یافت.
نظریه آشوب در نهایت در دهه ۹۰ میلادی به نظریه جامعتری بهنام نظریه «پیچیدگی» تکامل یافت.
تاریخچه نظریه آشوب
یکی از نظریه مالی اولین کسانی که درباره رفتار سامانههای آشوبناک صحبت کرد هنری پوانکاره، ریاضیدان اواخر قرن نوزدهم، بود. او ریاضیدانی بود که خیلی درباره توپولوژی و دینامک سامانهها مطالعه میکرد. پوانکاره درباره این سامانهها گفته بود: «به نظر میرسد که یک تغییر جزئی در این مجموعهها منجر به پیامدهای بزرگ در کل مجموعه میشود. خطایی جزئی در یک جزء، خطای بزرگی در آینده ایجاد میکند. پیشبینی رفتار مجموعه غیرممکن است.»
هنری پوانکاره اولین کسی بود که درباره ماهیت آشوب مطالعه کرد.
متأسفانه پس از مرگ پوانکاره، مطالعه درباره سامانههای آشوبناک تا مدتها متوقف شد تا اینکه در اوایل نظریه مالی دهه ۶۰ میلادی، دوباره توجه برخی از دانشمندان به این سامانهها جلب شد. یکی از آنها ادوارد لورنز بود. لورنز هواشناس مؤسسه تحقیقات و فناوری ماساچوست بود که روی مدلهای محاسباتی رفتار جو کار میکرد. او در حین کارش یکی از مهمترین و مشهورترین اصول نظریه آشوب را کشف کرد، اصلی که به «اثر پروانه» شهرت یافت. شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که بالزدن یک پروانه در توکیو میتواند منجر به وزش بادهای شدید در شیکاگو شود. گرچه این تعریف از اثر پروانهای عوامانه است، تأثیر عوامل کوچک در تغییرات بزرگ را بهخوبی بیان میکند.
اگر بخواهیم علمیتر بگوییم، اثر پروانهای بیانگر تأثیر عوامل جزئی بر رفتار کل سامانه است. آنچه در ابتدا یک تغییر یا ناهنجاری جزئی به نظر میآید، میتواند در بلندمدت رفتار کل سامانه را تغییر دهد. از سوی دیگر اثر پروانهای این مسئله را نیز روشن میکند نظریه مالی که بروز رفتارهای تصادفی یا اخلال در سامانه میتواند حاصل نوسانهای جزئی در خود سامانه باشد، نه صرفا نیروهای خارجی که از بیرون به سامانه وارد میشوند.
نام ادوارد لورنز با نظریه آشوب گره خورده است. او در دهه ۶۰ این نظریه فراموششده را احیا کرد.
یکی دیگر از پیشگامان این نظریه، میچل فایگنباوم فیزیکدان نظری شاغل در آزمایشگاه ملی لوس آلاموس است. او سالهای زیادی از عمر خود را وقف مطالعه نظریه آشوب و پیداکردن مدلهای ریاضی برای توصیف رفتار این سامانهها کرده است. در دهه ۷۰ میلادی دانشمندان در علوم مختلف روی نظریه آشوب مطالعه میکردند، اما جامعه علمی در آن دوره چندان روی خوشی به این مطالعات نشان نمیداد. برخی از دانشگاهها و مؤسسات علمی عمدا از بررسی این نظریه اجتناب میکردند چراکه چندان درباره کاربردهای آن مطمئن نبودند.
اما بعد از دهه ۹۰ میلادی، این نظریه و شکل توسعهیافتهترش، نظریه پیچیدگی، بهتدریج جای خود را بهعنوان مسئلهای بینرشتهای، مهم و کاربردی باز کرد و امروزه بسیاری از مراکز دانشگاهی و مؤسسات پژوهشی مطرح دنیا به دانشمندان این حوزه فرصت و بودجه مطالعه و پژوهش میدهند.
کاربردهای نظریه آشوب
همانطور که جیمز گلیک در کتابش با عنوان «آشوب؛ ساختن علم جدید» گفته است: «نظریه آشوب علم جامع سامانههاست.» از این رو بسیاری از رشتههای علمی از دستاوردهای این رشته برای توصیف سامانههای پیچیدهای که با آنها سروکار داریم استفاده میکنند، از جمله:
- فیزیک؛
- زیستشناسی؛
- شیمی؛
- زمینشناسی؛
- هواشناسی؛
- اقتصاد؛
- جامعهشناسی.
بیایید نگاهی مختصر به کاربردهای این نظریه در سه بخش متفاوت بیندازیم.
۱. نظریه آشوب در بازارهای مالی
یکی از کاربردهای نظریه آشوب، توضیح رفتار بازارهای مالی مانند بورس است. بورس و سایر بازارهای مشابه سامانههای پیچیدهای هستند و رفتاری آشوبناک دارند. همه تکنیکهای تحلیل بازار به نوعی متکی بر یافتهها و مدلهای ریاضی بهدستآمده از نظریه آشوب هستند. نظریه آشوب به ما میگوید که تمام تحلیلهای بازار، فقط تا اندازهای درست هستند و نمیتوانند ۱۰۰درصد درست باشند چراکه همه مؤلفهها و متغیرهای بازار را نمیتوان پیشبینی کرد.
همانطور که لورنز با اثر پروانهای نشان داد، سامانههای آشوبناک در برابر تغییرات جزئی آسیبپذیرند یعنی میتوان با اعمال تغییری جزئی، تعادل کل مجموعه را بر هم زد. بازارهای مالی نیز بر مبنای همین اثر ممکن است دچار حباب یا فروریزش شوند. برای مثال یک تغییر مثبت کوچک در یکی از سهامها میتواند منجر به تغییرات مثبت پیدرپی در تمام سهامها و در نتیجه رشد شاخص شود. برعکس این قضیه نیز زمانی است که ریزش یک سهام میتواند موجی از ریزشهای پیدرپی ایجاد کند. همچنین نظریه آشوب نشان میدهد که بازارهای مالی علاوه بر تأثیرات جزئی عوامل خود سامانه، از نیروهای خارج از سامانه نیز مانند وقایع سیاسی، بحرانهای زیستمحیطی و بلایای طبیعی نیز تأثیر میپذیرند.
بین تحلیلگران بازار در مورد کاربرد مفید نظریه آشوب در بازارهای مالی اختلاف نظر وجود دارد. برخی از آنها معتقدند که استفاده از اصول این نظریه برای بهبود عملکرد سهامداران ضروری است. اما گروهی دیگر درباره کاربردهای مفید این نظریه چندان مطمئن نیستند. یک عامل مهم در نظریه مالی تعیین میزان کاربردیبودن این نظریه در بورس و بازارهای مالی، قدرت پردازش رایانههاست. تحلیل متغیرهای آشوبناک تنها با رایانهها امکانپذیر است و اگر قدرت رایانههای معمولی روزی چنان زیاد شود که بتوانند تمام یا دستکم تعداد زیادی از متغیرها را تحلیل کنند، بدون شک پیشبینیهای رفتار بازار بورس و سایر بازارها نیز دقت بیشتر و خطای کمتر خواهد داشت.
۲. نظریه آشوب در روانشناسی و جامعهشناسی
نظریه آشوب بیشتر برای توصیف پدیدههای طبیعی یا ساخته دست انسان به کار میرود، اما اخیرا دانشمندان حوزه روانشناسی درباره کاربردهای آن برای بهبود نظریات این رشته بحث و تبادل نظر کردهاند. بهگفته ری فورچوناتو: «نظریه آشوب چارچوبی برای شناسایی و درک درست رفتار انسان در اختیار ما قرار میدهد. نظریههای فرویدی، یونگی و رفتارگرایان، اغلب رفتار انسان را خطی بررسی میکنند. این در حالی است که مغز انسان سامانهای پیچیده و غیرخطی است.» بنابراین بهنظر نویسنده، نگاه طرفداران آدلر به انسان بهعلت نگاه غیرخطیاش قابلدفاعتر است.
کاربرد نظریه آشوب در روانشناسی هنوز فراگیر نشده است، اما اصول این نظریه ظرفیت آن را دارند که در این رشته به کار بروند. با استفاده از نظریه آشوب میتوان رفتار انسانها را بر این اساس توصیف کرد که انسانها موجوداتی غیرخطی با مغزی پیچیده هستند. با کمک روابط و مدلهای این نظریه و بازتعریف این مدلها بر مبنای مؤلفههای روانشناختی، میتوان توصیف دقیقتری از دلایل رفتار انسانها ارائه کرد. به همین شکل نظریه آشوب در جامعه شناسی نیز میتواند برای مطالعه رفتارهای جمعی انسان به کار برود.
۳. نظریه آشوب در مدیریت
شاید نظریه آشوب در مدیریت و رفتار سازمانی کمی عجیب به نظر برسد، چون بیشتر ما مدیریت را با کلماتی مانند کنترلکردن و برقراری نظم به خاطر میآوریم. اما نظریه آشوب در مدیریت از دهه ۸۰ میلادی مطرح شده است. تام پیترز، نویسنده کتاب «رونق در آشوب»، اولین کسی بود که به کاربرد این نظریه در مدیریت سازمانها اشاره کرد. او نوشت: «مدیران باید خود را آماده سازگاری با تغییرات محیطی و فناورانه کنند.»
نظریه آشوب به این نکته تأکید میکند که رفتار کارکنان یک سازمان یا کسبوکار میتواند به سامانهای پیچیده تبدیل شود، سامانهای که اختلال در کوچکترین جزئش میتواند به دگرگونی یا اختلالهای عظیم در کل پیکره سازمان تبدیل شود. بر اساس اصول این نظریه، میتوان وقایع اتفاقی را در محاسبات ریسک و مدیریت سازمان گنجاند و در نتیجه سازمان را در برابر رویدادهای اتفاقی که کل مجموعه را بهم میریزند آماده کرد.
با این حال قانعکردن رهبران سازمان به استفاده از این نظریه کار راحتی نیست، چراکه مدلهای ذهنی بیشتر افراد، مدیریت را مساوی کنترل و نظم میپندارد و گنجاندن آشوب در تصمیمگیریها و محاسبات معمولا غریب به نظر میرسد. پیترز معتقد است که ساختارهای سازمانی هرمی و خشک توانایی سازمان را برای سازگاری با شرایط آشوبناک اتفاقی کاهش میدهد. از این رو او پیشنهاد کرد که سازمانها و کسبوکارها باید خود را برای شرایط آشوبناک که تعادل سامانه (سازمان) را به هم میزند، آماده کنند.
اولین کاربردهای عملی نظریه آشوب در مدیریت، در اواخر دهه ۸۰ میلادی مشخص شدند. یعنی وقتی گروههای انعطافپذیر شکل گرفتند. این گروهها میتوانستند بسته به موقعیت پیشآمده، نقش اعضای گروه را بازتعریف کنند تا بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن با تغییرات بازار هماهنگ شوند. بهتدریج در سازمانها مدیران تکیهزده بر صندلیهای نرم مدیریت نیز جای خود را به مدیران منعطفی دادند که توانایی رهبری سازمان در دریای تلاطم و آشوب را داشتند. موفقترین مدیران کسانی بودهاند و هستند که این نکته مهم را درک کنند که سازمان چیزی نیست جز پدیدهای ذهنی که بر مبنای روابط انسانها شکل گرفته است و این روابط نیز همواره در حال تغییر و تحول هستند.
رویکرد مبتنی بر نظریه های مدرن مالی
پس از جنگ جهانی دوم، مجموع نظریه های جدیدی به جامعه مالی عرضه شد که عنوان نظریه های مدرن مالی را به خود گرفت. دیدگاه های ارائه شده در این مطالعات، با بررسی های گذشته، تفاوت اساسی داشت و در آن زمان، مورد استفاده وسیع دست اندرکاران بازار های سرمایه قرار گرفت.
عمر نظریه های مالی در حدود نیم قرن است ظرف این مدت این نظریه ها مبنای محاسبه ارزش دارایی های مالی و پیش بینی قیمت اوراق بهادار بوده و کوشیده اند وضعیت بازار سرمایه را توضیح دهند. برای اولین بار برنستین در کتاب انگاره های سرمایه پیچیده تر شدن فناوری و عدم امکان رسم نمودار و درک پیام نوسانات بازار را مطرح کرد و اظهار داشت که دیگر نمی توان مانند کولی ها از روی برگ چای، آینده قیمت نظریه مالی نظریه مالی ها را پیش گویی کرد.
این دیدگاه و نتایج حاصل از برخی مطالعات موجب شد تا نظریه پردازان، به بررسی فرضیه هایی روی آورند که در آن قیمت سهام به طریق تصادفی حرکت می کرد. این مفهوم علمی، گشت تصادفی نامیده شد. بعد ها یوجین فاما به آن رسمیت بیشتری بخشید و با استفاده از مفروضات معین در سال 1965، رساله دکتری خود را به برسی این موضوع اختصاص داد.
سه حوزه به هم پیوسته فرضیه بازار کارا، نظریه پرتفوی و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) که از حوزه های این رویکرد است، مورد تایید محافل دانشگاهی قرار گرفته است. این نظریه ها بر بازارهای مالی جهان تاثیری عمیق گذاشته اند و پایه فکری نسلی از مدیران مالی و سرمایه گذاری بوده اند. در سال های گذشته، این اندیشه ها مرکز ثقل تصمیمات رد یا قبول سرمایه گذاری برای بسیاری از پروژه ها بوده اند.
این سه حوزه به این ترتیب می باشد:
منبع:
جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی خانم دکتر تفتیان
راعی، رضا و چاوشی، کاظم، (1382)، " پیش بینی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران: مدل شبمه عصبی و مدل چند عاملی" تحقیقات مالی، شماره 15، ص 97-120.
در صورت علاقه مندی به یادگیری کامل مبحث تحلیل با رویکرد نظریه های مدرن، جهت پیش ثبت نام و یا شرکت در دوره ها کلیک کنید.
کتاب « نظریه سبد سرمایهگذاری و تحلیلهای مالی » وارد بازار نشر شد
کتاب « نظریه سبد سرمایهگذاری و تحلیلهای مالی » توسط انتشارات جهاد دانشگاهی واحد صنعتی امیرکبیر به چاپ رسید.
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی واحد صنعتی امیرکبیر، کتاب " نظریه سبد سرمایهگذاری و تحلیلهای مالی " تألیف رابرت الن هیل و با ترجمه " دکتر الهام ثابتی صالح و دکتر علی محمد کیمیاگری"، توسط انتشارات جهاد دانشگاهی واحد صنعتی امیرکبیر به چاپ رسید.
در پیشگفتار این کتاب آمده است:
" کتاب حاضر ترجمهای است از کتابی معتبر در حوزه تجزیه و تحلیل سبد سهام که به زبانی بسیار ساده بیان شده است. از آن جا که نخستین بار گرایش کارشناسی ارشد "مهندسی مالی" توسط دانشکده مهندسی صنایع و مدیریت سیستمهای دانشگاه صنعتی امیرکبیر معرفی و ارائه شد، منابع فارسی این حوزه علیالخصوص منابع درسی آن در ایران، مانند سایر حوزهها غنی نیست. لذا مترجمین که خود از دانشآموختگان و اساتید این دانشگاه هستند بار دیگر قدم به پیش نهاده و اقدام به ترجمه این کتاب در حوزه نظریه مالی مالی نمودهاند که قطعاً مورد نیاز دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور خواهد بود. کتاب پیش رو علیرغم جامعیت موضوع، به طرح مباحث تخصصی به صورت خلاصه و با زبانی ساده پرداخته است و مدلهای اولیه و توسعه یافته قیمتگذاری داراییهای سرمایهای را تشریح نموده است.
مؤلف کتاب "نظریه سبد سرمایهگذاری و تحلیلهای مالی"، رابرت الن هیل، در حوزههای مختلفی مانند تدریس در دانشگاه، تحقیق و پژوهش، تألیف کتب، ارائه مشاوره، تدوین و توسعه برنامههای درسی و . فعالیت مینماید. آلن عضو گروه اعتبارسنجی آموزش کشور انگلستان است.
وی همچنین ممتحن و سخنران دورههای مالی برگزار شده برای مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در انگلستان و سایر کشورهاست. با توسعه تقاضا برای آموزش الکترونیک، تمرکز مؤلف نیز بر ارائه مجموعه کتب درسی الکترونیکی در حوزه مهندسی معطوف شده است.
این کتاب به راحتی میتواند در سیلابس دروس مدیریت سبد سرمایهگذاری مقطع کارشناسی ارشد مهندسی مالی قرار گرفته و بسیار مفید و سودمند واقع شود. نهایت تلاش مترجمان بر این بوده است که در عین روان بودن ترجمه، کمال امانتداری نسبت به متن اصلی رعایت شود. واژگان فارسی معادل متن اصلی نیز از لغتنامه مرکز نشر دانشگاهی انتخاب شده است."
گفتنی است؛ این کتاب در هشت فصل، 112صفحه و به قیمت 170 هزار ریال به بازار کتاب عرضه شده است.
علاقمندان میتوانند کتاب مذکور را از طریق فروشگاه و نمایشگاه دائمی انتشارات جهاددانشگاهی امیرکبیر واقع در خیابان حافظ جنب درب اصلی دانشگاه و یا فروشگاه اینترنتی انتشارات به آدرس jdamirkabir.ac.ir/shop ؛ خریداری کنند.