تحلیل موجی بازار فارکس

یک ابزارعالی برای سیگنال های سودده و بدون تاخیر
امواج با بیش از ۱۰ روش می توانند به شما در بهبود معاملاتتان کمک کنند اما در این مقاله تنها روی دو مورد تمرکز می کنیم: چگونگی شناسایی روندها (پایان کوتاهتر یا بزرگتر آنها) و نحوه پیش بینی اهداف قیمت.
اما سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا شناسایی ترند و تارگت های قیمتی اهمیت دارد؟
ابتدا باید بگوییم زمانی که یک پوزیشن در جهت ترند باز می شود، نسبت به پوزیشنی که در جهت معکوس تعیین می شود، با مقاومت کمتری رو به رو می شود.
به همین دلیل باید گفت که روند های کوتاه مدت معکوس برای شناسایی نقاط ورود دوباره در ترندهای بلند مدت ( جایی که ترند دوباره شروع می شود) بسیار مهم هستند.
ثانیاً، الگوهای موجی شامل ساختارهای یکسانی هستند و به معامله گر این امکان تحلیل موجی بازار فارکس را می دهند تا بتواند ترند بلند مدت را تشخیص دهد.
تقریباً هر معامله گری در سطح متوسط می تواند حداقل یکی از ۸ الگوی قیمت موج الیوت را مانند الگوی مثلث، شناسایی کند این در حالی است که بسیاری از آنها توانایی شناخت سایر الگوها (از تکانه های ۵ موج و زیگزاگ های ساده گرفته تا مورب ها) را دارند.
امواج الیوت مانند سایر اندیکاتورها که سیگنال هایی را همراه با تأخیر می فرستند، عمل نمی کنند. این امواج، الگوهایی عملی، معنی دار و بسیار دقیق هستند
دو روش زیر به معامله گران کمک می کنند:
مدیریت سرمایه: اضافه کردن معاملات در جهت ترند
مدیریت ریسک: بستن به موقع معاملات
چنین الگوی موجی به شما می گوید که یک ساختار خاص در ادامه نمی تواند روند را دنبال کند و یا در اثر حرکتی خلاف روند از کار می افتد. این نتایج در قالب برخی قوانین حاصل می شوند.
برای مثال، در یک حرکت موجی صعودی ۳-۲-۱، موج ۳ باید از موج ۱ کوچک تر باشد.
زمانی که حرکت موج ۳، بیشتر، تحت تأثیر نفوذ قیمت قرار بگیرد تا یک روند موافق، نشان دهنده دنبال کردن روندی معکوس خواهد بود. در این شرایط، موج ۳ نمی تواند کوتاه ترین موج باشد.
زمانی که هدف، پیشبینی قیمت ها باشد هرکسی می خواهد موارد مشترک برای هر الگو و موج را در نمودار مشاهده کند. برخی از این موارد نه تنها دقت بسیار بالایی دارند بلکه بارها اتفاق می افتند و براساس ریاضیات شکل می گیرند.
آیا موج های الیوت ارزش یادگیری دارند؟
اگرچه که هر فرد با توجه به سلیقه خود، سیستم معاملاتی مورد نظرش را انتخاب می کند اما معامله گرانی که با امواج الیوت کار می کنند آن را به عنوان ابزار مناسبی می شناسند.
برخی از افراد معتقدند که راه تسلط بر بازار تنها به الگوهای معاملاتی ارتباط ندارد بلکه به کنترل احساسات بستگی دارد. به علاوه، هیچ اندیکاتوری نمی تواند به شما بگوید که چه معامله ای را انجام دهید آنها تنها به شما می گویند که تا چه حد ریسک کنید.
وقتی علاوه بر کنترل احساسات خود، به چگونگی تاثیر احساسات معامله گران بر بازار نیز توجه کنید، در نهایت می توانید به عنوان فردی حرفه ای در بازار عمل کنید.
امواج الیوت و روش فیبوناچی از جمله مواردی هستند که یادگیری آنها به شما در معاملات کمک می کند اما بهتر است بدانید که ترکیب این دو روش و یادگیری چگونگی استفاده از آنها می تواند تأثیر زیادی در موفقیت شما داشته باشد.
در پایان روز متوجه خواهید شد که استفاده از امواج الیوت چگونه می تواند مسیر شما را ساده تر کند اما پیشنهاد ما این است که قبل از شروع به تحلیل موجی بازار فارکس انجام معاملات، درباره مناسب ترین و موثرترین روش ها، خوب تحقیق کنید.
کسی که مهارت کمی در آنالیز تکنیکال دارد باید سرعت بالایی را در درک و استفاده از مفاهیم داشته باشد تا بتواند یک سیستم معاملاتی را برای پرتفولیو کل دارایی خود آنالیز و گسترش دهد.
بنابراین به شما پیشنهاد می دهیم تا برای سرعت بخشیدن به امور خود و بهره مندی از سیستم های معاملاتی مناسب مطالب زیر را مطالعه کنید.
چرا سطح دانش کم شما برای تسلط بر بازار معاملات کافی نیست؟
اگر فکر می کنید که از تکنیک ها و ابزارهای مناسبی برای پیشبینی قیمت های آتی دارایی مورد نظر خود استفاده می کنید، به سوابق و یادداشت های معاملاتی تان توجه کنید.
به عنوان مثال، به استراتژی معکوس (RSI (14 توجه کنید.
براساس این تکنیک سنتی، زمانی که اشباع خرید RSI به بیش از ۷۰% برسد، نشان دهنده روندی معکوس در معاملات است اما آیا این بدان معنی است که ترند حاضر پایان یافته و ترند معکوس وارد عمل می شود و یا یک پولبک کوتاه مدت در حال وقوع است؟ آیا این به معنای آن است که قیمت ها تا زمانی که RSI به مرحله اشباع فروش برسد، ادامه پیدا می کنند؟ اهداف قیمتی برای معاملات روند و خلاف روند کدامند؟
باید گفت که تمامی این سوال ها در کسری از ثانیه از ذهن شما عبور می کند زیرا شما به دنبال اطلاعات مناسبی برای مشخص کردن روند و میزان ثبات آن از نظر زمان و قیمت هستید.
چنین رفتاری برای تمام استراتژی ها صادق است و تنها محدود به روش فوق نمی شود.
اگر قبل از ورود به دنیای معاملات می توانید به تمام این سوال ها پاسخ دهید، خود را در این زمینه یک استاد بدانید اما اگر جواب این سوال ها را نمی دانید باید براساس قوانین خاص و آنالیز بازار پیش بروید.
اولین قدم در این مسیر، یادگیری اصول پرایس اکشن و توجه کردن به الگوهای فرکتال برای بهبود سطح مهارت ها و تصمیمات معاملاتی شما است.
پرایس اکشن و تأثیر آن بر ارتقای معاملات
با وجود استراتژی های مختلفی که اندیکاتورهای تکنیکال متنوعی را باهم ترکیب می کند، بهترین اندیکاتور برای درک وضعیت بازار، قیمت است.
درواقع قیمت، تنها با نشان دادن الگوهای فرکتال که براساس روانشناسی جمع در بازار پایه ریزی شده است، می تواند شما را از شرایط بازار مطلع کند.
می توان گفت که دنبال کردن پرایس اکشن به شما کمک می کند تا برک اوت، نواحی حمایت و مقاومت، ترند ها و همچنین پول بک های کوچکی را هم که در جهات گوناگون به وجود می آیند ، شناسایی کنید.
اگر یک معامله گر حرفه ای هستید به این معناست که توانسته اید تفاوت ترندها و ترندهای معکوس را تشخیص دهید و به سود دست پیدا کرده اید.
توجه داشته باشید که هدف اصلی از یادگیری این است که بتوانید قیمت های فعلی و الگوهای قیمتی قبل را باهم ترکیب کنید و صرفاً به قیمت های کنونی توجه نکنید.
آموزش امواج الیوت
رالف نلسون الیوت را پدر نظریه موجی میدانند.الیوت در 28 ژوئیه 1871 در مرسیویل کانزاس در آمریکا متولد شد.او در اواخر عمر خود بود که توانست تئوری موجی خود را به سرانجام برساند و عملا در طول زندگی خود نتوانست موفقیت های مالی چشمگیری کسب کند.
الیوت در سن 58 سالگی به علت بیماری از شغل خود (حسابداری) انصراف داد و باقی عمر خود را صرف مطالعه رفتار بازار کرد.او نمودار شاخص های مختلف را در تایم فریم های مختلف از سالیانه تا نیم ساعته مورد بررسی قرار داد.
در نوامبر 1934 اعتماد الیوت به یافته های خود تا حدی افزایش پیدا کرد که تصمیم گرفت آنها را با موسسات و شرکت های سرمایه گذاری در میان بگذارد. در آن زمان نمودار ها به شکل دستی تهیه میشده است لذا این اقدام الیوت پشت کار عجیبی را میطلبید.
در اوایل سال 1940 (6 سال بعد از ارائه به دنیا) نظریه موجی مورد استقبال ویژه ای قرار گرفت لذا الیوت مریدان زیادی پیدا کرد که یافته های او را با عنوان آموزش امواج الیوت ارائه میدادند.
جالب است بدانید که برای اولین بار این الیوت بود که الگوهای رفتاری جمعی را به نسبت های فیبوناچی گره زد و برخی تراز های خاص را نسبت های طلایی نامید.
الیوت کلاسیک
اقدامات بولتون:
در سالهای 1950 تا 1960 ( پس از مرگ الیوت ) این همیلتون بولتون بود که دست نوشته های نیلی را جمع بندی و در قالب کتاب اصل امواج الیوت بهانتشار رساند.
رابرت پریچر :
اصل امواج الیوت در مسیر تکامل خود به دوران رابرت پریچر رسید.
او تحقیقات گشترده ای روی این سبک انجام داد.از زمان آغاز پیدایش الیوت تا آن زمان تعداد معامله گران کمتری در بازارهای مالی حضور داشتند.لذا بیشتر تحرکات معامله گران و به پیرو آن نمودار قیمت بیشتر تحرکات ایمپالس گونه داشتته و الیوت بیشتر تمرکز خود را حول کشف قوانین مربوط به شتابدار ها معطوف کرده بود. رفته رفته که بر تعداد معامله گران و فعالان بازارهای مالی افزوده شد الگوی جدیدی روی چارت قیمت نقش بستند که امروزه میدانیم آنها کارکشن ها هستند.
رابرت پریچر که یک روانشناس بنامی نیز بود توانسته بود مجموعه ای از نظریات خود را تحت عنوان «راهنما»
گلن نیلی تحولی در آموزش امواج الیوت (Glenn Neely)
از اساتید و نوابغ دنیای الیوت که از سال 1980 شروع به مطالعه روی تئوری موجی الیوت کرده است.در واقع آموزش امواج الیوت پیشرفته امروزی را وامدار این مرد هستیم.
او در طول سالهای کاری خود توانست قوانین شفاف و روشنی درباره تمیز دادن ایمپالس ها و کارکشن ها از هم و همینطور دسته بندی کارکشن ها به انواع کلی استاندارد و پیچیده ارائه داد.
گلن نیلی در مسیر پیشرفت آموزش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال به مرور الگوهای کارکشن جدیدی را تحت عنوان فعالیت های مثلثی به بدنه امواج الیوت اضافه نموده است.
از شاهکار های نیلی در کنار همه پیش بینی های قیمتی و زمانی خود از شاخص های گوناگون، پیش بینی افت قیمت طلای جهانی از محدوده 1900 دلار تا محدوده های 1000 دلار بوده است که همه تحلیلگران دنیا را مبهوت خود ساخت.
- از اقدامات بسیار بسیار جذاب وی در گسترش الیوت تبیین قوانین دقیق زمانی بین امواج و الگوها بوده.قوانین دقیقی که به راحتی تایید یا عدم تایید یک الگو را سرسختانه و مطمئن تعیین میکند.
- همچنین او قوانینی را تحت عنوان قوانین منطق ارائه داد که در تعارض شدیدی با نگاه مکانیکی و ریاضی محور به نمودار قیمت-زمان بوده است.
- در ضمن با قوانین سخت گیرانه و دقیقی که ارائه داد اثبات کرد که همه بازار ها اکثر عمر خود را در کارکشن ها (اصلاحی ها) سپری میکنند و نمیتوان هر حرکت شارپ و ممتدی را شتابدار با امواج 1 2 3 4 5 تلقی کرد.
بنابر این موج شماری الگوها با فرمت شکل روبرو در قالب موج شماری الیوت به روش کلاسیک دسته بندی میشود.
امواج الیوت چیست؟ آموزش اصول امواج 5 گانه Elliott Wave
نظریه امواج الیوت چیست؟ نظریه امواج الیوت یک نظریه در تحلیل تکنیکال از مباحث مهم آموزش فارکس است که برای توصیف حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده می شود. این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده ایجاد شد. امواج و سوگیری ها را می توان در حرکات قیمت جفت ارز های فارکس ، ارزهای دیجیتال و تقریبا در همه جا در رفتار مصرف کنندگان شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش می کنند از روند بازار سود ببرند را می توان افراد سوار بر موج توصیف کرد.
در دنیای بازارهای مالی متدها، روش ها و استراتژی های مختلفی وجود دارد که هر شخص بنابر ترجیحات خود از یکی از آن ها استفاده می کند. اما موردی که شاید کمتر کسی به آن توجه کند، کاربرد هر متد و استراتژی است. برای مثال از استراتژی پرایس اکشن فقط می توان برای معامله گری استفاده کرد و شاید برای انتشار یک مقاله تحلیلی زیاد مناسب نباشد.
از آن طرف دسته دیگری از بهترین سیستم های معاملاتی وجود دارند که فقط برای تحلیل کردن توصیف بازار و نشان دادن حرکت قیمت ها مناسب هستند و اما امکان معامله گری حرفه ای و مستمر توسط آن ها وجود ندارد و صرفا جنبه تحلیلی و نمایشی دارند. در این مقاله می خواهیم به یکی از این سیستم ها یعنی آموزش اصول امواج الیوت بپردازیم. اگر شما هم از افرادی هستید که هنوز مطمئن نیستید از این روش چطور می شود استفاده کرد، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
- تئوری امواج الیوت شکلی از تحلیل تکنیکال است. ابن متد به دنبال الگوهای قیمت دراز مدت تکرار شونده است که مرتبط با تغییرات مداوم در احساسات سرمایه گذار و روانشناسی معامله گری باشد.
- این تئوری، امواج پشت هم را که یک الگوی منظم را ایجاد کرده اند شناسایی می کند. همینطور امواج اصلاحی را که مخالف روند بزرگتر هستند، تعیین میکند.
- هر مجموعه ای از امواج درون مجموعه بزرگتری از امواج قرار گرفته است که به همان تکانه یا الگوی اصلاحی پایبند است، که به عنوان یک رویکرد فراکتالی برای سرمایه گذاری توصیف می شود.
تاریخچه امواج الیوت
در سال 1938 کتاب اصول موج به عنوان اولین مرجع برای مبحثی که امروزه به نام نظریه موج الیوت شناخته می شود منتشر شد. این کتاب به وسیله چارلز کولینز و براساس فعالیت هایی که موسس اصول موج یعنی رالف نلسون الیوت انجام داده بود نوشته شد.
الیوت قوانین خاصی را در مورد چگونگی شناسایی، پیشبینی و استفاده از این الگوهای موجی تشریح کرد. این کتاب ها، مقالات و نامه ها در R.N. Elliott’s Masterworks سال 1994 منتشر شد. Elliott Wave International بزرگترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش بینی بازار در جهان است که تحلیل و پیش بینی بازار آن بر اساس مدل الیوت است.
او تاکید داشت که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمیکنند، بلکه در کمک به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدام آتی بازار هستند. آنها را می توان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله اندیکاتور های تکنیکال، برای شناسایی فرصت های مناسب مورد استفاده قرار داد. معامله گران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار امواج الیوت بازار داشته باشند.
آیا امروزه میتوان به روش کلاسیک امواج الیوت معامله کرد؟
توسعه فناوری رایانه و اینترنت شاید مهمترین پیشرفتی باشد که قرن بیست و یکم را شکل داده و متمایز می کند. گسترش تریدینگ با کامپیوتر و الگوریتم های سیستمی دسته جدیدی از معامله گران را ایجاد کرد که صرفاً بر اساس تکنیک ها، احتمالات و آمار و بدون جنبه احساسی و انسانی معامله می کنند. علاوه بر این، این ربات ها مانند اکسپرت هوش مصنوعی فارکس با خرید و فروش بسیار سریع در چند ثانیه یا حتی میلیثانیه بر اساس الگوهای اختصاصی مانند استراتژی اسکالپ معامله میکنند.
بدون شک محیط معاملاتی که امروز با آن روبرو هستیم کاملاً متفاوت از محیط دهه 1930 است که الیوت برای اولین بار اصل موج خود را توسعه داد. سؤال مهمی که مطرح می شود این است که آیا می توان با اصل امواج الیوت در محیط معاملاتی جدید امروزی ترید کرد یا خیر؟ به هر حال، اگر انتظار داشته باشیم که این روش های کلاسیک در برابر قدرت بازار های امروز دوام بیاورند، حرفمان چندان دقیق و سنجیده نبوده است. چرا باید فرض کنیم که یک تکنیک معاملاتی از سال 1930 میتواند در محیط معاملاتی امروز اعمال شود، در حالی که عمر استراتژی ها و روش های معاملاتی در حال حاضر به کمتر از ۵ سال رسیده است؟
اصول امواج الیوت و شناسایی هر موج
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد. الگو، نسبت و زمان. الگو در نظریه امواج الیوت به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهم ترین جز این نظر است. تحلیل نسبت ها برای تعیین کردن تعداد امواج و نقاط اصلاح و قیمت های هدف از طریق اندازه گیری ارتباط بین موج های مختلف است. و سرانجام روابط زمان برای تایید کردن الگوهای موجی و نسبت ها به کار می رود با این حال اما نظریه الیوت، از اهمیت و اعتبار کمی برای پیش بینی بازار برخوردار است.
در مدل الیوت، قیمتهای بازار، بین یک مرحله تکانشی یا انگیزشی و یک مرحله اصلاحی در تمام مقیاسهای زمانی روند، به تناوب تغییر میکنند. تکانهها همیشه به مجموعهای از 5 موج با درجه پایینتر تقسیم میشوند که دوباره بین محرک و اصلاحی تناوب دارند، به طوری که امواج 1، 3 و 5 تکانهها هستند و امواج 2 و 4 بازتابهای کوچکتری از امواج 1 و 3 هستند.
در شکل بالا، موج 1، 3 و 5 امواج محرکه هستند و به 5 تکانه یا درجه کوچکتر تقسیم می شوند که به صورت ((i))، ((ii))، ((iii))، ((iv)) و ((iv)) و (v)) نام گرفته اند. موج 2 و 4 امواج اصلاحی هستند و به 3 موج درجه کوچکتر با برچسب های ((a))، ((b)) و ((c)) تقسیم می شوند. 5 موج در موج 1، 2، 3، 4 و 5 حرکت می کنند، موج انگیزشی درجه بزرگتری را تشکیل می دهند.
امواج اصلاحی به 3 موج با درجه کوچکتر تقسیم می شوند که با نام ABC مشخص می شوند. امواج اصلاحی با یک ضربه ضد روند پنج موجی (موج A)، یک بازگشت (موج B) و یک ضربه دیگر (موج C) شروع می شود. 3 موج A، B و C هم در مجموع، موج اصلاحی با درجه بزرگتری را تشکیل می دهند.
در بازار نزولی، روند غالب نزولی است، بنابراین الگوی معکوس است پس پنج موج پایین تر و سه موج بالاتر را شاهد خواهیم بود.
امواج ضربه ای در اصول امواج Elliott
امواج ضربه ای از پنج موج فرعی تشکیل شده اند که حرکت را در همان جهت روند بعدی انجام می دهند. این الگو رایج ترین موج انگیزشی و ساده ترین موج در بازار است. مانند همه امواج محرکه، از پنج موج فرعی تشکیل شده است که سه تای آنها نیز امواج انگیزشی و دو موج اصلاحی هستند. این به عنوان یک ساختار 5-3-5-3-5 شناخته شده است که در بالا نشان داده شده است.
سه قانون تخطی ناپذیر امواج الیوت
- موج دو نمی تواند بیش از کل موج یک پایین تر رود و باید از موج یک ضعیف تر باشد.
- موج سوم هرگز نمی تواند کوتاه ترین موج بین امواج یک، سه و پنج باشد.
- موج چهار در هیچ زمانی نمی تواند فراتر از موج سوم برود.
اگر یکی از این قوانین نقض شود، ساختاری که با آن مواجه هستید ساختار امواج ضربه ای نیست.
امواج اصلاحی
امواج اصلاحی، که گاهی اوقات امواج مورب نامیده می شوند، از ترکیبی از سه موج فرعی تشکیل شده اند که حرکت را در جهت مخالف روند پس از بزرگترین موج انجام می دهند. مانند امواج انگیزشی، هدف آن ها حرکت اصلاحی بازار در جهت روند کلی آن است. موج اصلاحی از پنج موج فرعی تشکیل شده است.
امواج ضربه ای و اصلاحی در یک فراکتال مشابه برای ایجاد الگوهای بزرگتر قرار گرفته اند. به عنوان مثال، یک نمودار یک ساله ممکن است در میان یک موج اصلاحی باشد، اما یک نمودار 30 روزه ممکن است یک موج تکانه در حال توسعه را نشان دهد. بنابراین، معاملهگری با این تفسیر موج الیوت ممکن است چشمانداز نزولی بلندمدت با چشمانداز صعودی کوتاهمدت داشته باشد.
استفاده از اصل جدید امواج الیوت
امروزه در بازار، حرکت 5 موجی همچنان در بازار اتفاق می افتد، اما سال ها مشاهده ما نشان می دهد که حرکت 3 موجی بیشتر از حرکت 5 موجی در بازار اتفاق افتاده است. علاوه بر این، بازار می تواند در یک ساختار اصلاحی در همان جهت حرکت کند. به عبارت دیگر، بازار می تواند در یک ساختار اصلاحی روند سابق را داشته باشد. به حرکت در توالی 3 موج ادامه می دهد و یک عقب نشینی دریافت می کند، سپس دوباره همان جهت را در یک حرکت اصلاحی 3 موجی ادامه می دهد. بنابراین، ما معتقدیم که در بازار امروز، روندها نباید در 5 موج باشند و روندها می توانند در 3 موج آشکار شوند. بنابراین مهم است که هنگام تلاش برای یافتن روند و برچسب زدن نمودار، همه چیز را در 5 موج محدود نکنید.
امواج Elliott به صورت دوره ای سیکلی تکرار می شوند!
با وجود فرم ثابت امواج الیوت، حالات مختلفی از آن در تایم فریم های مختلف وجود دارد. ترند های بازار ابعاد بسیار مختلفی دارند. الیوت روند را به 9 درجه مختلف از لحاظ بزرگی طبقه بندی کرده است، که از دوره های عظیم 200 ساله تا دوره های چند ساعتی را شامل می شود. این نکته را به خاطر داشته باشید که تعداد امواج و اصول آن ثابت است و به اینکه در کدام تایم فریم قرار دارند ارتباطی ندارند.
هر موج به موج هایی با درجات کوچکتر تقسیم می شود که آن ها هم می توانند به موج های با درجات کوچکتر تقسیم شوند. در این حالت هر موج قسمتی از موج بزرگتر و با درجه بیشتر است.بزرگترین موجهای الیوتی یعنی 1 و 2، به هشت موج تقسیم می شوند و هر کدام از آن ها نیز به موج های کوچکتری تقسیم شده که تعداد آن ها به 34 می رسد!
انتخاب شماره های 1،2،3،5،8،13،21،34،55،89 و 144 بر حسب اتفاق نبوده است، بلکه این اعداد قسمتی از سری اعداد فیبوناتچی هستند که پایه و اساس ریاضیات نظریه امواج الیوتی را تشکیل می دهند. امواج الیوتی نظریه ای بسیار پیچیده و گسترده است که هر تحلیل گر و دانشمندی می تواند بنابر سطح سواد و تجربه خود، آن را استفاده کند. برای مثال می توان با استفاده از ترفندهای مختلف، قیمت را در انتهای موج 3 پیش بینی کرد و به عنوان حد سود در معاملات خود قرار داد. یا ابتدای موج a را که آغازگر یک حرکت اصلاحی است، پیش بینی کرد و از ورود به معامله در اصلاح خودداری کرد.
در نهایت امیدواریم از این مطلب استفاده کامل را برده باشید برای مطالعه بیشتر میتوانید به این لینک مراجعه کنید و همچنین سوالات و نظرات خود را در بخش کامنت های این صفحه با ما در میان بگذارید.
آموزش تحلیلی امواج الیوت و تئوری امواج الیوت
رفتار انبوه مردم در الگوهای روندها و بازگشت های بازار شناخت پذیر هستند. الیوت نام این شناخت پذیری را قانون موج ها نام گذاشت که ساختارهای اتصال یافته ای برای مدل های بزرگتر از بعضی الگوها و اسلوب آنها می باشد. بازگشت های قیمت و آغاز ساخته شدن قالب جدید برای الگویی از اندازه و موج یک درجه بالاتر نیز همین اصول را دارد. اصل پایه ای امواج بر پنج موج محرک که با اعداد مشخص می شود و سه موج اصلاحی که با حروف نمایش داده می شود استوار است.
سه جنبه مهم در نظریه موج وجود دارد. الگو,نسبت و زمان. الگو در نظریه موج به الگوهای موج و اشکال آن اشاره دارد که مهمترین جز این نظریه است.تحلیل نسبت ها برای تعیین کردن نقاط تصحیح و قیمت های هدف از طریق اندازه گیری ارتباط بین موج های مختلف کاربرد دارد. وسرانجام روابط زمان برای تائید کردن الگوهای موجی و نسبت ها به کار می رود ولی از نظر بعضی از تحلیلگران نظریه الیوت زمان اهمیت و اعتبار کمی برای پیش بینی بازار برخوردار است.
هر موج حرکتی از پنج ریز موج تشکیل می شود که شامل سه موج انگیزشی و دو ریز موج اصلاحی است. موج اصلاحی نیز شامل سه ریز موج است که دو موج آن انگیزشی و یک موج آن آصلاحی می باشد. موج های انگیزشی همیشه در جهت موج حرکتی یا اصلاحی یک درجه بزرگ تر از خود می باشند. بنابراین در هر درجه از روند حرکت در جهت موج اصلی پنج موجی و حرکت در جهت درجه بزرگتر اصلاحی سه موجی می باشد.
الیوت در تقسیم بندی امواج برای نام گذاری و شناسایی از 9 درجه نام برد که بعد ها شاگردان وپیروان او به تفصیل این 9 درجه را به 15 درجه رساندند. تمام این 15 درجه با علامات عددی و حروفی شامل مشخصات درجه و سیکلشان هستند.
البته باید در نظر داشته باشیم حرکات بازار و یا به نوعی انتظارات انسانی از بازار در تمامی این درجات مستقیم و یکسان نیست بلکه غالبا موجی شکل و دوره ای است.
رشد (و نزول) قیمت ها در بازار و انتظارات انسانی عبارت است از پنج موج صعودی و سه موج نزولی. این الگوی هشت موجی دوره های تناوبی صعود و نزول بازار یا اقتصاد را نمایش می دهد.
قاعده کلی موج ها سه هدف اصلی دارد: پیشگویی مسیر بازار، مشخص کردن نقاط بازگشت و تهیه کردن راهنما برای ورود و خروج از موقعیت های معاملات.
موج های حرکتی(Motive) دارای ساختار پنج موجی شماره دار 1 الی 5 هستند و در مسیری از حرکت روند اصلی درجه بزرگتر می باشند.
قواعد پایه برای موج های انگیزشی: موج 2 نمی تواند بیشتر از اندازه موج 1 بازگشت داشته باشد. موج 3 هرگز نمی تواند کوچکترین موج باشد و در عین حال معمولا بزرگترین موج می باشد.
ساختار پنج موج حرکتی به دو دسته کلی تقسیم بندی می شود: انگیزشی(Impulse) که خود شامل دو گروه انبساطی( Extension ) و کوتاه شده (Truncation) می باشد و موج های مثلث های قطری انگیزشی (Diagonal Triangles)
در موج های انگیزشی(Impulse) موج چهار هرگز وارد محدوده قیمت موج یک نمی شود. موج های 1، 3 و 5 قسمتی از موج های حرکتی هستند و موج 3 همیشه خود یک موج انگیزشی(Impulse) است. بنابراین همانطور که در شکل زیر مشخص است دو موج شماری سمت چپ نادرست و موج شماری سمت راست صحیح می باشد.
در مثال های زیر به وضوح مشاهده می شود موج 4 وارد محدوده موج 1 نشده و در عین حال موج 3 کوتاه ترین موج نمی باشد.
در صورتی که امواج 1، 3 و 5 شامل 5 ریز موج باشند معمولا یکی از آنها انبساط می یابد و بزرگتر از دو موج دیگر می شود. به این حالت موج انگیزشی انبساط یافته می گوییم. در بازار سهام و تبادلات ارزی معمولا حالت انبساط یافته (Extension) در موج 3 مشاهده می شود و در بازار های کالا معمولا در موج 5 مشاهده می شود.
در بعضی حالت های خاص معمولا با انبساط پیدا کردن موج 3، قله موج 5 فراتر از قله موج سه حرکت نمی کند. به این حالت موج 5 کوتاه شده(Truncation) می گوییم. در این حالت ریز موج های 5 تایی موج 5 کوتاه شده باید در محدوده موج قبل از خود باشد؛ موج 5 نباید فراتر از موج 3 پیش روی کند و معمولا همانطور که ذکر شد بعد از موج سه انبساط یافته تشکیل می شود.
هانطور که در شکل زیر مشاهده می شود موج 5 بعد از انبساط موج 3 از دست یابی به کف جدید بازمانده و حالت موج 5 کوتاه شده را به وجود آورده است.
اگر به خاطر داشته باشید گفتیم، ساختار پنج موج حرکتی به دو دسته کلی تقسیم بندی می شود: انگیزشی( Impulse ) که خود شامل دو گروه انبساطی(Extension) و کوتاه شده (Truncation) می باشد و موج های مثلث های قطری (Diagonal Triangles).
در مثلث های قطری بر اساس یک قانون همیشگی ریز موج های 1، 3 و 5 همگی از سه موج تشکیل شده اند. برخلاف موج های انگیزشی، در مثلث های قطری موج 4 همیشه وارد محدوده موج یک می شود. مثلث های قطری معمولا نشانه خستگی یا به اتمام رسیدن الگوی یک درجه بزرگتر از خود می باشند و معمولا دو خط امتداد نقاط سقف و کف مثلث دو گوشی که کلیات مثلث قطری را می سازد همگرا می باشد.
در طول هر موج چه اتفاق مي افتد
در اين قسمت به شرح مختصري از آنچه در طول هر موج اتفاق مي افتد مي پرداريم . در مثال از بازار سهام استفاده مي کنيم زيرا آقاي اليوت هم از همين بازار براي تشريح تئوري خود استفاده کرده بود . ولي توجه داشته باشيد که نوع بازار مهم نيست و مي توانيد اين تئوري را از بازار ارز گرفته تا بازار نفت و طلا و . به کار ببريد .
موج 1
سهام حرکت اوليه خود را انجام داده است . اين حرکت به اين دليل رخ داده است که تعدادي از معامله گران به طور ناگهاني ( به دلايل مختلف واقعي يا تصوراتشان ) احساس کرده اند که قيمت پايين است و بايد بخرند . اين عامل موجود رشد قيمت شده است .
موج 2
در اين مرحله عده اي از معامله گران حاضر در موج اول احساس مي کنند که قيمت بيش اندازه بالا رفته و سود خود را گرفته و معاملات خود را بسته اند . اين باعث مي شود که سهام دوباره سقوط کند . اما سقوط آن به اندازه اي نيست که به قيمت پايين تر از ابتداي شروع موج اول برسد .
موج 3
اين موج طولاني ترين و قوي ترين موج است . بازار توجه اکثريت معامله گران را به خود جلب کرده است . بيشتر مردم جذب اين سهام شده اند و مايل به خريد آن هستند . اين امر باعث مي شود قيمت سهام بالا و بالاتر برود . در بيشتر مواقع قيمت سقف در موج سوم بالاتر از قيمت سقف در انتهاي موج اول است .
موج 4
مردم شروع به گرفتن سود و بستن معاملات خود مي کنند . زيرا فکر مي کنند قيمت بيش از اندازه بالا رفته است . اين موج ضعيف است . زيرا بيشتر مردم اعتقاد دارند که قيمت هنوز بالا مي رود و مي خرند .
موج 5
اين موجي است که در آن مردم زيادي ديوانه وار ، وارد بازار مي شوند و اين سهم را مي خرند . مدير عامل شرکتي که اين سهم را ارائه مي دهد روي جلد مجلات مختلف اقتصادي و مالي به عنوان برترين مدير سال معرفي مي شود ! دلايل بسياري از کساني که براي خريد اين سهم واردبازار شده اند شايد خنده دار باشد ولي در هر حال موجب بالا رفتن بيش ازاندازه قيمت سهم مي شود . محدوديتها با شروع الگوي ABC آغاز مي شود .
اصلاح ABC
الگوي پنج موجي توسط الگوي سه موجي اصلاح شده و بازار بر مي گردد .
چکیده مطالب فوق
- اصول امواج = وضح روانشناسی توده مردم
- موج های حرکتی ساختار 5 تایی دارند و تمام حرکت روند آنها یک موج حرکتی از درجه بزرگتر را تشکیل می دهد
- طبقه بندی موج های حرکتی شامل موج های انگیزشی و مثلث های سه گوش می باشد
- موج های انگیزشی 1، 3 و 5 خود شامل 5 ریز موج می باشند که می توانند شامل حالت های گسترش یافته یا کوتاه شده باشند.
- موج 4 به هیچ عنوان وارد محدوده موج 1 نمی شود
- در مثلث های قطری امواج 1، 3 و 5 شامل 3 ریز موج می باشند. موج 4 اجازه ورود به محدوده موج یک را دارد وسیگنال مناسب نقطه بازگشت قیمت از برخورد با خط روند اصلی می باشد.
مشخصه های موج های اصلاحی
زیگزاگ (Zigzag) حالت اول موج های اصلاحی می باشد که ریز موج های A و B و C به ترتیب شامل ریز موج های 5، 3، 5 می باشد. بدین معنا که موج A شامل 5 ریز موج، موج B شامل 3 ریز موج و موج C شامل 5 ریز موج می باشد. معمولا این موج اصلاحی در موج 2 یک درجه بالاتر ایجاد می شود و حالت تند با شیب زیاد را برای بازگشت قیمت شاهد هستیم.
تخت (Flat) حالت دوم موج های اصلاحی می باشد که ریز موج های A و B و C به ترتیب شامل ریز موج های 3، 3، 5 می باشد. بدین معنا که موج A شامل 3 ریز موج، موج B شامل 3 ریز موج و موج C شامل 5 ریز موج می باشد. معمولا این موج اصلاحی در موج 4 یک درجه بالاتر ایجاد می شود و حالت ساید در روند رو به جلو را برای ادامه حرکت قیمت در روند اصلی شاهد هستیم.
مثلث ها (Triangle) حالت سوم موج های اصلاحی می باشد که ریز موج های A و B و C را به همراه دو موج D و E دارد. تمامی ریز موج های هر موج شامل 3 ریز موج می باشد(3-3-3-3-3). معمولا این موج اصلاحی در موج 4 یک درجه بالاتر ایجاد می شود و حالت ساید در روند رو به جلو را برای ادامه حرکت قیمت در روند اصلی شاهد هستیم. مثلث ها به دسته ها و مدل های گوناگونی تقسیم بندی می شوند که می توانید در زیر حالت های مختلف تشکیلشان را مشاهده کنید.
امواج اصلاحی ترکیبی (Combination) آخرین حالت از مدل موج های اصلاحی می باشد که ریز موج هایش ترکیبی ازامواج بازگشتی قبلی می تواند باشد و با W، X، Y نمایش داده می شوند. معمولا این موج اصلاحی در موج 4 یک درجه بالاتر ایجاد می شود و حالت ساید در روند رو به جلو را برای ادامه حرکت قیمت در روند اصلی شاهد هستیم. امواج اصلاحی ترکیبی می توانند شامل هر ترکیبی از امواج اصلاحی قبلی پشت سر هم باشند بدون آنکه دو ترکیب پشت سر هم تکرار شود. به عنوان مثال اگر در شکل زیر ترکیب اصلاح “تخت” موج X سه تایی و یک مثلث را شاهد هستیم دو ترکیب یکسان (دو مثلث) نباید پشت سر هم در موج اصلاح ترکیبی تکرار شود.
شباهت ها:
- دو موج حرکتی یا انگیزشی از پنج موج حرکتی، معمولا به لحاظ زمانی و حرکت قیمت شبیه به یکدیگر هستند. حتی اگر به لحاظ حرکت قیمتی شبیه یکدیگر نباشند با توجه به یکی از درصدهای فیبوناچی 61.8 درصد، 100 درصد، 161 درصد یا 261 درصد نسبت به هم تناسب دارند.
- معمولا در پنج موج حرکتی شاهد هستیم که دو موج انگیزشی در یک موج حرکتی از درجه بزرگتر هر دو گسترش یافته نمی شوند. در غالب موارد یک موج گسترش یافته است که بیشتر در مورد موج سوم اتفاق می افتد.
- برای مثال اگر موج سوم گسترش یافته باشد موج 5 گسترش یافته نمی شود و حداکثر تا 61.8 درصد از اندازه موج سوم حرکت می کند.
تناوب در امواج انگیزشی
اگر موج دوم بصورت آنی و با سرعت زیاد بازگشت داشته باشد و زمانی کوتاه را مانند امواج اصلاحی زیگزاگ به خود گرفته باشد در موج چهارم تکرار این مدل تصحیح بسیار ضعیف است و بازگشت با دوره زمانی طولانی تر و حالتی غیر از زیگزاگ اتفاق می افتد.
- معمولا حرکت سریع و با دوره زمانی کوتاه برای موج های اصلاحی به شکل زیگزاگ اتفاق می افتد.
- معمولا حرکت رنج با دوره زمانی طولانی مدت در موج های اصلاحی به شکل های تخت (Flat)، مثلث ها (Triangle) و اصلاحی های ترکیبی ( Combination ) به وجود می آیند.
- در امواج حرکتی که به شکل مثلث قطری (Diagonal Triangles) هستند تناوب بین موج دوم و چهارم وجود ندارد.
تناوب در امواج اصلاحی
اگر در موج A شاهد یک حرکت با ساختار a، b، c به شکل تخت (Flat) باشیم در موج B به احتمال زیاد شاهد یک ساختار زیگزاگ مانند هستیم و یا بالعکس.
- اگر بازگشت کامل در موج A با یک زیگزاگ آغاز بشود حرکت موج B می تواند با زیگزاگ دیگری که ساختارش به بیرون از محدوده زیگزاگ اول رسیده است امتداد پیدا کند.
- محدوده موج چهار از یک درجه بزرگتر معمولا تا موج چهار یک درجه کوچکتر موج سه اصلی امتداد می یابد و در موارد اندکی از موج چهار ریز موج های موج سه حرکتی بیشتر انجام می دهد.
کانال ها
در موارد بسیاری امواج حرکتی در محدوده یک کانال حرکت می کنند. این کانال می تواند از امتداد خط کانال پایان نقاط موج های یک و سه ترسیم شده باشد و یا می تواند از امتداد ابتدای امواج دو و چهار ترسیم شده باشد.
- به همان ترتیب که در موج های حرکتی می توانیم روند و کانال داشته باشیم. برای امواج اصلاحی زیگزاگ نیز می توانیم کانال ترسیم کنیم. شیوه ترسیم بدین شکل است که از انتهای موج 5 به ابتدای موج B خط روند رسم می شود و به موازات آن خط کانال از انتهای موج A ترسیم می شود.
اعداد فیبوناچی و نسبت های بازگشتی
اعداد فیبوناچی دامنه ای از صفر و یک هستند که هر عدد جدید مجموع دو عدد قبل از خود می باشد نسبت های بین این دامنه اعداد بسیار جالب و کاربردی می باشد. معمولا از نسبت های 38.2درصد، 50 درصد، 61.8 درصد، 100درصد و 161.8 درصد در بازار برای تحلیل میزان حرکت قیمت استفاده می شود.
- معمولا موج دو 61.8 درصد از میزان حرکت موج یک را بازگشت دارد.
- موج چهار معمولا تا حداکثر 38.2 درصد از موج سوم را بازگشت دارد.
- موج پنج می تواند 38.2 یا 61.8 درصد حرکت اصلی ابتدای موج یک تا انتهای موج سوم را حرکت داشته باشد.
- به لحاظ زمانی نیز امواج می توانند بر اساس دوره زمانی اعداد فیبوناچی حرکت کنند. به عنوان مثال اگر موج سوم گسترش یافته و 21 ماه طول زمانی داشته باشد موج 5 یک عدد فیبوناچی عقب تر می باشد و 13 ماه زمان تشکیل آن طول می کشد
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معاملهگری خواهد بود؛ اما بر اساس پژوهشهای انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمانبندی بازار، تاکنون بیفایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت میباشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده میشود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل میشوند.
فهرست این مقاله
انواع پیوت ها
پیوتها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دستهبندیهای فوق جای میگیرند.
۱- پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوتها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص این پیوتها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از پیوتها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این پیوتها بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. پیوتهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
- Camarilla Lines
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط پیوت در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند. در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
- تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
- اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
جهت درک بهتر موضوع، به این مثال دقت کنید.
در این نمودار، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در زمان تشکیل پیوت کاملاً مشهود است. همچنین با رسم فیبوناچی بازگشتی مشخص میشود؛ که شرط اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت نیز برآورده شده و به نظر میرسد، گواههای معاملاتی کافی برای پیوت ماژور بودن این تحلیل موجی بازار فارکس نقطه بازگشتی وجود دارد.
کلام پایانی
به طور کلی، پیوتها یکی از بهترین ابزار تحلیل و معاملهگری در بازار مالی است؛ اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند؛ که باید به واسطه تعیین استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای نوین تحلیلی، پوشش داده شوند.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی تخفیف کارمزد IP خارج از ایران لینک ثبت نام کوکوین
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد کوینکس
دارد نیاز دارد ثبت نام با تخفیف کارمزد بیت پین
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد کیوسک
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد بیت ۲۴
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد آبان تتر
دارد نیاز ندارد ثبت نام با تخفیف کارمزد توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.