گزینه های باینری تجارت در افغانستان

تعیین چارچوب زمانی

برنامه ریزی تولید

منابع و عملیات تولید را «هدفمند» مدیریت کنید

«ثمر»، نرم افزار تولید تیم‌یار امکان مدیریت شفاف، دقیق و چابک فرایندهای تولید از ثبت سفارش و برنامه ریزی تولید تا تولید محصول و ارسال محصول تولید شده به انبار را در اختیار مدیران تولید می‌گذارد. شما می‌توانید براساس ظرفیت‌های در دسترس خطوط تولید و منابع موجود مالی و زمانی برنامه ریزی تولید هر خط را با توجه به OPCها و BOMهای مختص هرکدام تعریف کنید. به‌این صورت چارچوب زمانی تحویل محصول را به‌دقت تعیین و در کنار آن صرفه‌جویی بالای مالی و زمانی ایجاد می‌کنید.

برنامه ریزی تولید فرایندی‌ست که امکان تولید بهینه را به کسب‌وکارها می‌دهد. دیجیتالی شدن این فرایند و سپردن آن به نرم‌افزاری قدرتمند و یکپارچه که سیستم‌ها و زیرسیستم‌های موردنیاز تولید را در خود دارد می‌تواند سرعت و بهره‌وری فرایندهای شما را به‌شکل چشمگیری افزایش دهد. با دیجیتالی شدن این فرایند دیگر نیازی به زمان زیادی برای تهیه برنامه و ارایه تعیین چارچوب زمانی آن به خط‌های تولید ندارید. صرفا با چند کلیک هم برنامه ریزی تولید را انجام می‌دهید و هم آن را خطوط تولید ارسال می‌کنید.

انعطاف‌پذیری بالای ثمر به شما امکان می‌دهد تمام فرایندهای تولید (از برآورد تولید تا تحویل به انبار) را به آسانی مدیریت کنید و براساس سفارش‌ها و ظرفیت‌ها، زمان و تعداد واقعی تولید محصول را مشخص کنید، و انحراف از تولید را بر مبنای برنامه ‌ریزی انجام شده کنترل کنید و برای هر خط تولید وظایف متناسب با ظرفیت آن تعریف کنید. ثمر به شما امکان می‌دهد تا با تعریف MPS، OPC و MRP مدیریت تمام مراحل تولید را با چند کلیک انجام دهید. همچنین می‌توانید گلوگاه‌ها را شناسایی و در صورت نیاز اصلاح کنید، QC در حین تولید انجام دهید، از موجودی کالای ساخته‌شده، نیمه‌ساخته، مواد اولیه و در راه در لحظه آگاه باشید و به سوی تولید هدفمند با حداقل ضایعات مالی و زمانی حرکت کنید.

ثمر تمام فرایند برنامه ریزی تولید، از برآورد اولیه تولید (MPS)، نمودار فرایندهای عملیات (OPC) و برنامه‌ریزی مواد موردنیاز (MRP) و تعریف BOM را با یکبار تعریف به‌طور خودکار پیش می‌برد و زمان و انرژی شما را برای مدیریت اثربخش سایر مراحل تولید حفظ می‌کند.

در نظر گرفتن افق زمانی در سرمایه گذاری

افق زمانی در سرمایه گذاری چه اهمیتی دارد؟

افق زمانی در سرمایه گذاری چارچوب زمانی شماست تا به اهداف مالی مشخصتان برسید. هدف شما می‌تواند درازمدت، مثل بازنشستگی در ۳۰-۴۰ سال آینده، یا کوتاه مدت، همچون پرداخت قسط خودرو تا سال بعد، یا چیزی بین این دو باشد. اندازه هدف مالی شما معمولاً طول مدت‌زمان افق زمانی در سرمایه گذاری تان را مشخص خواهد کرد، چون اهداف بزرگ‌تر و گران‌بهاتر، مثلاً تعطیلات سال بعد یا یک گوشی موبایل جدید، به زمان بیشتری نسبت به اهداف روزانه نیاز دارند.

چرا افق زمانی در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟

افق زمانی در سرمایه گذاری شما عامل کلیدی برای اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری تان به حساب می‌آید. میزان زمانی که شما باید پس انداز و سرمایه گذاری کنید مشخص خواهد کرد که چه مقدار ریسک می‌توانید بپذیرید و بر تصمیمات تخصیص دارایی ها و منابع شما نیز تأثیر خواهد گذاشت (چه مقدار در سهام یا اوراق مشارکت و … سرمایه گذاری کنید).

به‌طورکلی، هرچه رسیدن به یک هدف مالی زمان بیشتری ببرد، امکان دارد که شما ریسک بیشتری هم قبول کنید. ایده اصلی این است که دارایی هایی که از ریسک بیشتری برخوردارند ممکن است سودهای بالاتری داشته باشند. از طرفی زیآن‌های احتمالی نیز در طول یک بازه زمانی طولانی‌تر جبران خواهند شد. هرچه این مدت‌زمان کوتاه‌تر باشد، ممکن است ریسک کمتری را بپذیرید. البته هیچ‌گاه ریسکی بیشتر ازآنچه می‌توانید نپذیرید، مفهومی که از آن با عنوان تحمل ریسک یا ریسک پذیری یاد می‌شود. درنهایت افق زمانی در سرمایه گذاری شما تعیین خواهد کرد که برای چه مدت می‌توانید از قدرت ترکیب پول به نفع خود استفاده کنید.

کاربرد افق زمانی در سرمایه گذاری برای شما چیست؟

گام ضروری اول این است که اهداف مالی خود را تعیین کنید. به چه علت پس انداز و سرمایه گذاری می‌کنید؟ هرچه زودتر شروع کنید، به همان اندازه زودتر می‌توانید از قدرت ترکیب پول یا همان بهره مرکب که در درس دوم در مورد آن صحبت کردیم، به نفع خود استفاده کنید.

در هنگام تعیین اهداف سعی کنید واقع‌گرا باشید و تاریخ‌هایی را تعیین کنید که بتوانید به آن‌ها برسید. اگر بتوانید تنها ۱۰۰ هزار تومان ماهانه پس انداز کنید، احتمالاً برای خرید آن ماشین ۲۰ میلیون تومانی به صورت قسطی و طی دو سال پول کافی نخواهید داشت. ولی اگر بتوانید این مقدار پس انداز را به ۵۰۰ هزار تومان برسانید، قضیه فرق می‌کند. شما می‌توانید اهداف کوتاه مدت را شناسایی کرده و درهمان زمان برای آن پس انداز کنید. یک روش خوب این است که ۵۰% از پس انداز ماهیانه خود را به اهداف بلندمدت، ۳۰% به اهداف کوتاه‌تر و ۲۰% باقی‌مانده را به پس انداز برای روز مبادا تا زمانی که به حد کافی برسد، اختصاص دهید.

از تعیین چارچوب زمانی افق زمانی اهدافتان برای تعیین برنامه تخصیص دارایی های خود بهره ببرید. برای اهداف ۱۰ ساله و بالاتر، ممکن است استفاده از دارایی های پر ریسک تر برای سرمایه گذاری های خود را در نظر بگیرید. برای اهداف ۳ تا ۱۰ ساله، یک روش متعادل‌تر نسبت به ریسک ممکن است تضمین شده باشد؛ و برای اهداف کمتر از ۳ سال، مخلوطی از یک تخصیص دارایی محافظه کارانه ممکن است بهترین انتخاب باشد. توجه داشته باشید که از هر استراتژی تخصیص دارایی که استفاده می‌کنید، باید بیشترین بازده ممکن را به دست آورید تا بهترین نتیجه را در پایان افق زمانی موردنظر به دست آورید. در درس بعدی به موضوع ریسک می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

(پایان درس ششم دوره آموزشی مفاهیم سرمایه گذاری)

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

چارچوب هدف‌گذاری تورم برای بازه زمانی یک‌ساله، 22 درصد تعیین شد

بانک مرکزی طی بیانیه‌ای چارچوب هدف‌گذاری نرخ تورم را اعلام و بر این اساس، هدف نرخ تورم خود را برای بازه زمانی یک‌ساله، 22 درصد با دامنه مثبت و منفی 2 واحد درصد تعیین کرد.

چارچوب هدف‌گذاری تورم برای بازه زمانی یک‌ساله، 22 درصد تعیین شد

به گزارش ایصال نیوز از روابط عمومی بانک مرکزی، متن این بیانیه به شرح زیر است:

اقتصاد ایران از آغاز دهه 1350 دستخوش بی‌ثباتی بوده که نشانه بارز آن تداوم نرخ تورم دو رقمی برای پنج دهه بوده و در عین حال این بی‌ثباتی، کاهش متوسط رشد اقتصادی را به همراه داشته است. گرچه نرخ تورم در مقاطعی بسیار محدود تک رقمی شده است، اما کاهش پایدار تورم رخ نداده است. بدون تردید، تداوم وضعیت یاد شده انعکاسی از انواع ناترازی‌ها به ویژه کسری بودجه آشکار و پنهان دولت بوده که در رشد‌های بالای نقدینگی و نامتناسب با رشد بخش حقیقی اقتصاد نمود یافته است. نتیجه چنین شرایطی، نرخ‌های تورم مزمن و بالا به ویژه در شرایط بروز شوک‌های برون‌زا بوده است.

به دنبال خروج آمریکا از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران از نیمه دوم سال 1396، اقتصاد کشور دچار شوک منفی عرضه شد. انتظارات در زمینه افزایش نرخ ارز، متاثر از پیش‌بینی عاملان اقتصادی در خصوص پایداری بخش خارجی تعیین چارچوب زمانی اقتصاد کشور تقویت شد و هم‌زمان با حمله سفته‌بازانه به بازار ارز و افزایش نرخ ارز، نرخ تورم نیز وارد روند افزایشی شد و آثار ناشی از انباشت نقدینگی زمینه بروز یافت. علاوه بر آن، به دلایل مختلفی از جمله کاهش صادرات نفت، کاهش مبادلات مالی و بانکی بین‌المللی و مشکلات پیش آمده در زمینه واردات مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای، فعالیت‌های بخش حقیقی اقتصاد نیز با افت مواجه شد.

بانک مرکزی در غیاب ابزارهای نوین سیاستگذاری پولی و مشکلات شدید نظام بانکی، تلاش کرد تا از طریق محدود‌سازی زمینه‌های سفته‌بازی و پولشویی و همچنین کنترل عوامل محرک انتظارات تورمی، شرایط بهتری را برای دستگاه‌ سیاستگذاری کشور فراهم کند تا از طریق بهبود مدیریت سیاست‌های تجاری و مالی، فشار تحریم حداکثری را تا حدی خنثی کنند. مجموع این اقدامات زمینه‌ساز تغییر مسیر اقتصاد از بهار سال 1398 بود که نتیجه آن تا قبل از شیوع ویروس کرونا در شکل بهبود شاخص‌های اقتصاد کلان مانند نرخ تورم، رشد بخش غیر‌نفتی اقتصاد، شاخص تولید کارگاه‌های بزرگ صنعتی و مواردی از این دست نمایان شد. بدون تردید، در غیاب کرونا این مسیر رو به بهبود تداوم می‌یافت و اکنون نیز پس از عبور از دوره گذار شیوع این ویروس، پایش فعالیت‌های اقتصادی حاکی از آن است که اقتصاد کشور در حال عبور از شوک اولیه ناشی از شیوع ویروس کووید-19 است و روند فعالیت‌های اقتصادی و صادرات غیر‌نفتی از بهبود مناسبی برخوردار شده و قیمت جهانی نفت نیز نسبت به قبل متعادل‌تر شده است. بررسی تعیین چارچوب زمانی وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی کشور در چارچوب فروض و سناریوهای واقع‌بینانه حاکی از آن است که نرخ تورم در سال جاری روند کاهنده خود را ادامه خواهد داد و با سیاست‌های متخذه، رشد نقدینگی به نحو مناسب مدیریت خواهد شد و ثبات در بخش خارجی تقویت می‌شود.

در طول پنج دهه گذشته، فقدان ابزار لازم برای کنترل تورم، توانایی بانک مرکزی برای مدیریت نرخ تورم را محدود کرده بود. با گسترش ابزار مدیریت بازار پول، عمیق‌تر شدن حضور بخش خصوصی در اقتصاد و تغییر نحوه نگاه به سیاست مالی و تامین کسری بودجه، فضا برای تغییر رویکرد در مدیریت تورم تا حدودی فراهم شده است. تشدید تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا -که از ابتدای انقلاب در اشکال مختلف بروز یافته است- مشکلات تکیه بر درآمدهای نفتی را نمایان‌تر ساخته است. گرچه این اتفاقات تلخ و سخت بوده است، اما زمینه تغییر جدی در سیاست‌گذاری‌ها را فراهم کرده است.

در این راستا، دولت ضمن پیگیری متنوع سازی درآمدها و کاهش هزینه‌ها زمینه انتشار گسترده اوراق بهادار خود به عنوان ابزار کلیدی هموارسازی بودجه را فراهم آورده است. بانک مرکزی نیز با به کارگیری گستره وسیعی از ابزارها، سیاست ارزی کشور را به سمت تقویت ذخایر ارزی، تامین نیازهای اساسی کشور و تکیه بر کارکرد بازار برای تعیین نرخ ارز، همراه با مدیریت نوسانات ارزی هدایت کرده است. همزمان، بانک مرکزی رابطه خود با بانک‌ها را نیز تغییر داده و همراه با تاکید و نظارت بر عملکرد بانک‌ها و اصلاح ترازنامه، عملیات بازار باز را به عنوان سازوکار اصلی تعامل با بانک‌ها در قالب خرید و فروش اوراق بهادار دولتی و سایر دارایی‌های بانک‌ها تعریف کرده است. هماهنگی در تغییر سازوکار تامین کسری بودجه از درآمدهای نفتی به انتشار اوراق و استفاده از اوراق در عملیات بازار باز، کلید اصلی موفقیت این تغییر سیاست بانک مرکزی به شمار می‌آید.

اکنون، بانک مرکزی بستر هدف‌گذاری تورم را با استفاده از عملیات بازار باز و هدف‌گذاری میانی نرخ سود بازار بین بانکی به شکل تعیین نرخ سود سیاستی، دالان نرخ سود، خرید و فروش اوراق بهادار دولت با بانک‌ها، اعطای اعتبار در قبال اخذ وثیقه و سپرده‌ گذاری بانک ها نزد بانک مرکزی فراهم کرده است تا در همراهی با تقویت نظارت و اقدامات احتیاطی کلان، حلقه آخر اقدامات ثبات‌ساز خود با تاکید بر دستیابی به نرخ تورم هدف و در کنار آن جلوگیری از تعمیق شکاف تولید را آغاز کند.

کامل شدن چرخه کنترل تورم در فضای سیاست‌گذاری اخیر، مستلزم اعلام نرخ تورم هدف و تشریح فرآیندهای لازم برای تحقق این هدف است. چارچوب هدف‌گذاری تورم یک ابزار برای جهت‌دهی به سیاست‌های پولی بانک مرکزی است. در این چارچوب، قطب‌نمای سیاست‌گذاری، کاهش انحراف نرخ تورم از «هدف تعیین شده» است و برای تنظیم هر انحراف معنادار و پایدار، بانک مرکزی نرخ سود سیاستی را تغییر داده و با استفاده از عملیات بازار باز، نرخ حاکم و موثر در بازار پول را تنظیم خواهد کرد. خرید و فروش اوراق بهادار دولت، تغییر سقف و کف دالان نرخ سود و تغییر نرخ سود سیاستی ابزارهای بانک مرکزی در این چارچوب سیاستگذاری به شمار می‌آیند. فعالان اقتصادی، بانک‌ها و مردم نیز به تحلیل‌ها و نیز عملکرد حراج اوراق و نرخ‌های سود دسترسی داشته و مسیر سیاستگذاری بانک مرکزی برای آن‌ها کاملاً قابل پیش‌بینی خواهد بود.

با توجه به سیاست‌ها و اقدامات اتخاذ شده و همچنین باتوجه به وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی کشور، بانک مرکزی اعتقاد دارد که در چارچوب فروض و سناريوهای واقع‌بینانه، نرخ تورم در سال جاری به روند کاهنده خود ادامه خواهد داد. بر این اساس، بانک مرکزی هدف نرخ تورم خود را 22 درصد با دامنه مثبت و منفی 2 واحد درصد تعیین می‌کند که با توجه به کاهش قیمت‌‌های جهانی، حجم اوراق در حال انتشار، وضعیت ترازنامه بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و نرخ‌های سود موجود، این هدف تورمی به صورت پایدار قابل دستیابی است. هرچند با توجه به نرخ‌های سود، سیاست پولی همچنان انبساطی باقی می‌ماند، ولی به تدریج و با بازگشت متغیرهای واقعی به روندهای طبیعی، از انبساط سیاست پولی کاسته شده و نرخ تورم روند کاهشی خود را حفظ خواهد کرد و متناسب با آن، بانک مرکزی هدف تورمی خود را در میان‌مدت به سمت نرخ‌های پایین‌تر بازنگری خواهد کرد.

در پایان یادآور می شود، بانک مرکزی، در راستای گسترش شفافیت سیاست‌گذاری، به صورت ماهانه تحولات بازار پول و نرخ تورم و حرکت سایر متغیرهای کلیدی اقتصاد را در اختیار عموم قرار خواهد داد.

مدیریت پروژه چیست؟


مدیریت پروژه به عملیاتی اطلاق می شود که شامل فعالیت های مربوط به شروع، برنامه ریزی، اجرا، کنترل و اتمام یک کار تیمی برای دستیابی به اهداف خاص و رسیدن به موفقیت در یک چارچوب زمانی مشخص است.

چالش اصلی مدیریت پروژه، برآورده شدن کلیه اهداف پروژه با در نظر گرفتن محدودیت های زمانی و بودجه بندی مطابق با خواست مشتری می باشد. روش انجام کار در پروژه و تمامی فرایند های مورد نیاز، منابع و بودجه تعیین شده قبل از شروع پروژه به صورت مکتوب ثبت می گردد. محدودیت های اصلی شامل دامنه کاری، زمان، کیفیت و بودجه است. چالش دوم در مدیریت پروژه تخصیص و استفاده بهینه از منابع اولیه برای تحقق اهداف از پیش تعریف شده است.

مدیریت پروژه


هدف از مدیریت پروژه چیست؟

هدف از مدیریت پروژه انجام و اتمام یک پروژه مطابق با اهداف مشتری است. در بسیاری از موارد، هدف مدیریت پروژه، تعیین و یا اصلاح اهداف مورد نظر مشتری با توجه به امکانات و قابلیت اجرایی آن می باشد.

پس از اینکه اهداف مورد نظر مشتری به طور واضح مشخص شدند، تمام فعالیت های سایر افراد درگیر در پروژه بر اساس آنها تعیین می شود. به عنوان مثال تغییراتی که در اهداف ایجاد می‌شود بر عملکرد مدیران پروژه، طراحان، پیمانکاران و پیمانکاران فرعی تاثیر می‌گذارد.

اگر اهداف در مدیریت پروژه به درستی تعریف نشده یا خیلی دقیق تعریف شده باشد بر روی تصمیم گیری اثرات نامطلوب و زیان باری خواهد داشت.

یک پیشنهاد دوستانه: اگر هنوز در دوره رایگان 7 اصل مهم در مدیریت مطلوب کسب و کار شرکت نکرده اید، کلیک نمایید.

تعریف پروژه چیست؟

پروژه یک کار موقتی است که برای تولید یک محصول یا خدمت خاص با یک شروع و پایان مشخص انجام می شود. هر پروژه معمولاً دارای محدوده زمانی مشخص با بودجه و کارکنان محدود می باشد که برای تحقق اهداف منحصر به فرد انجام می شود.

فعالیت هایی که در یک پروژه انجام می شود منحصر به فرد و خاص هستند. پروژه یک فعالیت روتین نیست بلکه مجموعه خاصی از عملیات است که برای دستیابی به یک هدف واحد طراحی شده است.

بنابراین تیم پروژه غالبا شامل افرادی است که معمولاً با هم کار نمی کنند، بعضی اوقات از سازمان های مختلف و در چندین جغرافیای مختلف هستند.

پروژه ها می توانند بسیار ساده باشند ، مانند برگزاری یک مهمانی یا بسیار پیچیده مانند ساخت موشک فضایی باشند. توسعه نرم افزار برای یک فعالیت تجاری، ساخت یک ساختمان یا پل، تلاش امدادی پس از بلایای طبیعی، گسترش جغرافیایی فروش به یک بازار جدید، همه پروژه هستند و همه باید با مهارت انجام شود تا به موقع پایان یابد و نتایج مورد انتظار بر اساس بودجه و منابع سازمانها حاصل شود.

در حال حاضر مدیریت پروژه یک رشته و حرفه تخصصی است و مدیران پروژه دارای مهارت ها و دانش و توانمندی هایی هستند که از آنها برای پیشبرد و دستیابی به اهداف پروژه استفاده می کنند.

مراحل مدیریت پروژه

مدیریت پروژه این است که دقیقاً بدانید اهداف شما چیست، چگونه می خواهید به آنها برسید، به چه منابعی نیاز دارید و چه مدت طول می کشد تا شما به آن هدف خاص برسید.

در واقع، هدف مدیریت پروژه اطمینان از این است که همه افراد درگیر در پروژه همه این اطلاعات را می دانند و از هدف پروژه آگاه هستند. مدیریت پروژه همواره به طور غیر رسمی انجام می شد، اما در اواسط قرن بیستم به عنوان حرفه ای مشخص ظهور یافت. فرایندهای مدیریت پروژه در پنج گروه قرار می گیرند که شامل شروع پروژه، برنامه ریزی، اجرا، نظارت و کنترل و پایان دادن به پروژه می باشد.

این رشته، شیوه ای سازمان یافته برای مدیریت یک پروژه از ابتدا تا انتهای آن است. همه پروژه ها به یک ساختار و سازماندهی احتیاج دارند. از این رو با توجه به پیچیدگی و مدت زمان طول پروژه فعالیت های مدیریت پروژه نیز متفاوت خواهد بود ولی تقریباً هر پروژه در طی چرخه زندگی این پنج مرحله را پشت سر می گذارد:

اهداف هوشمند یا SMART: تعریف و مثال

اگر این مقاله را دوست دارید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

تعیین هدف راهی مفید برای ایجاد شغلی است که می خواهید. با تعیین اهداف و ایجاد یک نقشه راه روشن برای چگونگی رسیدن به هدف مورد نظر خود، می توانید تصمیم بگیرید که چگونه از زمان و منابع خود برای پیشرفت استفاده کنید. بدون اهداف، تعیین چگونگی به دست آوردن یک شغل خاص، ترفیع یا سایر نقاط عطفی که می خواهید به آن برسید می تواند دشوار باشد.

هنگامی که برای خود هدفی تعیین می کنید، باید هر مرحله ای را که برای موفقیت لازم است در نظر بگیرید. برای کمک، می توانید از چارچوبی به نام اهداف هوشمند استفاده کنید. در اینجا نحوه عملکرد اهداف SMART و چند نکته و مثال برای کمک به شما در تلاش‌های هدف‌گذاری آورده شده است.

اهداف SMART چیست؟

SMART مخفف عبارت Specific, Measurable, Achievable, Relevant and Time-based است. هر عنصر چارچوب SMART با هم کار می کند تا هدفی را ایجاد کند که به دقت برنامه ریزی شده، واضح و قابل پیگیری باشد.

ممکن است در گذشته اهدافی را تعیین کرده باشید که به دلیل مبهم بودن، تهاجمی بودن یا نامناسب بودن دستیابی به آنها دشوار بوده است. کار برای رسیدن به یک هدف ضعیف می تواند دلهره آور و دست نیافتنی به نظر برسد. ایجاد اهداف SMART می تواند به حل این مشکلات کمک کند. چه در حال تعیین اهداف شخصی یا حرفه ای باشید، استفاده از چارچوب هدف SMART می تواند پایه ای قوی برای دستیابی به موفقیت ایجاد کند.

در زیر، نحوه تبدیل هدفی مانند «من می‌خواهم در رهبری باشم» را به یک هدف SMART نشان خواهیم داد.

S = خاص

با آنچه می خواهید به دست آورید تا حد امکان واضح و مشخص باشید. هرچه هدف شما محدودتر باشد، مراحل لازم برای رسیدن به آن را بیشتر درک خواهید کرد.

به عنوان مثال: “من می خواهم موقعیت مدیریت یک تیم توسعه برای یک شرکت فناوری نوپا را به دست بیاورم .”

M = قابل اندازه گیری

چه شواهدی ثابت می کند که شما در حال پیشرفت به سمت هدف خود هستید؟ به عنوان مثال، اگر هدف شما کسب موقعیت مدیریت یک تیم توسعه برای یک شرکت فناوری نوپا است، ممکن است پیشرفت را با تعداد موقعیت‌های مدیریتی که برای آنها درخواست داده‌اید و تعداد مصاحبه‌هایی که انجام داده‌اید اندازه‌گیری کنید. تعیین نقاط عطف در طول مسیر به شما این فرصت را می دهد که در صورت نیاز مجدداً ارزیابی و دوره را تصحیح کنید. هنگامی که به نقاط عطف خود رسیدید، به یاد داشته باشید که به روش های کوچک اما معنی دار به خود پاداش دهید.

به عنوان مثال: “من برای سه موقعیت باز برای مدیر یک تیم توسعه در یک استارت آپ فناوری درخواست خواهم کرد.”

الف = قابل دستیابی

آیا هدف دست یافتنی تعیین کرده اید؟ تعیین اهدافی که می‌توانید در یک بازه زمانی معین به آنها برسید، به شما کمک می‌کند با انگیزه و متمرکز باشید. با استفاده از مثال بالا برای کسب شغل مدیریت یک تیم توسعه، باید اعتبار، تجربه و مهارت های لازم برای کسب موقعیت رهبری را بدانید. قبل از شروع به کار برای رسیدن به یک هدف، تصمیم بگیرید که آیا آن چیزی است که اکنون می توانید به آن دست یابید یا اینکه آیا مراحل مقدماتی دیگری وجود دارد که باید برای آمادگی بهتر انجام دهید.

مثال: ” من رزومه خود را با شرایط مربوطه به روز می کنم ، بنابراین می توانم برای سه موقعیت باز برای مدیر یک تیم توسعه در یک استارت آپ فناوری درخواست دهم.”

R = مرتبط

هنگام تعیین اهداف برای خود، در نظر بگیرید که آیا آنها مرتبط هستند یا خیر. هر یک از اهداف شما باید با ارزش ها و اهداف بزرگتر و بلندمدت شما هماهنگ باشد. اگر هدفی به اهداف گسترده تر شما کمک نمی کند ، ممکن است در مورد آن تجدید نظر کنید. از خود بپرسید که چرا هدف برای شما مهم است، چگونه دستیابی به آن به شما کمک می کند و چگونه به اهداف بلندمدت شما کمک می کند.

مثال: « برای رسیدن به هدفم که رهبری است، رزومه خود را با شرایط مربوطه به‌روزرسانی می‌کنم تا بتوانم برای سه موقعیت باز برای مدیر یک تیم توسعه در یک استارت‌آپ فناوری درخواست بدهم».

T = بر اساس زمان

چارچوب زمانی هدف شما چیست؟ تاریخ پایان می تواند به ایجاد انگیزه کمک کند و به شما در اولویت بندی کمک کند. به عنوان مثال، اگر هدف شما ارتقای شغلی به یک موقعیت ارشد است، ممکن است شش ماه به خود فرصت دهید. اگر در آن بازه زمانی به هدف خود نرسیده اید، زمان بگذارید و دلیل آن را بررسی کنید. چارچوب زمانی شما ممکن است غیر واقعی بوده باشد، ممکن است با موانع غیرمنتظره مواجه شده باشید یا ممکن است هدف شما دست نیافتنی بوده باشد.

به عنوان مثال: «برای رسیدن به هدفم که رهبری است، رزومه خود را با شرایط مربوطه به‌روزرسانی می‌کنم تا بتوانم در سه موقعیت آزاد برای مدیر یک تیم توسعه در یک استارت‌آپ فناوری این هفته درخواست بدهم .»

چرا باید از اهداف SMART استفاده کنم؟

استفاده از چارچوب هدف SMART مرزها را تعیین می کند و مراحلی را که باید بردارید، منابع لازم برای رسیدن به آنجا و نقاط عطفی که نشان دهنده پیشرفت در طول مسیر هستند را مشخص می کند. با اهداف SMART، به احتمال زیاد به هدف خود به طور موثر و موثر دست خواهید یافت.

در اینجا چند نمونه از چگونگی سودمندی اهداف SMART برای افراد در شرایط مختلف آورده شده است:

  • لورا دوست دارد حرفه خود را از پشتیبانی مشتری به طراحی تغییر دهد…
  • آوی می داند که هدفش این است که مدیر فروش شود اما مطمئن نیست از کجا شروع کند…
  • تونیا می خواهد در صنعت مراقبت های بهداشتی شغلی پیدا کند اما تجربه صنعتی ندارد…

نمونه هایی از اهداف SMART

در اینجا دو مثال هدف هوشمند وجود دارد:

مثال ۱

من ظرف سه ماه پس از فارغ التحصیلی با لیسانس علوم در آموزش، شغلی به عنوان معلم ریاضی دبیرستان پیدا خواهم کرد.

  • خاص: هدف از تبدیل شدن به یک معلم ریاضی دبیرستان به خوبی تعریف شده است
  • قابل اندازه گیری: موفقیت را می توان با تعداد درخواست ها، مصاحبه ها و پیشنهادهای شغلی سنجید.
  • قابل دستیابی: تعیین کننده هدف دارای مدرک تحصیلی مناسب برای کار خواهد بود.
  • مرتبط: هدف گذار برنامه ریزی برای استخدام در صنعت آموزش پس از اخذ مدرک تحصیلی است.
  • بر اساس زمان: تعیین کننده هدف ضرب الاجلی برای رسیدن به هدف خود در سه ماه پس از فارغ التحصیلی تعیین کرده است.

مثال ۲

من با تکمیل ماژول های آموزشی مورد نیاز در سه ماه و درخواست برای این نقش در پایان سه ماهه آینده، ارتقاء به نماینده ارشد خدمات مشتری را کسب خواهم کرد.

  • خاص: تعیین کننده هدف به وضوح هدف ارتقاء به نماینده ارشد خدمات مشتری را تعیین کرده است.
  • قابل اندازه گیری: موفقیت را می توان با تکمیل ماژول آموزشی، ثبت درخواست و کسب ارتقاء اندازه گیری کرد.
  • قابل دستیابی: تعیین کننده هدف آموزش های لازم برای کسب ترفیع را تکمیل می کند.
  • مرتبط: تعیین کننده هدف در حال برنامه ریزی برای درخواست ارتقاء پس از اتمام ماژول های آموزشی است.
  • مبتنی بر زمان: تعیین کننده هدف ضرب الاجلی برای دستیابی به هدف خود در پایان سه ماهه تجاری بعدی تعیین کرده است.

تعیین اهداف SMART می تواند به شما کمک کند تا در حرفه خود پیش بروید و به موفقیتی که می خواهید برسید. در حالی که اهداف می توانند چالش برانگیز باشند، استفاده از چارچوب SMART می تواند فرآیند را سازماندهی کند و ساختاری را قبل از شروع ارائه دهد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا