استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت

بررسی سطوح حمایت و مقاومت (S&R)
بهترین راه برای شناسایی قیمت هدف، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. این نقاط که آنها را S&R مینامیم، نقاط قیمتی خاصی در نمودار هستند که انتظار میرود حداکثر مقدار خرید یا فروش را به خود جذب کنند. نقطه حمایت قیمتی است که در آن میتوان انتظار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان داشت. به همین ترتیب، نقطه مقاومت قیمتی است که در آن میتوان انتظار داشت که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد. معاملهگران میتوانند از S&R برای شناسایی نقاط ورود یا خروج از معامله استفاده کنند.
سطح مقاومت
همانطور که از نام آن پیداست، مقاومت چیزی است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. سطح مقاومت نقطهی قیمتی در نمودار است که معامله گران انتظار حداکثر عرضه یا فروش را برای یک دارایی دارند. سطح مقاومت همیشه بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
احتمال افزایش قیمت تا سطح مقاومت، تثبیت قیمت، جذب تمام عرضه و سپس کاهش قیمت در این سطح زیاد است. مقاومت یکی از ابزارهای حیاتی تحلیل تکنیکال است که فعالان بازار در یک بازار رو به رشد به آن نگاه میکنند. مقاومت اغلب به عنوان یک محرک برای فروش عمل میکند.
در اینجا نمودار سهام Ambuja را داریم. خط افقی منطبق بر قیمت ۲۱۵ در نمودار، سطح مقاومت سیمان آمبوجا را نشان میدهد. اما قبل از آن دو نکته وجود دارد که هنگام مشاهده نمودار بالا باید به آنها توجه کنید:
- سطح مقاومت که با یک خط افقی نشان داده شده است، بالاتر از قیمت فعلی بازار است.
- در حالی که سطح مقاومت در ۲۱۵ است، کندل استیک فعلی در ۲۰۶.۷۵ قرار دارد. برای دیده شدن بهتر، دور کندل فعلی و سطح قیمت مربوط به آن خط کشیدهایم.
برای لحظهای اجازه دهید که قیمت این سهم را ۲۰۶ تصور کنیم که یک ماروبوزو صعودی با حداقل ۲۰۲ را تشکیل میدهد. اکنون میدانیم که میتوانیم ۲۱۵ را به عنوان یک هدف احتمالی برای این سهم تعیین کنیم! چرا سطح ۲۱۵ انتخاب شده است؟ دلایل آن ساده است:
- مقاومت ۲۱۵ را نشان میدهد که احتمال عرضه مازاد در آن قیمت وجود دارد.
- عرضه بیش از حد باعث ایجاد فشار فروش میشود.
- فشار فروش باعث پایین آمدن قیمتها میشود.
از این رو و به دلایلی که در بالا ذکر شد، زمانی که یک معامله گر وارد پوزیشن لانگ خود شده است، میتواند به نقاط مقاومت برای تعیین اهداف و تعیین نقاط خروج از معامله نگاه کند. همچنین با شناسایی مقاومت، اکنون میتوان معامله با پوزیشن لانگ را به این صورت کامل طراحی کرد:
سوال بعدی این است که چگونه بدانیم یک سطح مقاومت است یا حمایت؟ شناسایی نقاط قیمت به عنوان حمایت یا مقاومت بسیار ساده است. فرآیند شناسایی هم برای حمایت و هم برای مقاومت یکسان است. اگر قیمت فعلی بازار کمتر از نقطه شناسایی شده باشد، به آن نقطه مقاومت میگویند. در غیر این صورت به آن نقطه حمایت گفته میشود. حالا بیایید در مورد سطح بعدی که حمایت نام دارد کمی بیشتر بدانیم.
سطح حمایت
پس از یادگیری در مورد مقاومت، درک سطح حمایت باید کاملاً ساده شده باشد. همانطور که از نام آن پیداست، حمایت چیزی است که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. سطح حمایت، نقطه قیمتی در نمودار است که معاملهگر انتظار دارد حداکثر تقاضا یا خرید وارد بازار شود. هر زمان که قیمت به خط حمایت برسد، احتمالاً به بالا باز میگردد. سطح حمایت همیشه کمتر از قیمت فعلی بازار است.
احتمال زیادی وجود دارد که قیمت تا نقطه حمایت کاهش یابد، در آنجا تثبیت شود، تمام تقاضا را جذب کند و سپس شروع به حرکت به سمت استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت بالا کند. حمایت یکی از سطوح حیاتی در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران در بازار نزولی به دنبال آن هستند. حمایت اغلب به عنوان یک محرک برای خرید عمل میکند.
در اینجا نمودار سهام Cipla را داریم. خط افقی منطبق بر روی قیمت ۴۳۵ در نمودار سطح حمایت را برای این سهم نشان میدهد. در نمودار بالا به نکات زیر توجه کنید:
- سطح حمایت که با خط افقی نشان داده شده است زیر قیمت فعلی بازار است.
- کندل فعلی در ۴۴۲.۵ است در حالی که سطح حمایت در ۴۳۵ قرار دارد. دور کندل فعلی و سطح حمایت مربوط به آن برای درک بهتر خط کشیدهایم.
همانطور که در مورد سطح مقاومت انجام دادیم، اجازه دهید یک شکل گیری الگوی کندل استیک نزولی را تصور کنیم. یک ستاره تیرانداز در ۴۴۲ با حداکثر قیمت ۴۴۶ مناسب است. واضح است که هنگام وجود یک ستاره تیرانداز، تماس نمودار با این قیمت بسیار کوتاه است. از آنجایی که ما ۴۳۵ را حمایت میدانیم، میتوانیم هدف را قیمت ۴۳۵ تعیین کنیم. چه چیزی باعث میشود هدف ۴۳۵ ارزش داشته باشد؟ دلایل زیر این تصمیم را تایید میکنند:
- حمایت در ۴۳۵ نشان میدهد که احتمال افزایش تقاضا وجود دارد.
- تقاضای مازاد فشار خرید ایجاد میکند.
- فشار خرید باعث افزایش قیمت میشود.
به دلایلی که در بالا ذکر شد، زمانی که یک معامله گر وارد پوزیشن شورت میشود، میتواند به نقاط حمایت برای تعیین اهداف و تعیین نقاط خروج از معامله نگاه کند. همچنین با شناسایی حمایت میتوان یک معامله با پوزیشن شورت را بصورت کامل طراحی کرد:
- نقطه ورود – ۴۴۲
- استاپ لاس – ۴۴۶
- هدف – ۴۳۵
ترسیم سطوح حمایت و مقاومت
در اینجا یک راهنمای ۴ مرحلهای وجود دارد که به شما کمک میکند تا نحوه شناسایی و کشیدن خطوط حمایت و مقاومت را درک کنید.
مرحله ۱: بارگذاری نقاط داده
اگر هدف شناسایی S&R کوتاه مدت است، این خط برای حداقل ۳-۶ ماه رسم میشود و میتوانیم از دادههای این مدت استفاده میکنیم. اگر بخواهید حمایت و مقاومت بلندمدت را شناسایی کنید، از نقاط دادهی حداقل ۱۲ تا ۱۸ ماهه استفاده میکنیم. هنگامی که از نقاط داده بسیاری استفاده میکنید، نمودار فشرده به نظر میرسد. این مسئله توضیح میدهد که چرا دو نمودار بالا فشرده به نظر میرسند.
- S&R بلند مدت – برای معاملات نوسانی مفید است.
- S&R کوتاه مدت – معاملات یک روزه و BTST مفید است.
در اینجا نموداری وجود دارد که با استفاده از نقاط داده برای ۱۲ ماه رسم شده است.
مرحله ۲: حداقل ۳ منطقه مهم قیمتی (price action zone) را شناسایی کنید
این مناطق را میتوان به عنوان مناطق “پرایس اکشن” در نمودار توصیف کرد که در آن قیمت حداقل یکی از رفتارها را نشان میدهد:
- تردید قیمت برای یک حرکت کوتاه به سمت بالا
- پس از یک حرکت کوتاه به پایین، تردید برای اینکه بیشتر به سمت پایین حرکت کند
- معکوس شدن شدید روند در آن نقطه قیمتی خاص
در اینجا یک سری نمودار وجود دارد که ۳ نقطه بالا را به ترتیب مشخص میکند: در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده تردید قیمت برای حرکت بیشتر پس از یک حرکت صعودی کوتاه است:
در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده تردید قیمت برای حرکت بیشتر پس از یک حرکت نزولی کوتاه است:
در نمودار زیر، نقاط مشخص شده نشان دهنده معکوس شدن شدید قیمت است:
مرحله ۳: مناطق پرایس اکشن را تراز کنید
وقتی به نمودار ۱۲ ماهه نگاه میکنید، مشاهده بسیاری از مناطق پرایس اکشن معمول است اما ترفند این است که حداقل ۳ منطقه مهم را در همان سطح قیمت شناسایی کنید.
به عنوان مثال در اینجا نموداری وجود دارد که در آن دو منطقه قیمتی شناسایی شده است اما در یک نقطهی قیمتی نیستند.
به نمودار زیر نگاه کنید، ما ۳ منطقه پرایس اکشن را مشخص کردهایم که در حدود قیمتی یکسانی هستند:
نکته مهمی که در هنگام شناسایی این مناطق قیمتی باید به آن توجه کرد این است که مطمئن شوید این مناطق قیمتی به خوبی از هم فاصله دارند. به این معنی که اگر منطقه پرایس اکشن اول در هفته دوم ماه می شناسایی شود، شناسایی منطقه اقدام قیمت دوم در هر نقطه بعد از هفته چهارم ماه می (با فاصله زمانی مناسب) معنادار خواهد بود. هر چه فاصله بین دو منطقه عمل قیمت بیشتر باشد، شناسایی S&R قدرتمندتر است.
مرحله ۴: یک خط افقی رسم کنید
سه منطقه قیمتی را با یک خط افقی به هم وصل کنید. بر اساس جایی که این خط با قیمت فعلی بازار مطابقت دارد، به حمایت و یا مقاومت تبدیل میشود. به این نمودار نگاهی بیندازید.
- دایره اول یک منطقه پرایس اکشن را مشخص میکند که در آن یک بازگشت روند شدید قیمت وجود دارد.
- دایره دوم یک منطقه قیمتی را مشخص میکند که در آن قیمت رنج میزند.
- دایره سوم یک منطقه پرایس اکشن را مشخص میکند که در آن یک معکوس شدن شدید قیمت وجود دارد.
- دایره چهارم یک منطقه قیمتی را نشان میدهد که در آن قیمت به خط ترسیم شده تمایل دارد.
- دایره ۵ قیمت فعلی بازار را در ۴۴۲.۵ برجسته میکند.
در نمودار بالا، تمام ۴ منطقه پرایس اکشن در اطراف محدوده قیمتی یکسانی هستند که در اینجا قیمت ۴۲۹ میباشد. واضح است که خط افقی زیر قیمت فعلی بازار ۴۴۲.۵ است، که ۴۲۹ را به قیمت حمایت برای این سهم تبدیل میکند.
لطفاً توجه داشته باشید که هر زمان که یک تمرین در تجزیه و تحلیل تکنیکال مانند شناسایی S&R را اجرا میکنید، در معرض خطر تقریب قرار میگیرید. از این رو همیشه جایی برای خطا برای خود قرار دهید. سطح قیمت معمولاً در یک محدوده نشان داده میشود و نه در یک نقطه قیمتی. این سطح در واقع یک منطقه یا ناحیهای است که به عنوان حمایت یا مقاومت عمل میکند.
با توجه به نکاتی که در بالا ذکر شد، محدوده قیمتی در حدود ۴۲۶ تا ۴۳۲ را به عنوان منطقه حمایت برای این نمودار در نظر میگیریم. هیچ قانون خاصی برای این محدوده وجود ندارد. ما فقط ۳ عدد به ۴۲۹ اضافه کردیم تا محدوده قیمت را برای حمایت دریافت کنیم! در اینجا نمودار دیگری وجود دارد که هر دو سطح حمایت و مقاومت در آن شناسایی شدهاند.
قیمت فعلی این سهم ۲۰۴.۱ است، حمایت در ۲۰۱ (زیر قیمت بازار فعلی) و مقاومت در ۲۱۴ (بالاتر از قیمت فعلی بازار) شناسایی شده است. بنابراین اگر قیمت برای مدت خیلی کوتاهی در ۲۰۴ بود، هدف بر اساس حمایت میتواند روی ۲۰۱ باشد. احتمالاً این یک معامله روزانه خوب خواهد بود. برای یک معامله گر که در قیمت ۲۰۴ وارد پوزیشن لانگ خود شده است است، ۲۱۴ میتواند یک تارگت معقول بر اساس مقاومت باشد.
توجه کنید که هم در سطح حمایت و هم در سطح مقاومت، حداقل ۳ منطقه پرایس اکشن در سطح قیمت شناسایی شده است که همگی از نظر زمانی به خوبی فاصله دارند.
تا چه میزان میتوان به این سطوح حمایت و مقاومت اعتماد کرد؟
خطوط حمایت و مقاومت تنها نشان دهنده بازگشت احتمالی قیمتها هستند. به هیچ وجه نباید آنها را با قطعیت تمام در نظر گرفت. مانند هر چیز دیگری در تحلیل تکنیکال، باید احتمال وقوع یک رویداد را (بر اساس الگوها) از نظر احتمال سنجید. به عنوان مثال، بر اساس نمودار اولی که بررسی کردیم:
- قیمت فعلی بازار = ۲۰۴
- مقاومت = ۲۱۴
در اینجا انتظار این است که اگر این سهم یا ارز دیجیتال شروع به صعود کند، احتمالاً با مقاومت ۲۱۴ مواجه خواهد شد. به این معنی که در ۲۱۴ فروشندگانی ظاهر میشوند که به طور بالقوه میتوانند قیمتها را پایین بیاورند. چه تضمینی وجود دارد که فروشندگان در قیمت ۲۱۴ وارد عمل شوند؟ به عبارت دیگر وابستگیهای خط مقاومت چیست؟
با این حال، از نظر تاریخی میتوان مشاهده کرد که هر زمان که این سهم به ۲۱۴ رسید، واکنش عجیبی نشان داد که منجر به تشکیل یک منطقه پرایس اکشن شد. نکته آرامش بخش در اینجا این است که مناطق پرایس اکشن به خوبی از نظر زمانی با هم فاصله دارد. این به معنای این است که ۲۱۴ به عنوان منطقه پرایس اکشن تست شده در بازهی زمانی طولانی است. بنابراین با حفظ اولین قاعده تحلیل تکنیکال یعنی تاریخ تمایل به تکرار دارد، با این باور پیش میرویم که سطوح حمایت و مقاومت بهطور منطقی مورد احترام معاملهگران قرار خواهند گرفت.
بهینه سازی و چک لیست برای درک Support & Resistance Levels
شاید، ما اکنون در مهم ترین مرحلهی این مقاله هستیم. ما شروع به کشف چند تکنیک بهینه سازی خواهیم کرد که به ما در شناسایی معاملات با کیفیت بالا کمک میکند. به یاد داشته باشید، وقتی به دنبال کیفیت هستید، کمیت همیشه به خطر میافتد اما این سازشی است که ارزشش را دارد. ایده این است که سیگنالهای معاملاتی با کیفیت را در مقابل شناسایی معاملات زیاد اما بیارزش شناسایی کنیم.
بهینه سازی، به طور کلی، تکنیکی است که در آن فرآیندی را برای بهترین نتایج ممکن تنظیم میکنید. در این زمینه فرآیند مورد نظر شناسایی معاملات است. اجازه دهید به الگوهای کندل استیک بازگردیم. مارابوزو (marubuzo) صعودی را به خاطر دارید؟ یک ماروبوزو صعودی نشان میدهد که یک روند صعودی در نزدیکی بسته شدن ماروبوزو انجام میشود و پایینترین سطح ماروبوزو به عنوان حد ضرر عمل میکند.
شرایط زیر را برای مارابوزو صعودی در نظر بگیرید:
قیمت باز کردن معامله = ۴۳۲، قیمت حداکثر = ۴۴۹، قیمت حداقل = ۴۳۰، قیمت بستن معامله = ۴۴۸
حال، اگر نقطه اوج مارابوزو با حمایت به دست آمده برخورد کند چه؟ آیا در اینجا تلاقی قابل توجهی از دو نظریهی تحلیل تکنیکال را نمیبینیم؟ اینجا جای خوبی برای شروع یک پوزیشن لانگ است. در مورد آن با شرایط زیر فکر کنید:
- یک الگوی کندل استیک شناخته شده (ماروبوزو صعودی) به معاملهگر پیشنهاد میکند که یک معامله لانگ را آغاز کند.
- حمایت نزدیک به قیمت استاپ لاس به معاملهگر نشان میدهد که علاقه به خرید قابل توجهی در حدود قیمتی پایین وجود دارد.
در حالی که با یک محیط مانند بازارها سر و کار داریم که همه چیز در آنها نسبتاً تصادفی است، چیزی که یک معاملهگر واقعاً به آن نیاز دارد این است که استراتژی معاملاتی خوبی داشته باشد. وقوع دو حالت فوق (ماروبوزو + حمایت نزدیک) نشان دهنده همین عمل است یعنی شروع یک معامله لانگ در این مورد.
این ما را به یک ایده مهم هدایت میکند. اگر برای هر معاملهای که در نظر میگیریم یک چک لیست داشته باشیم (اگر دوست دارید آن را چارچوب بنامید) چه میشود؟ چک لیست قبل از شروع معامله به عنوان یک اصل راهنما عمل میکند. معامله باید با شرایط مشخص شده در چک لیست مطابقت داشته باشد. اگر این کار را کرد، معامله را برقرار میکنیم. در غیر این صورت آن را رها میکنیم و به دنبال فرصت معاملاتی دیگری می گردیم که با چک لیست مطابقت داشته باشد.
گفته میشود که نظم و انضباط ۸۰ درصد از موفقیت معاملهگر را تشکیل میدهد. در واقع، برای شروع، ما دو عامل مهم اول چک لیست را داریم:
- نمودار باید یک الگوی کندل استیک قابل تشخیص را تشکیل دهد.
- حمایت و مقاومت باید معامله را تایید کند. قیمت استاپ لاس باید در حدود S&R باشد.
در انتها به خاطر داشته باشید که برای یک معامله لانگ، پایین ترین قسمت بودن الگو باید در اطراف حمایت باشد. برای یک معامله شورت، اوج الگو باید در اطراف مقاومت باشد.
حمایت و مقاومت (Support and resistance)
مفاهیم حمایت و مقاومت از اساسی ترین مباحث مربوط به تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند. این دو تعریف اساساً در هر بازار معاملاتی از جمله سهام، فارکس، طلا یا ارزهای رمزپایه اعمال می شوند و کاربرد های بسیاری دارند. اگرچه درک این مفاهیم ساده است، اما تسلط بر آنها ممکن است کمی پیچیده باشد. شناسایی این سطوح می تواند کاملا ذهنی باشد، در تغییر شرایط بازار متفاوت عمل می کنند و شما باید انواع مختلف آنها را درک کنید. اما مهمتر از همه، شما باید نمودارهای زیادی را مطالعه کنید تا با کسب تجربه کافی بتوانید این سطوح را تشخیص دهید و در معاملات خود آنها را در نظر بگیرید. این راهنما به شما کمک می کند تا شروع کنید.
حمایت و مقاومت چیست؟
در تعریف حمایت و مقاومت مفاهیم ساده ای هستند. زمانی که قیمت به سطحی می رسد که نمی تواند از آن عبور کند، با این سطح مانند نوعی مانع رفتار می کند. حال با توجه به اینکه قیمت در روند افزایشی به مانع برخورد می کند یا در روند کاهشی مفاهیم مقاومت و حمایت معنا پیدا می کند.
حمایت و مقاومت مناطقی از یک نمودار معاملاتی هستند که در طول یک بازه زمانی معین حرکت های نزولی یا صعودی را متوقف می کنند.
زمانی که قیمت دارایی در یک روند افزایشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که نمی تواند از آن عبور کند، مقاومت یا Resistance نامیده می شود. به همین ترتیب زمانی که قیمت دارایی در یک روند کاهشی به مانع برخورد می کند، آن سطح قیمتی که روند کاهشی را متوقف میکند حمایت یا Support نامیده می شود.
در مورد حمایت می توان گفت که قیمت “کف” پیدا می کند ، در حالی که در هنگام رسیدن به مقاومت ، قیمت “سقف” پیدا می کند. اساساً ، شما میتوانید حمایت را به عنوان منطقه تقاضا و مقاومت را به عنوان منطقه عرضه در نظر بگیرید.
اگرچه به طور تئوری، حمایت و مقاومت به عنوان خط نمایش داده می شود، اما موارد واقعی معمولاً آنقدر دقیق نیستند که بتوان آنها را به صورت یک خط نشان داد. توجه داشته باشید که بازارها توسط برخی از قوانین فیزیکی هدایت نمی شوند. به همین دلیل است که در نظر گرفتن مناطق حمایت و مقاومت به جای خطوط حمایت و مقاومت منطقی تر و مفیدتر است. می توانید این مناطق را محدوده ای در نمودار قیمت تصور کنید که احتمالاً باعث افزایش فعالیت معامله گران می شود.
در تصویر زیر می توانید یک نمونه از تشکیل سطح حمایتی را مشاهده کنید. توجه داشته باشید که قیمت به طور مداوم وارد منطقه ای می شود که فشار خرید دارایی در آن افزایش پیدا می کند و این باعث می شود قیمت نتواند پایین تر برود. در این محدوده حمایت تشکیل شده است زیرا منطقه چندین بار آزمایش شد و قیمت از آن پایین تر نرفت. از آنجا که خرس ها (فروشندگان) نتوانستند قیمت را پایین تر بیاورند، در نهایت نمودار قیمت دارایی جهش کرد. پس به طور بالقوه انتظار می رود پس از برخورد و تست چند باره سطح حمایت، دارایی روند صعودی بالقوه جدیدی را آغاز کند.
فرض بر این است که سطح حمایت سطح قیمتی است که در آن خریداران تمایل بیشتری به خرید دارایی دارند و فروشندگان برای فروش تردید دارند و در نتیجه تقاضا را بالاتر می برند و قیمت دارایی را نیز به همراه خود بالا می کشانند.
حال بیایید نمونه ای از سطح مقاومت را بررسی کنیم. همانطور که در تصویر زیر میبینید، قیمت در ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت. اما پس از هر تلاش برای آغاز یک روند صعودی ، نتوانست از منطقه مقاومت عبور کند. سطح مقاومت به این دلیل شکل می گیرد که گاوها (خریداران) نتوانستند کنترل بازار را بدست آورند و قیمت را بالاتر ببرند. در نهایت برخورد چندین باره به سطح مقاومت می تواند زمینه ساز حرکت نزولی باشد.
در سطوح مقاومت اغلب شاهد عرضه بیشتر و تقاضای کمتر هستیم که در نهایت قیمت را پایین می آورد.
معامله گران چگونه از سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنند؟
تحلیلگران تکنیکال از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار قیمت استفاده می کنند. همانطور که احتمالا با توجه به تعاریف بالا متوجه شده اید، اینها سطوحی هستند که احتمال تغییر یا توقف در روند اصلی وجود دارد.
روانشناسی بازار سهم بزرگی در شکل گیری و تشخیص سطوح حمایت و مقاومت دارد. معامله گران و سرمایه گذاران سطح قیمتی را که قبلاً منجر به افزایش علاقه و فعالیت معاملاتی شده است، به خاطر می آورند. از آنجا که ممکن است بسیاری از معامله گران در همان سطح مشغول خرید و فروش باشند، این مناطق معمولا نقدینگی بیشتری را به همراه دارند. این امر مناطق حمایت و مقاومت را برای ورود یا خروج معامله گران بزرگ یا نهنگ ها ایده آل می کند.
حمایت و مقاومت در هنگام مدیریت ریسک نیز مفاهیم کلیدی هستند. توانایی شناسایی مداوم و صحیح این مناطق می تواند فرصت های معاملاتی مطلوبی را ایجاد کند. به طور معمول، اگر قیمت به ناحیه حمایت یا مقاومت برسد، دو سناریو ممکن است اتفاق بیفتد، یا از منطقه دور می شود و یا از آن عبور می کند و در مسیر روند ادامه می یابد تا به منطقه حمایت یا مقاومت بعدی برسد.
ورود به یک موقعیت معاملاتی در نزدیکی سطح حمایت و یا مقاومت می تواند استراتژی مفیدی باشد. عمدتا نقاط نزدیک این سطوح جایی است که تریدر ها معمولاً یک سفارش توقف ضرر یا استاپ لاس را قرار می دهند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است که این سطوح چگونه ممکن است به یکدیگر تبدیل شوند. به عنوان یک قاعده کلی ، یک منطقه حمایتی شکسته شده ممکن است به یک منطقه مقاومت تبدیل شود. برعکس ، اگر ناحیه ای از مقاومت شکسته شود، بعداً، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.
برای مثال در تصویر زیر ناحیه حمایت پس از شکسته شدن به مقاومت تبدیل شده است.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود ، قدرت یک ناحیه حمایت و یا مقاومت است. به طور معمول ، هرچه دفعات کاهش قیمت و آزمایش مجدد یک منطقه حمایتی، بیشتر باشد احتمال شکسته شدن به سمت نزولی بیشتر است. به همین ترتیب، هرچقدر قیمت افزایش یابد و یک منطقه مقاومتی بیشتر آزمایش شود، احتمال شکستن روند صعودی بیشتر است.
چگونه از حمایت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
ورود به موقعیت لانگ: یک معامله گر ارزهای دیجیتال می تواند موقعیتی لانگ (خرد) را درست بالاتر از سطح پشتیبانی قرار دهد. ترفند این است که ارز دیجیتال مورد نظر را به محض اینکه قیمت از سطح حمایت خارج شد، خریداری کنید و منتظر آغاز روند صعودی بمانید.
سفارشات استاپ لاس: در هنگام ثبت سفارش خرید ، یک معامله گر می تواند یک سفارش استاپ لاس را درست زیر سطح حمایت قرار دهد تا در صورت وقوع روند نزولی ضرر را محدود کند.
در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم پشتیبانی آورده شده است :
- سطوح پشتیبانی و مقاومت را با استفاده از یکی از روشهای گفته شده در ادامه این مطلب مشخص کنید.
- سفارش خرید را دقیقاً بالاتر از سطح حمایت قرار دهید. در حالت ایده آل ، معامله گر باید منتظر بماند تا قیمت از خط حمایت عقب نشینی کند.
- یک دستور استاپ لاس درست زیر سطح پشتیبانی قرار دهید تا احتمال ضرر محدود شود.
- سفارش حد سود (Take-profit) را دقیقاً زیر سطح مقاومت قرار دهید. ایده سفارش حد سود ، فروش خودکار دارایی پس از رسیدن به قیمت مورد نظر است.
نکته. توصیه می شود که که از منطقه حمایت به جای خط حمایت استفاده کنید. برای این منظور می توانید دو خط حمایت موازی رسم کنید.
چگونه از مقاومت برای ترید ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
ورود به موقعیت شورت: سطح مقاومت می تواند به یک تریدر کمک کند تا زمان مناسب فروش یا شورت را تشخیص دهد. معامله گر می تواند دقیقاً زیر سطح مقاومت وارد موقعیت شورت شود ، و منتظر باشد تا قیمت پایین بیاید.
خروج از موقعیت های لانگ: برای تریدر هایی که موقعیت های لانگ دارند، اگر یک دارایی رمزنگاری پس از چندین بار تلاش نتواند سطح مقاومت را بشکند ، این نشان دهنده بسته شدن موقعیت های لانگ است.
سیو سود: برای معاملات روزانه ارزهای دیجیتال، سطح مقاومت به معامله گران کمک می کند تا در لحظه مناسب سود خود را سیو کنند. معامله گران می توانند برای فروش نزدیک به سطح مقاومت ، دستور فروش ایجاد کنند.
در اینجا یک طرح کلی گام به گام برای ثبت سفارش با استفاده از مفهوم مقاومت آورده شده است:
- سفارش توقف فروش (stop-sell) را دقیقاً در زیر خط مقاومت قرار دهید.
- برای جلوگیری از ضرر بیش از حد در صورت وقوع روند صعودی ، سفارش توقف خرید (stop-buy) را دقیقاً بالای خط مقاومت قرار دهید.
- پس از رسیدن دارایی به ناحیه پایین مقاومت، یک سفارش خرید ثبت کنید.
توجه داشته باشید که راهنمای استراتژی های گفته شده به عنوان مثالی از چگونگی کار با این شاخص ها می باشد و هر معامله گری باید از استراتژی متناسب با شرایط و دانش خودش استفاده کند.
حمایت و مقاومت روانی یعنی چه؟
یکی از انواع حمایت و مقاومت که بد نیست درباره آن اطلاعات کافی داشته باشید، حمایت و مقاومت روانی است. این مناطق لزوماً با هیچ الگوی تکنیکالی ارتباط ندارند.
این پدیده طی سالهای گذشته به خوبی شناخته شده است. برخی از معامله گران ممکن است تلاش کنند تا مناطق حمایت یا مقاومت روانی را تعیین کنند. این به معنای قرار دادن سفارشات درست در بالا یا پایین یک منطقه حمایت یا مقاومت پیش بینی شده است.
نگاهی به مثال بالا بیندازید. با نزدیک شدن DXY به 100 ، برخی از معامله گران برای اطمینان از انجام شدن سفارشات ، سفارشات فروش را دقیقاً زیر آن سطح قرار می دهند. از آنجا که بسیاری از معامله گران باور دارند که روند در 100 تغییر می کند و قبل از این سطح سفارشات فروش خود را پایه گذاری میکنند، بازار هرگز به آن نمی رسد و قبل از آن معکوس می شود.
روش های تشخیص مناطق حمایت و مقاومت
چندین روش برای تشخیص این مناطق کلیدی در نمودار قیمت یک دارایی وجود دارد که در ادامه هر یک از آنها را بررسی کرده ایم.
خط روند
یکی از روش های متداول برای یافتن شاخص های حمایت و مقاومت ، تجزیه و تحلیل سقف ها (highs) و کف ها (Lows) در دوره های زمانی خاص است.
سقف ها نشان می دهند که حداکثر سطحی که قیمت در هنگام افزایش به آن می رسد کدام است. در حالی که کف ها نشان دهنده پایین ترین قیمتی هستند که طی روند نزولی ثبت می شود.
اگر برای یک دارایی خاص سقف ها را به یکدیگر و کف ها را به یکدیگر متصل کنید می توانید خط روند را به دست بیاورید و در واقع از الگوهای نمودار و روند قیمت به نفع خود استفاده کنید و مناطق حمایت و مقاومت را که با خطوط روند هم راستا می شوند ، شناسایی کنید.
برای درک بهتر به تصویر زیر نگاهی بیاندازید:
اندیکاتور میانگین متحرک
بسیاری از اندیکاتور ها ممکن است حمایت یا مقاومت در هنگام تعامل با قیمت را ایجاد کنند. یکی از ساده ترین نمونه های این اندیکاتور ها میانگین متحرک است. از آنجا که میانگین متحرک به عنوان پشتیبانی یا مقاومت در برابر قیمت عمل میکند، بسیاری از معامله گران از آن به عنوان شاخصی برای تشخیص سلامت کلی بازار استفاده می کنند. هنگامی که می خواهید معکوس روند یا نقاط محوری را تشخیص دهید ، میانگین های متحرک بسیار مفید هستند.
بسته به انواع شاخص های میانگین متحرک، معامله گران از آنها برای یافتن سطح پشتیبانی و مقاومت طولانی مدت یا کوتاه مدت استفاده می کنند. این شامل میانگین متحرک 10 روزه ، 20 روزه ، 50 روزه ، 100 روزه ، 200 روزه است.
در حالت ایده آل، میانگین های متحرک کوتاه تر (10 ، 20 ، 50) برای معامله گرانی که به دنبال سود سریع هستند مناسب است، در حالی که میانگین متحرک طولانی تر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب است.
تصویر زیر میانگین متحرک 200 روزه را نشان می دهد که به عنوان سطح حمایتی قیمت بیت کوین عمل می کند.
سطوح فیبوناچی
سطوح مشخص شده توسط ابزار اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) نیز می توانند به عنوان حمایت و مقاومت عمل کنند. به عنوان مثال در تصویر زیر می توانید مشاهده کنید، سطح 61.8٪ فیبوناچی چندین بار به عنوان حمایت عمل کرده است، در حالی که سطح 23.6٪ در برابر قیمت مقاومت می کند.
مزایای استفاده از حمایت و مقاومت
تشخیص صحیح و استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی می تواند مزایای قابل توجهی را برای تریدر ها و سرمایه گذاران به ارمغان بیاورد که در ادامه اشاره مختصری به هریک از این مزایا شده است.
✔️ کمک استراتژی معاملاتی بهتر: بازار معاملات ارزهای دیجیتال به بی ثباتی مشهور هستند. سرمایه گذاران مبتدی ممکن است در صورت ورود به بازار بدون رویکرد استراتژیک متحمل خسارات قابل توجهی شوند. استفاده از این سطوح به معامله گران اجازه می دهد تا یک طرح یا استراتژی معاملاتی برای واکنش متقابل در برابر نوسانات بازار برای سود بیشتر برای خود تعیین کنند و منطقی ترین تصمیمات را بر اساس تغییرات و رویداد های بازار بگیرند.
✔️ شناسایی روند های بازار: توانایی شناسایی روندهای بازار برای هر تریدر در بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم و حیاتی است. سطح پشتیبانی و مقاومت برخی از بینش ها را در مورد روند مداوم بازار ارائه می دهد. برای معامله گرانی که در معاملات آتی ارزهای دیجیتال شرکت می کنند، ورود در زمان مناسب و با استفاده از این سطوح می تواند به معنای پتانسیل سود قابل توجه باشد.
✔️ تشخیص نقاط بحرانی ورود و خروج: تریدر ها از شاخص های حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط ورود و خروج از پوزیشن های معاملاتی استفاده می کنند. این سطوح به معامله گران کمک می کند فرصت های ورود و خروج به یک پوزیشن معاملاتی را شناسایی کنند.
✔️ مدیریت ریسک: این سطوح می توانند به عنوان ابزارهای قوی مدیریت ریسک عمل کنند. به عنوان مثال ، یک معامله گر با موقعیت لانگ (خرید) می تواند استاپ لاس یا حد ضرر را دقیقاً زیر سطح حمایت قرار دهد. این به معامله گر کمک می کند از ضررهای قابل توجه در روند نزولی جلوگیری کند. به همین ترتیب یک معامله گر با موقعیت شورت (فروش) می تواند حد ضرر را نزدیک به سطح مقاومت قرار دهد.
ریسک ها
دو ریسک عمده درباره استفاده از این شاخص ها در تصمیم گیری های معاملاتی وجود دارد که عبارتند از:
✖️ برک اوت های اشتباه: کاملاً معمول است که قیمت دارایی کمی بالاتر از مقاومت یا زیر سطح حمایت هم برود تا بعداً به این سطوح برگردد. این می تواند برای معامله گران تازه کار سردرگمی ایجاد کند. علاوه بر این، اگر یک معامله گر استاپ لاس را دقیقاً زیر پشتیبانی قرار دهد، شکست های کاذب می تواند باعث ایجاد ضررهای قابل توجهی شود. به همین دلیل تریدرهای تازه کار هنگام استفاده از این شاخص ها برای معامله باید محتاط باشند.
✖️ چالش های یافتن حمایت و مقاومت: شناسایی سطح حمایت و مقاومت یک روند پیچیده است. برای یک مبتدی ممکن است تعیین دقت در سطح مطلوب دشوار باشد. از سوی دیگر ترید با شاخص های نادرست می تواند به سرعت به زیان قابل توجهی تبدیل شود یا بدتر از آن، موجب لیکوئید شدن دارایی شود.
سخن پایانی
صرف نظر از اینکه چه نوع معامله گری هستید، حمایت و مقاومت مفاهیم اساسی برای درک بازار و تصمیم گیری معاملاتی هنگام تحلیل تکنیکال است. حمایت به عنوان کف قیمت عمل می کند، در حالی که مقاومت به عنوان سقف عمل می کند. روش های مختلفی برای تشخیص حمایت و مقاومت می تواند وجود داشته باشد ، که برخی از آنها بر اساس تعامل قیمت و برخی از آنها بر اساس اندیکاتور های تکنیکال عمل می کنند. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که هیچ قانون صد درصدی برای تشخیص این مناطق وجود ندارد. قابل اعتمادترین مناطق پشتیبانی و مقاومت مناطقی هستند که توسط چندین استراتژی تایید می شوند.
پولبک (Pullback) چیست؟
در ادامه مباحث ترید ارز دیجیتال و بهره وری از بازار ارز دیجیتال، دانستیم انواع و اقسامی از استراتژی ها وجود دارد. در مقالات قبلی به مواردی از آن ها اشاره کرده ایم. در این مقاله تیم توکن باز قصد دارد، مقوله پولبک را بررسی کند. برای بررسی ماهیت و اهمیت پولبک با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
پولبک (Pullback) چیست؟
واژه Pullback به معنی برگشت و عقب رفتن و مترداف واژه hook (قلاب) میباشد. به همین جهت پولبک در نمودارها به شمایل قلاب نمایش پیدا میکند. از دیگر معنایی که میتوان به این واژه الحاق نمود، goodbye یا لفظ خداحافظی میباشد. زیرا در این صورت، روند پس از شکستن سطوح مقاومتی یا حمایتی معتبر خود، کوشش بر آن دارد که بار دیگر مسیر خود را بهسوی سطح شکسته شده برگرداند. باید بدانیم با شکست این خط ها و نقض آنان، از اهمیت این خطوط کم نشده بلکه صرفاً وضعیت خود را تغییر داده و از حمایت به مقاومت و برعکس مبدل میشوند.
اغلب پس از شکسته شدن خطوط حمایتی و مقاومتی، در بیش از 60% اوقات بازار تمایل به برگشت دوباره بهسوی حمایتی و مقاومتی که شکسته و ازدسترفته را، دارد. به طور تقریبی در بیشتر از 70% اوقات، شکستهایی که با حجم بسیار بالا و نسبت به میانگین یک ماه اتفاق میافتد، میل شدیدی بهسوی پولبک پیدا میکنند. پس لازم است بدانیم پس از هر شکست معتبر، الزاماً اینکه پولبک رخ دهد، صحیح نمیباشد. ضمن آنکه این نکته را باید لحاظ کنیم که پولبک به طور حتم نباید برگشت عینی و دقیقی به سطح شکسته شده داشته باشد؛ بلکه تنها لمس و نفوذ موقت به محدودهٔ شکسته شده هم پولبک محسوب میشود.
Pullback
علت شکلگیری پولبک
باید بدانیم زمانی که نمودار یک سهم، بعد از درگیریها متناوب با محدوده مقاومتی و نوسانات اطراف آن، در طی اقدامی، موفق به شکسته شدن سطح مدنظر می شود، احساسات تریدرها را برانگیخته خواهد کرد. این نیروی مثبت، انرژی مورد نیاز برای تداوم حرکت را تأمین میکند. با رد کردن سطح مقاومتی، سرمایهگذاران جدید (عموماً تحلیلگران تکنیکال) میل بهسوی ورود دارند، اما بالارفتن و صعودی شدن پیاپی قیمت موجب میشود تا از جذابیت سهم برای خریداران رفتهرفته کم شود.
از سویی دیگر سرمایهداران که به جهت نوسانگیری از پیش، به سهم ورود کردهاند، با بالارفتن قیمت اقدام به فروش و خروج از سهم می کنند. در این زمان کاهش قیمت رخ میدهد و پولبک در نمودار شکل میگیرد. از سویی دیگر، خریداران منتظر ناحیهای جذاب برای ورود به بازار میباشند و به محض آنکه قیمت سهم به منطقه حمایتی (مقاومت شکسته و نقش تغییر کرده) برسد، آنان سفارش خرید خود را به ثبت خواهند رسانید.
استراتژی معاملاتی مبتنی بر پولبک
همواره و همیشه متخصصین و فعالان بازارهای مالی در پی اصول و قواعد دقیقی برای معامله بودهاند. اما حقیقت امر این است که پولبک بر مبنای عرضه و تقاضا در بازار به وجود میآید و این یک مفهوم کلی در تحلیل تکنیکال محسوب میشود. ضمن آنکه تریدرها بر پایهٔ تجربیات خودشان از این روش ها بهرهجویی میکنند.
ماهیت ترید کردن مبتنی بر پولبک در همهٔ ابزارهای گوناگون تحلیل تکنیکال یکسان میباشد. زیرا خریداران در این روش تنها در پی ورود در حرکت بازگشتی سهم بر روی سطوح شکسته شده میباشند. در این استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت بخش به بررسی سه مورد از پولبک میپردازیم.
Pullback
خرید بعد از پولبک به سطح مقاومت شکسته شده
شمای کاربر قادرید با این استراتژی و با کمک تحلیل تکنیکال سطح های مقاومتی پر قدرت و یا سطح مقاومت تاریخی رمز ارز را تعیین کنید و به انتظار شکست آن بمانید. در اکثر اوقات pullback به سطح شکسته شده رخ می دهد و این ایده آل ترین زمان برای ورود به بازار و خرید آن رمز ارز می باشد. به علت تقارن قیمت خرید با خط حمایت، این ترید قادر خواهد بود نسبت سود به زیان ( یا همان ریسک به ریوارد) بسیار مناسبی داشته باشد.
خرید بعد از پولبک به خط روند
زمانی که سهم در روند کاهشی یا افت میباشد، خرید سهم یا رمز ارز، امری بسیار پرخطر خواهد بود و توصیه نخواهد شد، مگر آنکه با نیت نوسانگیری باشد. ایدهآلترین نقطه برای ورود در اینگونه موارد، هنگامی خواهد بود که روند نزولی سهم یا رمز ارز دچار شکست میشود و بعد از آن با پولبک سهم به روند شکسته شده استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت موجب میشود، شکست، تأیید و نهایی شود.
خرید بعد از پولبک با میانگین متحرک MA
باید بدانیم، سطوح تکنیکالی در برگیرندهٔ سطوح استاتیک داینامیک هستند. البته میانگین های متحرک در دستهٔ سطوح داینامیک استقرار مییابد و از وجههٔ استراتژی معاملاتی مبتنی بر پولبک تفاوت و تمایز چندانی با سطوح استاتیک (حمایت و مقاومت) دارا نمیباشند. اگر میانگین بشکند و بسوی بالا برود و از طریق نمودار و بعد از آن Pullback تشکیل دهد، این امر را میتوان فرصتی برای خرید برشمرد و به معامله ورود کرد.
راه تشخیص پولبک از معکوس شدن
باید بدانیم که اکثر معکوس شدنها همگام با تغییری در جنبههای اساسی در آن سهم میباشند که موجب میشوند، بازار مجدد ارزش این سهام را مورد ارزیابی قرار دهد. برای مثال، ممکن است شرکتی گزارشی از سود اندک خود را منتشر کند، این موجب خواهد شد که سرمایهگذارها دوباره به محاسبه و بهدستآوردن (Net Present Value)سهام مدنظر بپردازند.
در سوی دیگر با وجههای مشابه، ممکن خواهد بود یک شرکت گزارشی مبنی بر توافقنامهای نهچندان رضایتبخش خود ارائه و عرضه کند یا رقبای این شرکت محصولات جدیدی را به بازار تزریق کنند. تغییراتی ازاینقبیل که آثار بلندمدتی بر شرکت عرضهکننده سهام بر جای میگذارند، اگرچه این تغییرات خارج از نمودار رخ میده،. اما باعث معکوس شدن روند قیمت سهام مدنظر خواهد شد.
باید بدانیم معکوس شدن اگرچه در ابتدا امری شبیه به عقبنشینی قیمت میباشد، اما به همین جهت زمانی که یک pullback تداوم دارد و ممکن است به معکوس شدن قیمت مبدل شود، تحلیلگران حوزه تکنیکال از MA، خطوط روند و پرچم بهرهجویی میکنند تا مشخص نمودن آن بهسهولت صورت پذیرد.
انواع پولبک در تحلیل تکنیکال
پولبک در تحلیل تکنیکال به ۳ دسته تقسیم میشود که دربرگیرندهٔ pullback عادی، درونی و بیرونی میباشد که در ذیل هرکدام را بهاختصار شرح خواهیم داد.
Pullback
پولبک عادی (Normal pullback)
این پولبک را عموماً در نمودارهای قیمتی مشاهده میکنیم. بدین صورت که نمودار بعد از شکست حمایت و مقاومت مجدداً به آن سطح مدنظر برخورد میکند.
پولبک درونی (Inside pullback)
اغلب پس از شکست سطوح حمایت و مقاومت و پس از بازگشت به آن سطح، قادر به مشاهدهٔ نفوذ و ورود قیمت به درون محدوده ی مدنظر میباشیم. اینگونه پولبک عموماً نشانگر سردرگمی سرمایهگذاران است که مشخص نیست تصمیم آنان دقیقاً چه چیزی است.
پولبک بیرونی (Outside pullback)
در این پولبک قیمت سهم پیش از رسیدن به سطوح حمایت و مقاومت، به مسیر اصلی خود را ادامه خواهد داد که این امر نشانگر وجود تقاضای قدرتمند در سهم میباشد که اغلب درصد شانس تداوم حرکت روبهبالا میباشد و این امر سبب میشود که خریداران فرصت ورود دوباره به سهم را به سایر سرمایهگذاران ندهند.
خطوط مقاومت و حمایت چیست + 4 استراتژی استفاده از آنها
خطوط مقاومت (Resistance) و حمایت (Support) بدون شک یکی از مهم ترین مباحث در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) محسوب می شود که تریدرها و تحلیلگران بسیاری از آنها برای دریافت سیگنال های خرید و فروش استفاده می کنند. در حقیقت سطوح حمایت و مقاومت، نقاطی که روند صعودی یا نزولی قیمت در آنها رخ می دهد را در اختیار تریدرها قرار می دهند. امروز در داناپ به طور کامل سطوح حمایت و مقاومت را مورد بررسی قرار داده و 4 استراتژی فوق العاده برای استفاده از آنها را نیز به شما معرفی خواهیم کرد.
خطوط حمایت و مقاومت چیست؟
استفاده از خطوط حمایت و مقاومت یکی از محبوب ترین تکنیک های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی محسوب می شود. در حقیقت تریدر با این روش قادر است با سرعتی بالا، نمودار قیمتی را تجزیه و تحلیل کرده و 3 مسئله مهم زیر را در آن شناسایی کند:
- جهت بازار
- شناسایی زمان ورود به بازار (باز کردن پوزیشن معاملاتی)
- شناسایی نقاط خروج از بازار به همراه سود یا ضرر
اگر یک تریدر به 3 پرسش فوق پاسخ دهد، آنگاه می توان گفت در معاملات به سود دهی خواهد رسید. به عبارت دیگر شناسایی سطوح حمایت و مقامت بر روی نمودار به تریدرها در پاسخ به موارد ذکر شده کمک خواهد کرد.
حمایت
سطوح حمایت (سطوح تقاضا) به خطوطی از نمودار گفته می شود که قیمت در آنجا افت کرده اما از آن خط پایین تر نرفته است.
تصویر فوق نشان می دهد که چگونه تراز قیمتی به سمت سطح حمایت کاهش پیدا کرده و سپس با شدت بسیار به سمت سطح مقاومتی برگشته است. از لحاظ تئوریک، خط حمایت به سطوح قیمتی گفته می شود که در آن تقاضا (قدرت خرید) به قدری قوی است که مانع از کاهش بیشتر قیمت خواهد شد.
در حقیقت هرچه تراز قیمتی با روند نزولی به سطوح حمایت نزدیک و نزدیک تر می شود، خریداران تمایل بیشتری به خرید آن دارایی نشان خواهند داد. فروشندگان نیز به دلیل عدم سودآوری معامله، تمایلی به فروش دارایی از خود نشان نمی دهند. به عبارت دیگر در این سناریو نیروی تقاضا (خریداران) بر نیروی عرضه (فروشندگان) غلبه کرده و به همین دلیل تراز قیمتی از سطح حمایت پایین تر نمی رود.
مقاومت
سطوح مقاومت (سطوح عرضه) نیز همانطور که در تصویر قبل مشاهده کردید به خطوطی از نمودار گفته می شود که تراز قیمت در آنجا افزایش پیدا کرده اما از آن سطح بالاتر نمی رود. تصویر قبلی نشان می دهد که چگونه تراز قیمتی به سمت نقطه مقاومت صعود کرده و سپس با شیب بسیار زیادی تغییر جهت داده است.
سطح مقاومت تراز قیمتی است که در آن نیروی عرضه (قدرت فروش) به قدری مطلوب است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری به عمل می آورد. دلیل اصلی این موضوع این است که هرچه قدر تراز قیمت با روند صعودی به سمت نقطه مقاومت پیش می رود، فروشندگان تمایل بیشتری به فروش پیدا کرده و خریداران نیز از خرید امتناع می کنند. در حقیقت نیروی عرضه (فروشندگان) بر نیروی تقاضا (خریداران) غلبه کرده و به این ترتیب از افزایش قیمت جلوگیری می شود.
نحوه ترسیم خطوط حمایت و مقاومت
همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید برای رسم خطوط حمایتی و مقاومتی باید خطوطی را در نمودار رسم کنید که حداقل دو یا سه برخورد با آن سطح داشته باشد. هرچه تعداد برخوردها با این خطوط بیشتر باشد این خطوط از حمایت یا مقاومت قوی تری برخوردار هستند.
4 استراتژی برای استفاده از خطوط مقاومت و حمایت
1- استراتژی Range Trading
استراتژی معاملاتی محدوده ای یا همان رنج تریدینگ در فضای بین سطوح حمایت و مقاومت اتفاق می افتد. در این شرایط تریدرها تمایل دارند در نقاط حمایت خرید کرده و در نقاط مقاومت دارایی خود را به فروش برسانند. اگر این فضا را همانند یک اتاق در نظر بگیریم، آنگاه سطوح حمایت کف اتاق و سطوح مقاومت سقف آن خواهند بود. در حقیقت رِنج ها (Ranges) بیشتر در بازارهایی یک طرفه که هیچ روند مشخصی وجود ندارد ظاهر می شوند.
- نکته : سطوح مقاومت و حمایت همیشه به شکل خطوط صاف نیستند؛ به عبارت دیگر قیمت در برخی اوقات به جای اینکه به شکل یک خط مستقیم باشد، به سمت نقطه خاصی کمانه کرده و از هیچ الگوی خاصی تبعیت نمی کند.
تریدرها ابتدا باید یک محدوده (Range) معاملاتی را مشخص کرده و سپس سطوح مقاومت و حمایت را شناسایی کنند. سطوح مقاومت و حمایت به شکلی واضح در شکل زیر نشان داده است:
در این حالت اگر تراز قیمتی به سمت محدوده حمایت نزدیک باشد، تریدرها سعی خواهند کرد که یک معامله بلند مدت انجام دهند. در صورتی که اگر تراز قیمتی به سمت محدوده مقاومت نزدیک باشد، تریدرها تلاش می کنند که یک معامله کوتاه مدت انجام دهند.
2- استراتژی بریک اوت (BreakOut)
همانطور که مشاهده کردید بازار در برخی اوقات دچار حالت رنج می شود که در آن جهت روند قیمتی از الگوی خاصی پیروی نمی کند. البته پس از گذر از این مرحله، تراز قیمتی اغلب شکسته شده و مجدداً طبق یک روند خاص به حرکت خود ادامه می دهد.
تریدرها بیشتر به دنبال نقاط breakout (شکست) در زیر سطح حمایت یا بالای سطح مقاومت می گردند و از این طریق بر روی حرکت تراز قیمت (Momentum) در یک جهت سرمایه گذاری خواهند کرد. اگر این حرکت قیمت به قدر کافی قوی باشد، آنگاه می تواند روند (Trend) جدیدی را آغاز کند. با این حال تریدرهای با تجربه برای شناسایی نقاط شکست دروغین معمولا قبل از انجام معامله منتظر یک پول بک (Pullback) می مانند.
برای مثال، نمودار زیر سطح حمایت بسیار قدرتمندی را نشان می دهد که قبل از افت قیمت توسط فروشندگان وجود داشته است. بیشتر تریدرها ممکن است نسبت به این نقطه بی توجه باشند و با عجله معاملات کوتاه مدت خود را آغاز کنند. البته تریدرها باید قبل از انجام معامله منتظر شکست (تلاش خریداران برای به دست آوردن کنترل قیمت) در بازار باشند. در سناریوی زیر، تریدرها با مشاهده Pullback باید منتظر باشند تا بازار همچنان به سمت پایین حرکت کند و با توجه به آن در نقطه ای مناسب معامله خود را انجام دهند.
3- استراتژی خط روند (Trendline)
خط روند برای هر دو سطح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار می گیرند. شما می توانید به سادگی خطی رسم کنید که چند نقطه اوج قیمت در یک روند نزولی یا چند نقطه افت قیمت در یک روند صعودی را به یکدیگر متصل کند. در یک روند قوی، تراز قیمتی به شکل صعودی و در جهت روند به حرکت خود ادامه می دهد، بنابراین تریدرها باید به دنبال فرصت های خرید/فروش در جهت حرکتی روند باشند و از این طریق معاملاتی با احتمال موفقیت و سودهی بالاتری را انجام دهند.
4- استراتژی میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک در حقیقت به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک مورد استفاده قرار می گیرد. محبوب ترین میانگین های متحرک در بازه زمانی 20 تا 50 روزه هستند. البته بازه زمانی میانگین متحرک برای استفاده از اعداد فیبوناچی به 21 تا 55 روز تغییر خواهد کرد. برخی از تریدرها از بازه زمانی 100 الی 200 روزه نیز استفاده می کنند، به طور کلی تریدر می تواند بازه زمانی دلخواه خود را اجرای استراتژی میانگین متحرک انتخاب کند.
در نمودار زیر مشخص است که میانگین متحرک 55 روزه (55 MA) ابتدا در بالای خط مقاومت بازار حرکت کرده است، سپس روند بازار شکل معکوس به خود گرفته و 55 MA به سطح حمایتی تبدیل شده است. تریدرها با استفاده از این استراتژی متوجه خواهند شد که آیا بازار روند صعودی خود را حفظ می کند یا اینکه در نهایت دچار شکست می شود.
حمایت و مقاومت در فارکس و نحوه استفاده از آنها
حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین مفاهیم در معاملات فارکس است برای آشنایی با این دو مفهوم این مقاله از مقالات آموزش فارکس را مطالعه کنید.
عجیب است اما، به نظر می رسد هر کس نظر خاص خود را در مورد نحوه محاسبه حمایت و مقاومت در فارکس دارد.
ابتدا بیایید نگاهی به مفاهیم پایه اندازیم:
به شکل بالا نگاه کنید. همانطور که می بینید ، این الگوی زیگزاگ در حال صعود است. (بازار گاوی)
هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت می کند و سپس عقب می نشیند ، بالاترین نقطه پیش از عقب نشینی حالا یک مقاومت محسوب می شود.
سطح مقاومت نشان می دهد که در در آن نقطه فروشنده زیادی وجود دارد.
وقتی قیمت دوباره افزایش یابد ، پایین ترین نقطه ای که قبل از شروع مجدد روند صعودی، به آن رسیده است ، اکنون حمایت محسوب می شود.
سطح حمایت نشان دهنده وجود خریداران زیاد است.استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت
به این ترتیب با بالا رفتن و پایین آمدن قیمت در طول زمان ، مداوم مقاومت و حمایت شکل می گیرد.
عکس این جریان در روند نزولی صادق است.
ابتدایی ترین روش معامله خط یا منطقه حمایت یا مقاومت به قرار زیر است:
جهش یا بانس را معامله کنید
- در جاییکه قیمت به سمت حمایت ریزش می کند ، بخرید.
- در جاییکه قیمت به سمت مقاومت افزایش می یابد ، بفروشید.
“شکست“ را معامله کنید
- هنگامی که مقاومت شکسته می شود ، خرید کنید.
- هنگامی که حمایت می شکند ، بفروشید.
جان؟ “جهش” و “شکست” دیگر چیست؟ اگر کمی گیج شده اید ، جای نگرانی نیست. بعداً راجع به این مفاهیم بطور مفصل بحث خواهیم کرد.
رسم سطح حمایت و مقاومت
نکته ای که باید بخاطر داشته باشید این است که حمایت و مقاومت یک عدد دقیق نیستند بلکه سطح هستند.
اغلب اوقات سطح حمایت یا مقاومت را مشاهده می کنید که به نظر می رسد شکسته شده باشد. اما بلافاصله متوجه می شوید که بازار فقط در حال تست آن سطح است.
در نمودار های کندل استیک ، معمولاً سایه های کندل ها هستند که این “تست” های حمایت و مقاومت را نشان می دهند.
توجه کنید که سایه های کندل ها چگونه سطح حمایت 1.4700 را تست کرده اند.
در آن زمان طوری بنظر می رسید که بازار حمایت را شکسته است.
اما بعدا پی می بریم که بازار تنها در حال تست حمایت بوده است.
با نگاهی اجمالی ، می بینیم که بازار صرفاً در حال آزمایش آن سطح بود.
چگونه متوجه شویم که یک حمایت و مقاومت واقعا شکسته است؟
پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد. برخی معتقدند که اگر کلوز بازار یا قیمت بتواند پس از آن سطح بسته شود ، سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده است. با این حال ، متوجه خواهید شد که همیشه اینطور نیست.
بیایید مثال بالا را در نظر بگیریم و ببینیم وقتی قیمت در واقع بعد از سطح حمایت 1.4700 بسته شده است چه رخ داده است.
در این مورد ، قیمت زیر سطح حمایت 1.4700 بسته شده است اما در نهایت دوباره بالاتر از آن رفته است.
اگر شما فکر می کردید که این یک شکست واقعی است و این جفت ارز را می فروختید ، خسارت زیادی می دیدید!
با نگاه کردن به نمودار ، می توانید بصورت چشمی ببینید و به این نتیجه برسید که حمایت در واقع شکسته نشده بوده است. بلکه همچنان دست نخورده باقی مانده و اکنون حتی قوی تر هم شده است.
برای کمک به فیلتر کردن این شکستهای کاذب ، باید اساسا حمایت و مقاومت را به عنوان “مناطق” در نظر بگیرید و نه اعداد دقیق!
یک راه برای کمک به شما در یافتن این مناطق ، ترسیم حمایت و مقاومت بر روی نمودار خطی است نه نمودار شمعی ژاپنی.
دلیل این امر این است که نمودارهای خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان می دهند در حالی که نمودار شمعی ژاپنی کف و سقف های افراطی را نیز به تصویر اضافه می کنند.
این قله ها و دره ها می توانند گمراه کننده باشند زیرا اغلب آنها فقط واکنشهای “تند و تیز” بازار هستند.
مثل این است که شخصی کار واقعا عجیبی انجام می دهد ، اما وقتی از او در مورد آن سوال شود ، پاسخ می دهد ، “شرمنده ، منظوری نداشتم. فقط یک واکنش بود.”
هنگام ترسیم حمایت و مقاومت ، ما واکنش های بازار را نمی خواهیم. ما فقط حرکات عمدی و با منظور آن را می خواهیم.
با نگاهی به نمودار خطی ، باید خطوط حمایت و مقاومت خود را در اطراف مناطقی ترسیم کنید که در آن نواحی می توانید قله ها یا دره های قیمتی تشکیل شده را ببینید.
نکات مهم دیگر در مورد سطوج حمایت و مقاومت:
- وقتی قیمت از مقاومت عبور می کند ، این مقاومت می تواند تبدیل به حمایت شود.
- هر چه بیشتر قیمت سطح مقاومت یا حمایت را بدون شکستن آن لمس کند ، منطقه مقاومت یا حمایت قویتر است.
- هر مقدار واکنش به یک سطح حمایت یا مقاومت شدیدتر باشد، می تواند حکایت از قدرت آن کند.
- هنگامی که سطح حمایت یا مقاومت شکسته می شود، قدرت ادامه حرکت بستگی به این دارد که حمایت یا مقاومت شکسته شده تا چه حد قوی بوده است.
با کمی تمرین می توانید نواحی مستعد حمایت و مقاومت را به راحتی شناسایی کنید.
در درس بعدی ، به شما آموزش می دهیم که چگونه خطوط حمایت و مقاومت مورب که با نام خطوط روند نیز شناخته می شوند را معامله کنید.