الگو های بازگشتی کندل استیک

آموزش آکادمیک تجارت الکترونیک
آموزش بورس و سهام - آتی سکه - ارزها -اونس-Academic training in e-commerc
الگوهاي بازگشتي یا کندل استیک ها
روند قبلي (Prior Trend)
براي اينکه يک روند ، يک روند بازگشتي شناخته شود، بايد يک روند قبلي براي معکوس شدن وجود داشته باشد. بازگشت صعودي نياز به يک روند الگو های بازگشتی کندل استیک رو به پايين قبلي و بازگشت نزولي نياز به يک روند رو بالاي قبلي دارد. (يعني بازگشت به صعود در يك روند نزولي اتفاق مي افتد يا به بيان بهتر قبل از هر صعودي يك نزول داشته ايم و بر عكس). جهت روند با ابزارهاي تکنيکي مانند خطوط روند (trend lines) ، ميانگين هاي متحرک (moving averages) ، يا ساير جنبه هاي تکنيکي ديگر قابل تشخيص است. (به اين ابزارها شاخص (indicator) مي گويند.)
مرد چکش به دست يا مرد حلق آويز (Hammer and Hanging Man)
مرد چکش بدست و مرد آويخته کاملا به هم شبيه هستند ولي با توجه به عملکرد قبلي قيمت ، معاني متفاوتي دارند. هر دو بدنه هاي با نمک و کوچکي دارند (سفيد يا سياه)، داراي فتيله پايين بلند و فتيله کوتاه بالا مي باشند و يا اصلا فتيله بالايي ندارند .(شكل پايين)
مرد چکش بدست ، يک الگوي بازگشت صعودي است که در هنگام يک روند نزولي شکل مي گيرد. به آن چکش بدست مي گوييم زيرا مثل اين است که از پايين در حال زدن چکش به بازار هستيم تا آن را بالا ببريم . (شكل بالا سمت چپ)
وقتي که قيمتها در حال سقوطند، چکش هشدار مي دهد که به کف قيمت رسيده ايم و قيمتها شروع به بالا رفتن خواهند کرد. فتيله بلند پايين نشان دهنده اين است که فروشندگان قيمت را به پايين هل مي دنهد و خريداران قيمت را به بالا هل مي دهند و درنهايت اين خريداران هستند که موفق مي شوند و قيمت نزديک قيمت بازشدنش بسته مي شود .
توجه کنيد که با ديدن يک چکش در يک روند نزولي فورا به فکر خريد نيفتيد. قبل از اينکه وارد معامله خريد بشويد به يک تاييد بالارونده نياز داريد. يک تاييد خوب مي تواند اين باشد که منتظر يک شمع سفيد باشيد که قيمت بسته شدن آن بالاتر از قيمت باز شدن شمعي باشد که در سمت چپ چکش وجود دارد .
معيارهاي تشخيص:
- فتيله بلندي که سه يا چهار برابر بدنه اصلي است.
- فتيله بالايي بسيار کوتاه است و يا اصلا وجود ندارد.
- بدنه اصلي کوچک و در قسمت بالا شمع قرار دارد.
- رنگ بدنه اصلي مهم نيست .
مرد حلق آويز ، يک الگوي بازگشتي رو به پايين است که همچنين مي تواند يک سطح مقاومت بالا يا قوي را نشان دهد. زمانيکه قيمت بالا مي رود، تشکيل مرد حلق آويز نشان دهنده اين است که تعداد فروشندگان نسبت به خريداران در حال افزايش است. فتيله بلند پاييني نشان دهنده اين است که فروشندگان در حال فشار آوردن به قيمت هستند. خريداران هم قادر به وارد آوردن فشار اما فقط در نزديک قيمت باز شدن هستند. اين هشداري به ماست که تعداد خريداران به اندازه کافي نيستند و نمي توانند شتاب لازم را براي نگهداشتن روند رو به بالاي قيمت وارد کنند .
معيارهاي تشخيص:
- فتيله بلند پايين که در حدود دو تا سه برابر بدنه اصلي است.
- بدون فتيله بالايي يا داراي يک فتيله بسيار کوچک در بالا.
- بدنه اصلي در قسمت بالايي شمع قرار دارد.
- رنگ بدنه اصلي مهم نيست، با اين وجود يک بدنه سياه نشان دهنده قدرت سقوط بيشتري از بدنه سفيد است.
شمعها با استفاده از قيمت هاي کف، سقف و باز شدن و بسته شدن شکل مي گيرند.
- اگر قيمت بسته شدن بالاي قيمت باز شدن باشد، يک شمع توخالي (معمولا سفيد) کشيده مي شود.
- اگر قيمت بسته شدن پايين قيمت باز شدن باشد، يک شمع توپر (معمولا سياه) کشيده مي شود.
- قسمت توخالي يا توپر يک شمع "بدنه اصلي" يا بدنه ناميده مي شود.
- خطوط باريکي که از بالا و پايين بدنه بيرون آمده اند و نشان دهنده کف و سقف هستند، فتيله ناميده مي شوند.
- بالاترين نقطه فتيله بالا سقف قيمت ناميده مي شود.
- پايين ترين نقطه فتيله پايين مف قيمت ناميده مي شود.
بدنه ها قدرت خريد يا فروش را نشان مي دهند. هرچه بدنه طولاني تر باشد نشان دهنده خريد يا فروش پر فشارتري است .
بدنه هاي کوچک نشان دهنده فعاليت کم خريداران و فروشندگان هستند. در زبان فــارکس کاران به خريدارن گاوها و به فروشندگان خرس ها مي گويند .
شمع هايي با فتيله هاي بلند بالا و پايين و بدنه هاي کوچک، فرفرگردان ناميده مي شوند. اين الگو نشان دهنده ترديد و دودلي خريداران و فروشندگان است.
ماروبوزو به اين معني است که شمع هيچ فتيله اي ندارد. اگر بدنه شمع تو خالي يا سفيد باشد قيمت کف همان قيمت باز شدن و قيمت سقف همان قيمت بسته شدن و اگر بدنه تو پر يا مشکي باشد بالعکس است .
در دوجي قيمت باز شدن و بسته شدن يکي است يا درنهايت تفاوت بسيار اندکي با هم دارند.
مرد چكش به دست يک الگوي بازگشتي بالارونده است که در طي يک روند رو به پايين تشکيل مي شود. به آن چکش مي گوييم چرا که گويي با چکش در حال شکل دادن و بالا آوردن بازار هستيم.
مرد حلق آويز يک الگوي رو به پايين بازگشتي است که مي توان آن را به عنوان يک سطح قوي مقاومت در نظر گرفت. چکش وارونه در زمان سقوط قيمتها اتفاق مي افتد و به معني اين است که امکان بازگشت وجود دارد .
شهاب سنگ يک الگوي بازگشتي رو به پايين است که شبيه چکش وارونه است با اين تفاوت که وقتي اتفاق مي افتد که قيمتها در حال صعود باشند.
فایل (های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
تصویر (ها)
زکات علم نشر ان است. برای تریددر بورس و اتی سکه – اونس – سرمایه گذاری در بازار اتی وفلزات – صادرات – واردات احتیاج به علم تجارت الکترونیک وزیر شاخه های ان داریم.
جهت اموزش میتوانید از سایت های زیر استفاده کنید
علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی فرد در تحلیل جریان گستردهای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل دادههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند.
تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب میگردد و نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصربهفردترین و دقیقترین روشهای این نوع الگو های بازگشتی کندل استیک از تحلیل است، به گونهای که میتوان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.
عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است و نمودارهای شمعی ژاپنی میتوانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار الگو های بازگشتی کندل استیک دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است. در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.
برای دیدن محتوی کامل این مجموعه روی دکمه ثبت نام در دوره کلیک نمایید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
محصولات مرتبط
آموزش رسم کانال و شناخت مقاومت و حمایت
آموزش نوسان گیری و تکنیکال دو سهم خوساز و حفارس به صورت حرفه ای
حراج!
آموزش الگو های کندل استیک ها “شمع های ژاپنی”
الگوهای پایه کندل استیک ژاپنی (شمعی ژاپنی) ؛ به نظر شما الگوهای اسپینیگ تاپ مارابوزو و دوجی چه شباهاتی با یکدیگر دارند؟ بطور کلی باید بدانید تمامی این الگوهای نام برده شده همگی جزو کندل استیکهای ژاپنی (شمعی ژاپنی) به شمار میروند که در این مقاله به آموزش الگو های کندل استیک شمعهای ژاپنی میپردازیم. توصیه میکنیم با ما همراه بمانید تا باهم نگاهی به این کندل استیکها بیندازیم و معنی آنها در شرایط قیمتگذاری را متوجه شویم.
الگوی شمع ژاپنی چیست؟
طبق آمار و تاریخچه تحلیل تکنیکال قدمت الگوهای شمعی به ۲۰۰ سال قبل باز میگردد، در آن زمان ژاپنیها از الگوهای شمعی جهت بررسی و تحلیل قیمت برنج استفاده میشد. الگوها در این نوع به دودسته تک شمعی و چند شمعی تقسیمبندی میشوند، اما معمولا تعداد شمعها بیشتر از ۵ نمیشود و اغلب از آنها جهت تعیین نقطههای بازگشتی استفاده میگردد.
نام دیگری که برای الگوهای تک شمعی وجود دارد، کندل استیک است که در تحلیل تکنیکال از آن برای نمایش قیمتها و رسم نمودار استفاده میشود. اگر از شمعها به صورت تکی استفاده شود از نحوه ترکیب آنها برای تحلیل و بررسی روند آینده قیمت استفاده میشود. اصلیترین دلیل محبوبیت کندل استیکهای ژاپنی این است که استفاده از آنها تقریبا ساده است و تشخیص حالت نزولی و صعودی در آنها نسبت با سایر الگوها از وضوح بیشتری برخوردار است.
انواع الگو های کندل استیک
به طور کلی انواع کندل استیکها الگو های بازگشتی کندل استیک به دو دسته کندلهای صعودی و نزولی تقسیمبندی میشوند، در این بین الگوهای نزولی نشان دهنده بازار خرسی و کندلهای صعودی نشان دهنده بازار گاوی میباشد. که در ادامه به معرفی مهم ترین موارد می پردازیم.
کندل اسپینینگ تاپ:
کندل استیک های ژاپنی که سایه پایین و بالای آن ها بلند است و بدنه کوچکیدارند اسپینینگتاپ نامیده می شوند؛ اما رنگبدنه در این کندل خیلی مهم نیست، الگوی بالایی اسپینیگ تاپ نشان دهنده تردید بین فروشندگان و خریداران است.
بدنه کوچک این کندل ( اعم از اینکه خالی باشد و یا پر باشد ) نشان دهنده مقدار ناچیزی از تحرک سهم در بازه زمانی که سهم در بازار الگو های بازگشتی کندل استیک باز و بسته شده است و سایه ها نشان دهنده این است که هم خریدار و هم فروشنده در حال رقابت باهم هستند اما هیچ کدام نمی توانند دست بالا را داشته باشند. در حالی که روند در بازار شروع به حرکت میکند، با تغییرات اندکی به پایان میرسد و قیمتها از زمان شروع تا پایان بازار به صورت قابل توجهی افزایش یا کاهش مییابد؛ اما قدرت در خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است و اینگونه نتیجه مساوی خواهد بود. .
اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید معمولا به این نتیجه میرسیم که خریدار زیادی باقی نمانده است و نتیجه بلعکس (نزول سهم) نیز قابل پیش بینی میباشد؛ اما اگر کندل اسپینینگ تاپ در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید، معمولا این مفهوم را دارد که فروشنده زیادی باقی نمانده و نتیجه بلعکس نیز (صعود سهم) قابل پیش بینی میباشد.
کندل مارابوزو:
به زبان ساده کندل مارابوزو به این معنی است که بدنهی کندل بدون سایه است؛ کلمه مارابوزو در زبان ژاپنی معنی (سر طاس) یا (سر تراشیده شده) است. به همین دلیل این کندلها با عنوان کندل طاس یا کندل تراشیده شده نیز شناخته میشوند که نشان دهنده کندلی تمام بدنه و بدون سایه میباشد.
با توجه به این که بدنه کندل خالی و یا پر باشد، بالا و پایین رفتن قیمت نیز همانند شروع و پایانقیمت در بازار هستند..
دو نمونه کندل مارابوزو را در تصویر زیر مشاهده کنید:
کندل مارابوزو سبز دارای بدنه بلندی است که سایهای ندارد، قیمت بازشده برابر با حداقل قیمت و قیمتی که سهم بسته شده حداکثر قیمت سهم میباشد؛ یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با پایین ترین قیمت باز شده و در بالاترین قیمت بسته شده.
این کندل یک کندل بسیار پوشای صعودی است و نشان دهنده این است که خریداران کنترل کننده کل بازار آن سهمدر آن بازار بوده اند. معمولا این کندل اولینقدم در ادامه این روند و یا الگوی معکوس صعودی میباشد.
کندل مارابوزو قرمز دارای بدنه بلندی میباشد که سایهای ندارد، قیمت باز شده برابر است با حداکثر قیمت و قیمت بسته شده حداقل قیمت سهم میباشد، یا به زبان ساده به معنی این است که کندل با بالا ترینقیمتباز شده و در با پایینترین قیمت نیز بسته شده.
این کندل یک کندل بسیار پوشای نزولی به شمار میرود و نشاندهنده این است که فروشندگان کنترل کننده کل بازار آن سهمدر آن بازار هستند. معمولا این کندل اولینقدم در ادامه روند و یا الگوی معکوس نزولی است. براساس جایی که کندل مارابوزو قرار گرفته و رنگی کندل دارد به راهنماییهای الگو های بازگشتی کندل استیک زیر توجه کنید:
- اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
- اگر کندل مارابوزو سبز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا بلعکس شود.
- اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم نزولی است به وجود آید نشان دهنده این میباشد که این روند احتمالا ادامه دار است.
- اگر کندل مارابوزو قرمز در موقعیتی که سهم صعودی است به وجود آید نشان دهنده این است که این روند احتمالا بلعکس شود.
کندل های دوجی:
کندل دوجی نشان دهنده نمودارهایی است که قیمت آغاز و پایان آن یکسان باشند و یا بدنه آنها به شدت کوتاه باشند. کندل دوجی باید دارای بدنه کوچکی باشد که به صورت یک خط نازک ظاهر میشود.
کندل استیکهای دوجی نشان دهنده تردید و کشمکش بین فروشنده و خریدار برای تثبیت موقعیت است، در این موارد قیمتها در هنگام آغاز بازار حرکت بالا و پایین دارند؛ اما در پایان در قیمت نزدیکی به قیمت زمان شروع بازار، بسته میشوند. در نهایت هیچ کدام ازخریدار و فروشنده بازار را کنترل نخواهند کرد و نتیجه در نهایت بین آنها مساوی است.
کندلهای دوجی به ۴ شکل تقسیممی شوند:
اندازه سایههای بالایی و پایینی الگو های کندل استیک دوجی میتواند متفاوت باشد که در نتیجه کندل استیکهای فارکس میتواند به اشکالی شبیه یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت به علاوه شباهت داشته باشند. کلمه دوجی میتواند به هر دو حالت جمع و یا مفرد کندل اشاره کند.
زمانی که دوجی در نمودار شکل میگیرد، باید توجه ویژهای به الگوهای کندل استیکهای پیشین داشته باشید.
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه خالی (همانند کندل ماربوزو سبز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که خریداران خسته و قدرت خرید ضعیف شده است.
برای اینکه افزایش قیمت ادامه دار باشد به خریداران بیشتری نیاز است که در این حالت خریدار بیشتری موجود نیستند و فروشندگان حاضر، منتظر این هستند که در این شرایط وارد شوند و قیمت را پایین آورند.
(کندل سفید نشان از کندل صعودی میباشد.)
اگر کندل دوجی پس از کندلهای بلند با بدنه پر (همانند کندل ماربوزو قرمز) تشکیل شوند، کندل دوجی نشان دهنده این است که فروشندگان خسته و فروش ضعیف شده است. برای اینکه قیمت کاهش داشته باشد به فروشندگان بیشتری نیاز است که در این حالت فروشندگان بیشتری موجود نیستند و خریداران حاضر منتظر این هستند که در این شرایط در پایینترین قیمت موجود وارد بازار شوند.
(کندل سیاه نشان از کندل نزولی میباشد)
زمانی که به دلیل کمبود فروشنده افول سهم مشخص هست، در این وضعیت برای اینکه این شرایط تغییر کند به قدرت خرید نیاز است. برای تشخیص این کندل، به بسته شدن کندل سفید بالای کندل سیاه زمان شروع دقت کنید.
جمع بندی:
در این مطلب به طور کلی به آموزش الگو های کندل استیک پرداخته شد، امیدواریم با استفاده از این مطالب بتوانید اطلاعات لازم در این رابطه کسب کرده باشید و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس نکاتی که به شما گوش زد شده است انجام دهید…
کندل استیک چیست؟
کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.
بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.
نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.
روش نمایش میله ای در نمودار قیمت
این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.
در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.
نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.
روش نمایش خطی در نمودار قیمت
در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.
نمودار شمعی
روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.
ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.
اجزای کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.
رنگ بدنه نمودار شمعی
در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.
در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازهی معاملاتی است.
اندازه بدنه نمودار شمعی
علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.
برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.
کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.
سایه نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.
در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.
در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.
9 الگوی کندل استیک
نمودارهای شمعی دارای دو الگو های بازگشتی کندل استیک الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.
اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:
1- الگوی کندل استیک مارابوزو
کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.
2- الگوی کندل استیک دوجی
کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.
کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.
کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.
کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.
کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.
3- الگوی کندل استیک فرفره
نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.
4- الگوی کندل استیک هارامی
این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل میشود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.
هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.
5- الگوی کندل استیک هیکن آشی
این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.
در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.
6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی
الگوی پوشا یکی از الگو های بازگشتی کندل استیک الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.
7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز
نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.
8- الگوی کندل استیک چکش
الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.
9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.
استراتژی کندل استیک
برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.
الگوهای کلاسیک کندل استیک می توانند صعودی یا نزولی باشند و بر اساس تعداد کندلی که این الگوها تشکیل می دهند به سه گروه تک کندلی، دو کندلی و سه کندلی تقسیم می شوند. تشکیل الگوهای کندل استیک در سطوح حمایت یا مقاومت و یا به عبارتی هنگامی که به انتهای روندی میرسند می توانند سیگنالی برای تغییر روند محسوب شوند.
تشکیل هر کدام از این الگوها دارای شرایط و ضوابط خاصی می باشد. برخی از الگوهای صعودی شامل الگوی تک کندلی چکش، الگوی دو کندلی پوشای صعودی، الگوی سه کندلی سه سرباز سفید هستند. برخی از الگوهای نزولی نیز شامل الگوی تک کندلی مرد آویزان، الگوی دو کندلی پوشای نزولی و الگوی سه کندلی سه کلاغ سیاه می باشند.
از مهم ترین الگوهای دو کندلی الگوهای پوشا (engulfing) هستند که الگوهای بازگشتی می باشند. الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که بعد از مشاهده ی آنها انتظار داریم روند تغییر جهت بدهد. این الگوها از دو کندل با رنگهای متفاوت تشکیل شده و به این دلیل به این الگوها پوشا گفته می شود که بدنه ی کندل دوم کاملا بدنه ی کندل اول را پوشش می دهد. به طور کلی دو نوع الگوی پوشا وجود دارد: الگوی پوشای صعودی و الگوی پوشای نزولی.
منظور ما از پوشش، پوشش بدنه ها و نقاط باز و بسته شدن قیمت است و به high و low ها یا به اصطلاح شاخ و دم ها کاری نداریم. در حالت استاندارد شاخ و دم کندل اول را نیز در بر می گیرد ولی حتی اگر شدوی کندل اول از کندل دوم بالاتر هم رفته باشد، مادامی که بدنه ی کندل دوم بدنه ی کندل اول را پوشش داده است، پوشا در نظر گرفته می شود.
الگوی پوشای نزولی معمولا در انتهای روند صعودی هنگامی که قیمت به یک سطح مقاومت قوی برخورد می کند و دیگر نمی تواند بالاتر برود شکل می گیرد. این الگو نشان دهنده ی این است که قدرت فروشنده ها خیلی بالا رفته است و به اصطلاح بازار در دست خرس هاست. با مشاهده ی این الگو انتظار اتمام روند صعودی و شروع روند نزولی را داریم. در این الگو کندل اول سبز رنگ و صعودی، و کندل دوم قرمز رنگ و نزولی است.
مهم این است که در الگوهای پوشای نزولی نقطه ی باز شدن کندل قرمز رنگ هم سطح یا بالاتر از کندل سبز رنگ باشد و بهتر است که شاخ و دم کندل سبز رنگ را هم در بر بگیرد. نکته ی قابل توجه این است که هر چقدر گپ قیمتی بین بسته شدن کندل اول و باز شدن کندل دوم بیشتر باشد، این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. هم چنین در الگوی پوشای نزولی باید نقطه ی بسته شدن کندل دوم نیز پایین تر از نقطه ی باز شدن کندل قبل از خودش باشد.
در الگوی پوشای صعودی عکس مطالب بالا صدق می کند. الگوی پوشای صعودی در انتهای روند نزولی و هنگامی که قیمت به یک سطح حمایت قوی برخورد می کند ایجاد می شود. این الگو از دو کندل که اولی نزولی و دومی صعودی است تشکیل می شود. بعد از مشاهده ی این الگو انتظار اتمام روند نزولی و شروع روند صعودی را داریم. در این الگو کندل اول به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز می باشد. کندل اول که کوچک و منفی است نشان می دهد که فروشنده های سهم در روز اول قدرتی نداشته اند. کندل دوم که مثبت و بزرگتر است نشانه ی توقف قدرت فروشنده هاست و حجم معاملات در این کندل بسیار بیشتر است به طوری که خریداران آنقدر الگو های بازگشتی کندل استیک می خرند که دیگر فروشنده ای باقی نمی ماند. اگر بر اساس این الگو می خواهید خرید انجام دهید بهتر است حد ضرر را در پایین ترین نقطه ی کندل صعودی قرار دهید. اگر بدنه ی کندل دوم آن قدر بزرگ باشد که نه تنها کندل قبلی که حتی بدنه ی چندین کندل قبل از خودش را پوشش بدهد، این الگو قدرت و اعتبار بیشتری دارد.
این نکته حائز اهمیت است که الگوهای کندلی به تنهایی اعتبار لازم برای تصمیم گیری در خرید و فروش را ندارند. به عبارتی این الگوی کندلی نیست که روند را تغییر می دهد؛ بلکه تغییرات روند بازار خود را به صورت الگوهای کندلی به ما نشان می دهد. در کنار الگوهای کندلی باید از یک یا چند ابزار دیگر مثل سطوح حمایت و مقاومت یا سطوح فیبوناچی یا اندیکاتور میانگین متحرک یا بولینگر باند و . نیز استفاده کرد ولی نکاتی وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها اعتبار و قدرت الگو افزایش پیدا می کند. برای مثال همان طور که قبلا هم اشاره کردیم در الگوهای پوشا هر چقدر اندازه ی بدنه ی کندل دوم بزرگتر و اندازه ی بدنه ی کندل اول کوچکتر باشد، اعتبار الگو بیشتر است. همچنین وجود الگوی پوشای صعودی در نزدیکی خط حمایت می تواند سیگنال خرید، و وجود الگوی پوشای نزولی در نزدیکی خط مقاومت می تواند سیگنال فروش در نظر گرفته شود. در نظر داشته باشید الگوهای کندلی به ما حد سود هم نمی دهند. برای پیدا کردن حد سود باید از سایر معیارهای تحلیل تکنیکال استفاده کنیم یا حد سودمان را با استفاده از گذشته ی قیمت و سطوح حمایت پیدا کنیم.