الگو هاي دو شمعي و سه شمعي

تعریف کندل شناسی
کندل ها نشان دهندهی رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان می باشند.
کندلشناسی به علم بررسی رفتاری کندلها گفته میشود. بنابراین شناخت دقیق آنها یکی از مهمترین اصول وارد شدن به بازارهای مالی است.
کندل ها از ۳ بخش تشکیل میشوند:
۱)بدنه
۲)سایه بالایی
۳)سایه پایینی
بدنه:
نشاندهنده این است که آیا قیمت بستهشدن بالاتر از قیمت باز شدن بوده است یا پایینتر از آن.
در صورتی که بدنه شمع به رنگ سبز باشد به این معنی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت آغازین است و قدرت خریداران بیشتر است.
در صورتی که بدنه شمع به رنگ قرمز باشد به این معنی است که قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت آغازین است و قدرت فروشندگان بیشتر است.
سایه ها:
بالاترین و پایینترین قیمت روز را نشان میدهند.
اگر سایه پایینی بلند باشد، نشان میدهد که در ابتدا قدرت فروشندگان زیاد بوده و رفته رفته قدرت خریداران سهم بیشتر شده و خریداران سهامهای عرضه شده را خریداری کرده و قیمت را بالا میبرند.
اما اگر سایه بالایی بلند باشد، نشان میدهد که در ابتدا قدرت خریداران زیاد بوده و رفته رفته قدرت فروشندگان سهم بیشتر شده و با عرضه سهام قیمت را پایین میآورند.
کندل صعودی و نزولی
انواع کندلها
مارابوزو (Marubozu):
دارای بدنه بلند و معمولا بدون سایه یا با سایهی بسیار کوچک است و نشاندهندهی قدرت روند است.
هرچه بدنه شمع بلندتر باشد این موضوع تشدید میشود.
مارابوزو سبز یا گاوی (bullish marubozu):
به کندلی میگویند که در آن قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد.
بیانگر این است که قدرت خریداران زیاد می باشد و کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند.
نشاندهندهی ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی میباشد.
مارابوزو قرمز یا خرسی ( bearish marubozu):
به کندلی میگویند که در آن قیمت باز شدن با قیمت سقف و قیمت بسته شدن با قیمت کف برابر می باشد.
بیانگر این است که قدرت فروشندگان زیاد میباشد و کنترل بازار در دست فروشندگان است و بازار را به پایین میکشند.
این کندل نشاندهندهی ادامه نزول سهم و یا اولین مرحله تشکیل یک روند نزولی میباشد.
کندل مارابوزو
دوجی (Doji):
کندلی که در آن قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به هم باشد.
این کندلها دارای سایههای بلند و بدنههای بسیار کوتاه میباشند و نشاندهندهی تعادل قدرت بین خریداران و فروشندگان میباشد. این کندلها نشاندهنده ضعف روند و حالت بیتصمیمی در بازار میباشند.
انواع کندل دوجی
دوجی پایه بلند (Long leg doji)
دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
کندل دوجی
قرقره ( spinning top):
دارای سایههای بلند و بدنه کوچک میباشد. نشاندهندهی شک و دودلی بین فروشندگان و خریداران است.
- اگر کندل قرقره در طول یک روند صعودی شکل بگیرد، معمولاً به این معناست که خریداران زیادی باقی نماندهاند و ممکن است برگشت در مسیر داشته باشیم.
- اگر کندل قرقره در طول یک روند نزولی شکل بگیرد، معمولاً به این معناست که فروشندگان زیادی باقی نماندهاند و ممکن است برگشت در مسیر داشته باشیم.
کندل قرقره
انواع الگو های کندل شناسی
الگوهای تک شمعی
الگوی چکش( hammer patterns)
این الگو در روند نزولی نشانه وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد و نشانهای از بازگشت روند است.
- دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است.
- سایه پایینی باید حداقل دوبرابر بدنه کندل باشد.
- این الگو معمولا سایه بالایی ندارد یا در مقایسه با سایه پایینی بسیار کوچک است.
- بعد از یک روند نزولی اتفاق میافتد.
الگوی چکش
الگوی چکش معکوس (Inverted hammer)
این الگو معکوس الگوی چکش است.
- این الگو دارای بدنه کوچک در پایین و سایه بلند است.
- این الگو معمولا سایه پایینی ندارد یا در مقایسه با سایه بالایی بسیار کوچک است.
- سایه بالایی باید حداقل دوبرابر بدنه کندل باشد.
- در انتهای یک روند نزولی اتفاق می افتد.
- نشانه بازگشت روند میباشد.
- بدنه کندل هر چه کوچکتر باشد نشاندهنده اعتبار بیشتر الگو است.
الگوی چکش معکوس
در این حالتها اگر طول سایه حداقل سه برابر بدنه باشد، به آن کندل پین بار(pin bar) میگوییم. پین بار اگر در محدودههای مقاومتی و یا حمایتی تشکیل شود، نشانه واکنش به آن ناحیه است. در صورتیکه کندل بعدی تاییدی بر برگشت روند باشد، میتوانیم وارد معامله شویم.
برای مثال اگر بعد از اصلاح یک سهم در بورس تهران پین بار صعودی مشاهده کنیم، میتوانیم با اطمینان بیشتری از صعود سهم صحبت کنیم.
گروه بورسنامه برای این حالت فیلتر طراحی کرده است. جهت مشاهده فیلتر کندل مشکوک وارد صفحه فیلترهای کاربردی شوید.
الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)
- در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود.
- نشاندهنده تغییر به سمت روند نزولی است.
- دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است.
- سایهی پایینی حداقل دو برابر بدنه کندل میباشد.
- این الگو معمولا سایه بالایی ندارد یا در مقایسه با سایه پایینی بسیار کوچک است.
- دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه است.
الگوی مرد به دار آویخته
الگوی ستاره دنباله دار (shooting star)
- دارای یک بدنه کوچک در نزدیکی پایینترین قیمت روز است.
- در پایان یک روند صعودی شکل میگیرد.
- نشاندهنده آغاز روند نزولی است.
- سایه بالایی بلندی دارد.
- این الگو معمولا سایه پایینی ندارد یا در مقایسه با سایه بالایی بسیار کوچک است.
- سایه بالایی باید حداقل دوبرابر بدنه کندل باشد.
الگوی ستاره دنباله دار
الگوهای دو شمعی
الگوی پوشا (Engulfing pattern)
از نوع الگوهای بازگشتی میباشند و رنگ کندل در این الگو بسیار مهم است.
الگوی پوشای صعودی
- از دو کندل تشکیل میشود.
- در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
- شمع اول حتما باید نزولی باشد.
- شمع دوم حتما باید صعودی باشد.
- بدنه شمع دوم حتما باید بدنه شمع اول را پوشش دهد.
- هر چه کندل پوششی بزرگتر باشد قدرت بیشتری خواهد داشت.
- اگر کندل دوم تمامی کندل قبل را بپوشاند (از کمترین قیمت تا بیشترین قیمت) قدرت الگو بیشتر میشود و میتوان به بازگشت روند امیدوار بود
الگوی پوشای نزولی
- از دو کندل تشکیل میشود.
- در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
- شمع اول حتما باید صعودی باشد.
- شمع دوم حتما باید نزولی باشد.
- بدنه شمع دوم حتما باید بدنه شمع اول را پوشش دهد.
- هر چه کندل پوششی بزرگتر باشد قدرت بیشتری خواهد داشت.
- اگر کندل دوم تمامی کندل قبل را بپوشاند (از کمترین قیمت تا بیشترین قیمت) قدرت الگو بیشتر میشود و میتوان به بازگشت روند امیدوار بود.
الگو پوشا صعودی و نزولی
الگوی ابر سیاه (Dark cloud)
- یک الگوی برگشتی است و دارای دو کندل میباشد.
- در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشانه تغییر به سمت روند نزولی است.
- شمع اول حتما باید صعودی باشد.
- شمع دوم حتما باید نزولی باشد.
- شمع نزولی باید حداقل تا ۵۰ درصد شمع صعودی نفوذ کند.
- بین باز شدن شمع جدید با بسته شدن شمع قبلی حتما باید یک فاصله (gap) وجود داشته باشد.
الگوی ابر سیاه
الگوی نفوذی (Piercing pattern)
- یک الگوی برگشتی و دو کندلی میباشد.
- این الگو بر خلاف ابر سیاه است.
- در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد و نشانه بازگشت روند به سمت صعودی میباشد.
- شمع اول نزولی است.
- شمع دوم صعودی است.
- شمع صعودی باید حداقل تا ۵۰ درصد شمع نزولی نفوذ کند.
- بین باز شدن شمع جدید با بسته شدن شمع قبلی حتما باید یک فاصله (gap) وجود داشته باشد.
الگوی نفوذی
الگوهای سه شمعی
الگو ستاره صبحگاهی (morning star)
- از ۳ کندل تشکیل میشود.
- در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشانه بازگشت به سمت روند صعودی میباشد.
- شمع اول نزولی و دارای بدنه بلند است.
- شمع دوم دارای بدنه کوچک است و میتواند صعودی یا نزولی باشد. (کندل فرفره)
- شمع سوم صعودی و دارای بدنه بلند است.
- شمع سوم باید تا ۵۰ درصد شمع اول بالا رود.
ستاره صبحگاهی
الگو ستاره عصرگاهی (evening star)
- یک الگو ۳ کندلی است.
- در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و نشانه بازگشت به سمت روند نزولی میباشد.
- شمع اول یک کندل صعودی و دارای بدنه بلند است.
- شمع دوم دارای بدنه کوچک است و میتواند صعودی یا نزولی باشد. (کندل فرفره)
- شمع سوم نزولی و دارای بدنه بلند است.
- شمع سوم باید تا ۵۰ درصد شمع اول بالا رود.
ستاره عصرگاهی
الگو سه سرباز سفید (Three white soldiers)
- یک الگو ادامه دهنده است.
- دارای ۳ کندل صعودی با بدنه بلند است.
- قیمت بسته شدن هر شمع بالاتر از بالاترین قیمت شمع قبلی است.
- نشاندهنده تثبیت روند صعودی است.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه کلاغ سیاه (Three black crows)
- یک الگو ادامه دهنده است.
- دارای ۳ کندل نزولی با بدنه بلند است.
- قیمت باز و بسته شدن هر شمع پایین تر از شمع قبلی قرار می گیرد.
- نشاندهنده تثبیت روند نزولی است.
الگوی سه کلاغ سیاه
الگوی شمعی دوجی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) یک الگوی کندلی نزولی میباشد که نشاندهندهٔ بازگشت در قیمت است.
از طریق شکلگیری کندلی که در آن قیمت باز شدن، پائینترین قیمت و قیمت بسته شدن همگی در یک نقطه قرار داشته و این کندل دارای سایهٔ بالایی طویلی میباشد.
این سایه بالایی طویل نشاندهندهٔ این است که حرکت صعودی که توسط گاوها (Bulls) که در بازار ایجاد شده است در نهایت توسط خرسها (Bears) در بازار کنترل شده است، که این کندلها معمولاً پیش از شروع یک روند نزولی شکل میگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی
- الگوی شمعی دوجی سنگ قبر یک الگوی روبهپایین در بازار میباشد که نشاندهندهٔ احتمال وقوع یک بازگشت قیمتی در حرکات قیمت میشود.
- الگوی سنگ قبر میتواند بهعنوان نشانهای از کسب سود و بستن موقعیتهای مالیاتی صعودی و ورود به یک معامله شناخته شود.
- کندلی که در نقطهٔ مقابله کندل سنگ قبر قرار دارد، الگوی شمعی دوجی سنجاقکی میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی شمعی دوجی سنجاقکی میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی شمعی دوجی سنجاقکی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی شمعی دوجی سنگ قبر بر وقوع یک بازگشت قیمتیِ نزولی دلالت میکند. در حالی که نیازی نیست که حتماً قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، و پایینترین قیمت حتماً با یگدیگر برابر باشند تا این الگو معتبر شمرده شود، ممکن است که این کندلها دارای سایهٔ بسیار کوچکی نیز باشند، در غیر این صورت داشتن بدنهای اندکی بزرگتر، این کندلها بهعنوان یک چکش برعکس (inverse hammer)، ستارهٔ دنبالهدار (shooting star)، و یا یک کندل اسپینیگ تاپ (spinning top) شناخته میشوند.
در این حالت بازار به ما میگوید که خرسها در بازار اجازهٔ ادامهٔ حرکت قیمت به سطوح بالاتر را ندادهاند، اما گاوها در بازار در همین حین از اُفت بیش از حد قیمت جلوگیری کرده و آن را تا سطح باز شدن قیمت بالا نگه داشتند. و قیمت در نهایت در همان سطح بسته شده است. بنابراین با وجود یک سایهٔ بالایی طویل به این نکته پی میبریم که مقدار قدرت خرید در بازار در حال کاهش میباشد.
در حالی که الگوی شمعی دوجی سنگ قبر میتواند در انتهای یک روند نزولی نیز دیده شود، بهطور معمول در انتهای یک روند صعودی دیده میشود.
با وجود اینکه الگوی شمعی دوجی سنگ قبر کندلی شناخته شده است، مانند بسیاری دیگر از الگوهای نموداری، قطعی نمیباشد.
بهطور معمول معاملهگران در زمان شکلگیری الگوی شمعی دوجی سنگ قبر هیچعملی را انجام نمیدهند مگر اینکه کندل تشکیلشدهٔ بعدی تأییدیه از یک بازگشت روندی را صادر کند.
معاملهگری با الگوی شمعی دوجی سنگ قبر
معاملهگران معمولاً در این حالت از موقعیتهای معاملاتی خرید خود خارج شده و یا شروع به ورود به موقعیتهای معاملاتی فروش میکنند.
مهم است که از این الگوی کندلی در کنار دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال بهعنوان الگو هاي دو شمعي و سه شمعي تأییدیه استفاده کنیم. در بیشتر مواقع، معاملهگران نگاهی به حجم معاملات این دوره، بهخصوص در مقایسه با حجمهای معاملاتی پیشین میاندازند، زیرا این حجمهای معاملاتی میتوانند نشانهای از اعتبار الگوی تشکیلشده باشند.
نموداری که در ادامه آمده است، نشاندهندهٔ تشکیل یک الگوی شمعی دوجی سنگ قبر در نمودار سهام شرکت سیانوتک (Cyanotech Corps) میباشد در انتهای یک روند صعودی با حجم بالا رخ داده است که خود میتواند نشاندهندهٔ یک بازگشت قیمتی به سمت پایین باشد و یا وقوع یک شکست را نشان دهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حجم معاملات میتوانید از مطلب آموزشی «حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نمودار سهام شرکت سیانوتک، منبع: Investopedia
در این مثال، الگوی شمعی دوجی سنجاقکی توانست افت قیمت را از سطح کنونی آن تا سطح بسته شدن شکاف قیمتی بوجود آمده بین 4.16 دلار و 4.08 دلار پیشبینی کند.
معاملهگران نیاز به بررسی ابزارهای دیگر تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) و یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence – MACD) را به منظور گرفتن تأییدیه احتمال اُفت قیمت، بهکار ببرند. معاملهگران روزانه (day traders) ممکن است یک دستور روزانه استاپ حفاظتی (stop-loss order) را در بالای سایهٔ این کندل در سطح قیمتی 5.10 دلار قرار دهند، در حالی که معاملهگران میانمدت (intermediate-term traders) ممکن است دستور استاپ حفاظتی را در منطقهای بالاتر قرار دهند تا از برخورد ناگهانی قیمت و فعال شدن دستور استاپ حفاظتی جلوگیری کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شکاف قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تفاوت بین الگوی شمعی دوجی سنگ قبر و الگوی شمعی دوجی سنجاقکی
الگویی که در مقابل الگوی شمعی دوجی سنگ قبر قرار میگیرد، الگوی شمعی دوجی سنجاقکی (dragonfly doji candlestick) میباشد.
الگوی شمعی دوجی سنجاقکی بهشکل حرف T انگلیسی میباشد و زمانی شکل میگیرد که قیمت باز شدن (open)، بالاترین قیمت روز (high) و قیمت بسته شدن (close) همگی در یک سطح و یا نزدیک هم باشند.
با وجود اینکه از این دو کندل بهعنوان دو شخصیت مستقل صحبت میشود، در واقع هر دوی آنها نشانگر رخداد یک پدیده هستند. زمانی که آنها تأیید میشوند، یکی از آنها میتواند نشاندهندهٔ شروع روند صعودی و دیگری میتواند نشاندهندهٔ شروع روند نزولی در بازار باشد، اما گاهی اوقات آنها میتوانند با سناریوهای متفاوتی عمل کنند.
برای مثال، یک الگوی شمعی دوجی سنگ قبر میتواند پیش از روند صعودی و یک الگوی شمعی دوجی سنجاقکی ممکن است پیش از شکلگیری یک روند نزولی تشکیل شوند.
هر دو الگو نیازمند اندازهگیری حجم معاملات و شکلگیری کندل بعدی بهمنظور ایجاد تأییدیه میباشد. احتمالاً بهتر است که این دو کندل را بهعنوان نمایشی از عدم وجود قطعیت در بازار ببینید تا اینکه آنها را نشانی از قدرت خالص فروشندگان و خریداران در بازار تعبیر کنید.
محدودیتهای استفاده از الگوی شمعی دوجی سنگ قبر
الگوی شمعی دوجی سنگ قبر میتواند بهمنظور قراردادن دستور استاپ حفاظتی در بالای سایهٔ خود و همچنین کسب سود در روند نزولی استفاده شود، اما این روشها، دقت کمتری نسبت به دیگر اندیکاتورهای تکنیکال دارند.
با وجود اینکه اعتبار این الگو با افزایش حجم و همچنین شکلگیری یک کندل تأییدیه بیشتر میشود، الگوی شمعی دوجی سنجاقکی در بهترین حالت باید همراه با ابزارهای تحلیل تکنیکال دیگر بهمنظور راهنمایی بیشتر معاملهگر مورد استفاده قرار گیرند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
الگوی پوشای صعودی (Bullish engulfing)
الگوی پوشای صعودی ، یک الگوی شمعی است که از 2 کندل تشکیل شده و هشدار پایان روند نزولی را الگو هاي دو شمعي و سه شمعي به ما می دهد. در این الگو، ما ابتدا روندی نزولی داریم و بعد از تشکیل این الگوی شمعی ، می توانیم انتظار رشد قیمت را داشته باشیم. در این مطلب به بررسی ویژگی های این الگوی شمعی کندل استیک و آموزش تشخصی آن در نمودار می پردازیم.
الگوی پوشای صعودی چیست ؟
این الگو از ترکیب دو کندل ایجاد می شود. در تصویر زیر، این الگوی شمعی را در نموداری فرضی مشاهده می کنید. در ادامه به بررسی دقیق تر هر یک از ویژگی های این الگو می پردازیم.
همانطور که گفتیم، این الگو از دو کندل تشکیل شده است؛ در تصویر بالا این دو کندل با شماره های 1 و 2 مشخص شده اند. در ادامه به بررسی ویژگی های هر یک از این کندل ها در این الگو می پردازیم.
ویژگی های الگوی پوشای صعودی
بررسی الگوی پوشای صعودی روی نمودار
در تصویر زیر، نمونه ای از الگوی پوشای صعودی را در نمودار سهم کچاد در تایم فریم روزانه مشاهده می کنید. در این تصویر می بینید که کندل اول در این الگو نزولی است، قبل از آن بیشتر از سه کندل وجود داشته و در انتهای یک حرکت نزولی تشکیل شده است. در این تصویر مشاهده می کنید که بدنه کندل دوم، تمام طول بدنه کندل اول را پوشانده است. پس این دو کندل تمام شروط لازم برای تشکیل الگوی پوشای صعودی را دارند.
در تصویر زیر یک نمونه دیگر از الگوی پوشای صعودی در سهام کچاد در تایم فریم روزانه را مشاهده می کنید.
در تصویر زیر یک نمونه دیگر از این الگو را می بینید. همانطور که در این تصویر مشاهده می کنید، کندل اول این الگو، یک کندل نزولی است، در انتهای یک حرکت نزولی تشکیل شده است و قبل از آن هم بیشتر از سه کندل وجود دارد. بدنه کندل دوم در این الگو نیز کل طول بدنه کندل اول را پوشانده است؛ پس این دو کندل، تمام شرایط لازم برای تشکیل الگو پوشا صعودی را دارند. در الگو هاي دو شمعي و سه شمعي انتها همانطور که مشاهده می کنید، ترکیب این دو کندل که الگو پوشا صعودی را تشکیل داده است، منجر به تغییر حرکت نزولی نمودار به حرکت صعودی شده است.
همه الگوها معتبر نیستند
همه الگو های پوشا صعودی به یک میزان معتبر نبوده و الگو های پوشا صعودی متفاوت، اعتبار متفاوت نیز دارند. این تفاوت اعتبار بر اساس اندازه دو کندل تشکیل دهنده الگو، شکل آنها و شکل کلی الگو مشخص می شود. در ادامه به بررسی اعتبار این الگوها و ویژگی های تعیین کننده اعتبار آنها می پردازیم.
در تصویر زیر، یک نمونه از الگو پوشا صعودی معتبر را مشاهده می کنید. ویژگی های تعیین کننده قیمت الگو پوشا صعودی بر اساس این الگو به شما آموزش داده می شود.
اعتبار این الگو به چه چیزی وابسته است ؟
- هرچه فاصله بین کلوز کندل اول و اوپن کندل دوم در الگو پوشا صعودی بیشتر باشد، قدرت این الگو نیز بیشتر است. در تصویر زیر فاصله بین کلوز کندل اول و اوپن کندل دوم با رنگ آبی نشان داده شده است.
- هرچه اندازه کندل دوم در الگوی پوشای صعودی بیشتر باشد، اعتبار این الگو نیز بیشتر است. در تصویر زیر اندازه کندل دوم الگو با رنگ قرمز مشخص شده است؛ همانطور که مشاهده می کنید، اندازه این کندل بسیار بزرگ است و این خود نشان دهنده اعتبار زیاد این الگو پوشا صعودی است.
چند نکته کلیدی در مورد کندل استیک ها
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
آیا معامله گران معتقدند که الگوهای شمعي کاربردی هستند؟
اکثر معامله گران معتقدند که الگوهای شمعی کار می کنند ، فقط با نگاهی به هر یک از بازارهاي معاملاتی مانند فارکس خواهيم ديد كه صدها استراتژی معاملاتی وجود دارد که همه آنها بر اساس استفاده از الگوهای شمعی برای معامله در بازار وجود دارد. با استفاده از الگوهای شمعی در بسیاری از استراتژی ها ، بدیهی است که بسیاری از معامله گران معتقدند که آنها به نوعی حاشيه امني را براي ماندن در بازار انتخاب نمودهاند.
اما آيا كندل استيكها به تنهايي كافي هستند؟!
به مثالهاي پايين توجه كنيد:
معامله گران می خواستند پین بار صعودی (چكش) را مشاهده کنند و بگویند افزایش قیمت پس از شكل گيري پین بار اتفاق افتاده است ، آنها معتقدند که الگوي شمعي چكش همان چیزی است که باعث بالا رفتن قيمت شده است زیرا به آنها اينگونه گفته شده است.
يا زمانيكه معامله گران پین بار نزولي (ستاره دنبالهدار) را می بینند می گویند که این ميله شمعي کار کرده است زیرا باعث معکوس شدن بازار شده است و این همان کاری است که میله های پین بار انجام می دهند.
پس الگوها بايد عمل كنند.
حال هنگامی که معاملهگران پین بار نزولی را مشاهده ميكنند، انتظار دارند که بازار معکوس شود ، این همان چیزی است که به آنها گفته شده است كه در صورت ظاهر شدن در بازار ، میله های پین بار انجام می دهند و نسبت به آن عمل ميكنند.
بعد از اينكه نسبت به الگوي ظاهر شده هدفي مشخص ميكنند و خود را براي ريزش بازار آماده مينمايند با اتفاقي خلاف تصورات و آموختههاي موجود در كتابها و سايتها روبرو هنگامی که پین به نتیجه نرسید ، معاملهگران دچار شك و ترديد در مورد دانستهها و نحوه عملكرد خود ميشوند و حتي گاهي به الگوها شك ميكنند و آن را مقصر می دانند. آنها فکر خواهند کرد که تقصیر آنها نیست و دلیل این کار نکردن را به عدم کارآیی الگو نسبت ميدهند.
.معاملهگر نمیدانند پینبار باعث معکوس شدن بازار نمی شود و اين رفتار معاملهگران است كه باعث شكلگيري الگوها ميشود و حتي دليل ظاهر شدن اين الگوها با هم يكسان نخواهد بود.
براي شرح اتفاقي كه در بالا رخ داده :
ما این را میدانیم كه برخي از معامله گران كه در جهت خريد بودند سود معاملاتی را که قبلاً مشخص کرده بودند ، برميدارند يا قسمتي از آن را خارج ميكنند ، كه اين امر باعث ايجاد يكسري سفارشات فروش و خلاف جهت روند بصورت موقت ميشود و دليل شكلگيري پين بار در بالا ميباشد، براي همین قیمت همچنان بعد از ظاهر شدن پینبار نزولی به حركت به سمت بالا ادامه ميدهد.
معاملهگران این موضوع را نمی دانند زیرا از اطلاعاتی که در مورد الگوهای شمعي و میله های پینبار دریافت کردهاند فرض می کند که هر الگو به یک شکل تشکیل و فقط با یک عمل ایجاد می شود ، مانند عمل فروش در مورد میله های پینبار نزولي.
این دلیل اصلی است که معامله گران الگوهای شمعی درمعاملات از موفقیت کمی برخوردار هستند ، اطلاعاتی که در مورد الگوها خوانده اند و چرايي تشكيل آنها همیشه درست تصور می شود ، بنابراین وقتی یک الگو نسبت به آنچه در نظر گرفته شده است ناموفق باشد ، معامله گران خود را مقصر بدانند درحالی که اصلاً تقصیر آنها نیست ، این به دلیل اطلاعاتی است که آنها در مورد علت شکل گیری این الگو در بازار خواندهاند.
موقعیت 50 درصدی
مطالعات زیادی در مورد سودآوری الگوهای شمعی انجام شده است ، به نظر می رسد که به طور کلی تحليلگران معتقدند احتمال موفقیت یک الگوی شمعی در حدود 50٪ باشد. این بدان معناست که اگر ما از 5000 میله پینبار که در بازار ظاهر شده اند نمونه بگیریم ، 2500 عدد از آنها با سودآوری کار می کنند و 2500 عدد ديگر باعث از دست رفتن پول ما خواهد شد.
« بخشي از مطالعه در مورد الگوهاي بازگشتي ميلهاي شمعي در نماد S&P500 »
برای درک کارآیی و سودآوری این سیگنالها ، به دو معیار عملکرد توجه شده:
تعداد معاملات: تعداد دفعاتی است که در طول دوره مطالعه اتفاق افتاده است.
ميزان بازدهي: نشانگر تعداد دفعاتی است که این سیگنال خاص سودآور بوده است.
تست های بازگشتی در 15 سال گذشته بر روی نمادهای S&P500 انجام شده است.
اکنون نمی خواهيم درباره این موضوع بحث كنيم كه 50% الگوهای شمعی با موفقیت عمل میكنند یا نه ، اما اگر الگوها دارای احتمال موفقيت 50/50 باشند. پس شايد بتوان گفت ميتوان راهي پيدا كرد كه احتمال بازدهي ما را بالا ببرد راهی برای تعریف اینکه کدام الگوها با سودآوری کار می کنند و کدام باعث از دست رفتن پول ما میشوند.
خیلی اوقات ، معامله گرانی را می بینيم که نمی توانند معنای نمودار قیمت را درک کنند.
آنها انواع مختلف شمعها و الگوهای شمعي را به تنهايي نگاه می كنند بدون آنكه از معنا و مفهوم آن اطلاعي داشته باشند. و فقط با ظاهرشدن اين الگوها وارد عمل ميشوند، این نوع معامله گران ، الگوهايی را شناسایی می کنند که در واقع هیچ کدام وجود ندارند و عاقبت زيان سنگيني را متحمل می شوند.
« غالبا آنها به معامله گرانی تبدیل می شوند که دیگر به الگوها اعتقادی ندارند. »
بسیاری از معامله گران در حال حاضر سعی می کنند با دیدن اینکه آیا الگوی شمعی با سایر سطوح فنی (مانند حمايت ، مقاومت ، خطوط روند يا كانال ، سطوح فيبوناچي و …) دارای تلاقی است ، این کار را انجام دهند. اگر یک الگوی شمعی دارای یک خط حمایت یا مقاومت در طی مسیرش باشد ، ظاهراً این الگو احتمال موفقیت بیشتری نسبت به الگویی که یک خط حمایت یا مقاومت درمسیر آن نیست، دارد.
این یک روش موثر اما ناقص است زیرا هیچ بررسی در مورد اینکه چرا الگوی شمعی در بازار شکل گرفته است ، انجام نمی شود ، چرا كه درک اینکه چرا اتفاق می افتد بسیار مهمتر از الگو هاي دو شمعي و سه شمعي فقط دیدن آن است.
این به ما می گوید الگوهاي شمعي که در سطوح فنی ظاهر ميشوند احتمال موفقيت بيشتري نسبت به استفاده تنها از اين الگوها دارد ،اما باز هم كافي نيست. اگر این طور بود ، مردم میتوانستند با استفاده از آن پول زیادی بدست آورند ، که ظاهرا اینگونه نیست.
فقط به تجزیه و تحلیل کمی نیاز هست تا ببینید که تعداد زیادی الگوهای شمعي وجود دارد که در صورت عدم موفقیت با سطوح فنی یا دارای خصوصیات مختلف مانند یک سايه طولاني ، ناموفق هستند. این تنها میتواند به این معنا باشد، تعاریف و دستورالعمل های ارائه شده براي الگوهای شمعی نادرست هستند.
اینگونه نیست که الگوی شمعی کار نمی کند ، بلکه این تعریف که الگو قرار است كاري انجام دهد مانند اينكه ادامه دهنده يا بازگرداننده مسير حركت قيمت باشد، اشتباه است.
بنابراین ما سعی خواهيم کرد تا به شما نشان دهيم که با کاربرد مناسب آنها کار می کنند و میتوانید الگویی را در متدولوژی خود بگنجانید.
چرا الگو؟
ذهن انسان در تشخیص الگو عالی است و بطور ذاتي براي درك سريع تر و بهتر بدنبال ساخت و دريافت الگو ميباشد. هدف از ساخت الگوها در جهت شناخت بهتر براي بهرهوري بيشتر است.
از خصوصيات الگو سازي: آسان سازي راه رسيدن به موفقيت ، بالا بردن سرعت آموزش ، انتخابي و بصورت آگاهانه انجام ميپذيرد.
به همين دليل است كه براي موفقيت بيشتر و سريعتر به دنبال ساخت الگو در بازارهاي مالي هستيم. هر فرد بنا به شخصيت و روحيات خود در جهت موفقيت در بازار الگويي خاص را دنبال ميكند.
معامله گران غالبا به اشتباه معتقدند که این الگوها هستند که بازارها را هدایت می کنند. اولین نکته مهمی که باید بدانید این است که شما نمی توانید الگوهای شمعی را مبنای عملکرد و رفتار بازار قرار دهید ، چیزی که 99% از کل وب سایت های تجاری به شما آموزش می دهند. این فقط یک اشتباه است!
وقتی یک معامله گر می داند چگونه “میلههای شمعی را بخواند” ، او قادر خواهد بود درک کند که چه الگویی به او (در مورد پویایی بازار ، رفتار معامله گران و اینکه آیا خریداران یا فروشندگان کنترل دارند و …… ) در راه رسیدن به کسب سود کمک خواهد کرد.
معاملهگری که می تواند مسیر قیمت را دنبال کند و کسی که می داند چگونه تفکر اندیشه سایر فعالان مالی را تفسیر کند ، می تواند از این دانش استفاده کند و با خواندن نمودارهای خود مانند یک حرفه ای ، از عملکرد قیمت به نفع خود استفاده کند.
حقایق الگوهای شمعی – درک کلیه ساختار شمع ها
ده ها الگوی شمعی در بازار وجود دارد ، اما ما شما را از تلاش برای یادگیری همه آنها منصرف می کنیم زیرا این شما را به یک معامله گر بهتر تبدیل نمی کند. درعوض ، بیاموزید که قیمت را بخوانید و اینکه چگونه حرکت قیمت درمورد آنچه در بازار اتفاق می افتد ، به شما می گوید. روشی که باید برای کلیه الگوهای شمعی و عملکرد قیمت اعمال شود. وقتی فهمیدید که این موضوع مربوط به شناسایی دقیق الگوها نیست ، بلکه درباره دانستن نحوه خواندن حرکات قیمت است ، می توانید نمودارها را به روشی کاملا جدید تحلیل کنید.
سه جزء اصلی از هر الگوی شمعی وجود دارد:
1. اندازه
آیا شمع ها بزرگتر یا کوچکتر می شوند؟ هنگام تجزیه و تحلیل عملکرد قیمت ، همیشه اندازه جدیدترین کندل ها را مقایسه کنید تا تصوری از آنچه در حال انجام است و چه چیزی حرکت را انجام می دهد ، بدست آورید.
2. فتیله ها (سایه ها)
فتیله می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را ارائه دهد: یک فتیله می تواند پس زده شدن قیمت در یک سطح را مانند الگوی پینبار نشان دهد ، اما همچنین می تواند در بازارهایی مانند الگوی دوجی، بی جهتی را نشان دهد وقتی که سایهها به هر دو طرف بدنه می چسبد و یا یک شمع بزرگ بدون سایه اغلب نشانگر قدرت و اطمینان بیشتر است.
3. بسته شدن
همانطور که قبلاً ذکر شد ، شمعی که در نزدیکی بالا یا پایین بسته می شود و در نتیجه فتیله ندارد ، قدرت بیشتری نشان می دهد. تجزیه و تحلیل نزدیک شمع در ترکیب با اندازه می تواند بینش قابل توجهی در مورد قدرت فعلی و تعادل بین گاوها و خرس ها ارائه دهد. هنگامی که قیمت در سطح حمایت و مقاومت مهم معامله می شود ، بسته شدن آن نیز بسیار مهم است و اغلب می تواند احتمال نگه داشتن یا شکستن سطح را نشان دهد. برای درک بهتر هر کندل را به سه قسمت تقسیم کنید:
1. یک سوم بالایی نشاگر صعودی بودن و قدرت خریداران
2. یک سوم میانی نشانگر خنثی بودن و تعادل بین خریداران و فروشندگان
3. یک سوم پایینی نشانگر نزولی بودن و قدرت فروشندگان
شما می توانید این سه مفهوم را در مورد سایر الگوهای شمعی موجود بکار ببرید و خیلی سریع خواهید فهمید که تنها چیزی که باید درباره الگوهای شمعی بدانید ، این سه جنبه است.
دو مؤلفه دیگر در معاملات
علاوه بر درک آنچه که یک الگوی شمعی منفرد به شما می گوید ، دو مفهوم اضافی وجود دارد که به شما کمک می کنند تا سیگنال های با احتمال زیاد را شناسایی کنید و از سیگنال هایی که بیشتر اوقات شکست میخورند ، جلوگیری کنید.
1. مقایسه شمعها
این اغلب یک جنبه بسیار نادیده گرفته شده از معاملات است زیرا بیشتر معامله گران فقط به دنبال الگوها هستند و روی شمعهای فردی تمرکز می کنند. با این حال ، اگر می خواهید با موفقیت معامله کنید ، باید اقدام اخیر قیمت را در رابطه با آنچه قبلاً اتفاق افتاده است بسنجید. یک پینبار کوچک پس از یک روند با شمع های بزرگ نسبت به یک پینبار بزرگ پس از یک روند با شمع های کوچک اهمیت کمتری دارد.
شمع انگلفینگی که به سختی میله قبلی خود را پوشانده ، قدرت پیش بینی کمتری نسبت به شمعی دارد که میله قبلی خود را به راحتی میپوشاند.
همیشه نمودار خود را به عنوان یک کل نگاه کنید ، تا همه چیز را در چشم انداز درست قرار دهید.
2. موقعيت مكاني
مفهوم موقعیت مکانی بدان معنی است که شما فقط در مورد سیگنالهای با احتمال زیاد ، مربوط به سطح اقدام به معامله را انجام می دهيد. به جای پرش بر روی هر سیگنال که می بینید ، می توانید با معامله فقط در مناطق حمايتي و مقاومتي یا سطح عرضه و تقاضا ، شانس خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اگرچه باید صبورتر باشید ، اما معاملات شما نیز سود قابل توجهی خواهد داشت.
و این تنها چیزی است که شما باید هنگام درک الگوهای شمعي و معاملات بدانید. آن را پیچیده تر از آنچه هست انجام ندهید و روی آنچه که واقعاً مهم است تمرکز کنید.
فراموش نکنید:
شمعها فقط راهی برای تجسم اطلاعات قیمت است. این یک مظهر رفتار معاملهگران در بازارها است. شمعها معمولا برای معامله نسبت به خودشان معنی ندارند ، اما با تلفیق رفتار قيمت با سایر مفاهیم معاملاتي ، می توانید یک استراتژي قوی ایجاد کنید.
الگوی کندل سه کلاغ سیاه چیست؟+ (شرایط تشکیل الگو سه کلاغ سیاه)
در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مانند بازار بورس الگوهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرند که یکی از آن ها الگوی کندل سه کلاغ سیاه است. این الگو کاملا قرینه الگوی سه سرباز سفید پوش می باشد و یک روند نزولی قدرتمند را نشان می دهد. اگر می خواهید با این الگو و نحوه انجام معاملات با استفاده از آن بیشتر آشنا شوید تا پایان با ما همراه باشید.
الگوی سه کلاغ سیاه چیست؟
الگو سه کلاغ سیاه همانطور که در بالا اشاره شد قرینه الگوی سه سرباز سفید پوش است و دارای سه کندل متوالی نزولی با بدنه ای قدرتمند می باشد. نقطه باز شدن هر یک از آن ها در محدوده بدنه کندل قبلی است ، همچنین نقطه بسته شدن هر کندل نیز پایین تر از کف کندل قبلی می باشد.
در این الگو سقف کندل ها به صورت پله پله پایین می روند. اندازه کندل ها اگر به ترتیب کوچک شود بیانگر اصابت قیمت با یک سد حرکتی خواهد بود. معمولا در انتهای روندهای صعودی شاهد شکل گیری این الگو هستیم و می تواند باعث نزولی شدن روند گردد.
البته الگوی کندل سه کلاغ سیاه حتی در یک دوره رکود در میانه روند نزولی نیز می تواند شکل بگیرد و موجب تدوام روند نزولی قبلی گردد. به بیانی دیگر می توان گفت این الگو یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی خرسی می باشد که به منظور پیش بینی برگشت روند صعودی فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.
معامله گران معمولا از این اندیکاتور به همراه سایر اندیکاتورهای تکنیکال و همچنین الگوهای نموداری به منظور تایید یک برگشت و بررسی وضعیت بازار استفاده می کنند. از جمله نکاتی که در رابطه با الگوی سه کلاغ سیاه وجود دارد می توان به موارد زیر اشاره نمود.
- این الگو یک الگو برگشتی قابل اعتماد محسوب می شود که سایر اندیکاتورهای تکنیکال مثل شاخص قدرت نسبی نیز آن را تایید نمایند.
- از اندازه سه کلاغ سیاه و سایه آن می توان به منظور تشخیص قرار داشتن برگشت در خطر اصلاح استفاده نمود.
4 شرط اصلی تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه
باید حتما شروط زیر وجود داشته باشند تا الگوی سه کلاغ سیاه شکل گیرد.
- هر سه کندل باید حتما نزولی باشند.
- کندل دوم باید در بدنه کندل اول باز گردد، کندل سوم نیز باید در بدنه کندل دوم باز شود.
- کندل ها باید فاقد سایه باشند و یا اینکه یک سایه بسیار کوچک داشته باشند.
- هر کندل باید حتما پایین تر از بدنه کندل پیش از خود بسته شود .
-
الگوی سه کلاغ سیاه
الگوی سه کلاغ سیاه چه اطلاعاتی را در اختیار معامله گران قرار می دهد؟
الگوی کندل استیک سه کلاغ سیاه در واقع الگویی بصری است، به این معنی که برای تشخیص آن نیازی به محاسبات خاصی نمی باشد. این الگو هنگامی مشاهده می شود در سه جلسه معامله متوالی خرس ها از گاوها پیشی گرفته باشند. معمولا در نمودارهای قیمت این الگو با سه کندل استیک با بدنه بلند خرسی با سایه ای کوتاه قابل مشاهده است.
معمولا در الگوهای سه کلاغ سیاه گاوها آغاز کننده جلساتی با قیمتی کمی بالاتر از اختتامیه پیشین هستند. اما در طی جلسه قیمت به سطح پایین تری رانده خواهد شد. در نهایت تحت فشار دیگر خرس ها قیمت نزدیک کمینه جلسه بسته می شود. این حرکات معاملاتی موجب می شود که سایه ای خیلی کوتاه گاهی اوقات ایجاد شود. اغلب معامله گران فشار پایینی که در طی سه جلسه حفظ می شود را شروعی برای یک روند نزولی خرسی می دانند.
تفاوت میان سه کلاغ سیاه و سه سرباز سفید چیست ؟
این دو الگو (الگوی کندل سه کلاغ سیاه و سه سرباز سفید ) دقیقا نقطه مقابل یکدیگر هستند. الگوی سه سرباز سفید معمولا در پایان یک روند نزولی خرسی شکل می گیرد و یک برگشت احتمالی به قیمت بالاتر را اطلاع رسانی می کند. از ویژگی های این الگو می توان به برخورداری از سه کندل استیک سفید با بدنه ای بلند و سایه های کوتاه یا در ایده آل ترین حالت نا موجود می باشد که افتتاح آن ها در بدنه اصلی کندل استیک قبلی و همچنین اختتام آن ها بالاتر از کندل استیک قبلی می باشد اشاره نمود. سه سرباز سفید یک الگوی بصری است که برگشت یک روند نزولی را نشان می دهد این در حالی است که سه کلاغ سیاه برگشت یک روند صعودی را مشخص می کند.
برای استفاده از الگوی سه کلاغ چه محدودیت هایی وجود دارد؟
الگوی کندل سه کلاغ سیاه در صورتی که دارای حرکت قابل توجهی به طرف پایین باشد معامله گران باید مراقب شرایط اشباع فروشی باشند که این شرایط قادر به تثبیت قیمت قبل پایین تر رفتن آن است. از بهترین روش ها به منظور ارزیابی ماهیت اشباع فروش اوراق بهادار می توان به در نظر گرفتن اندیکاتورهای تکنیکال مثل استوکاستیک یا شاخص قدرت نسبی اشاره نمود. اگر این اندیکاتور بالای 0.70 را نشان دهد شرایط اشباع فروش رخ داده است.
خیلی از معامله گران به منظور تایید یک شکست در کنار استفاده از الگوی کندل سه کلاغ سیاه به سایر الگوهای نموداری نیز توجه می کنند و به بررسی آن ها می پردازند. این الگو به عنوان یک الگو بصری به این موضوع وابسته است که مثلا چه چیز سایه کوتاه تر تفسیر گردد.
الگوهای سه کلاغ سیاه حقیقی در دیگر اندیکاتورها نیز به خوبی خود را نشان می دهند. مثلا الگو کلاغ سیاهی که دارای شکست از سطوح کلیدی حمایتی باشد به صورت مستقل یک روند نزولی میان مدت را می تواند آغاز نماید. به کار گیری سایر الگوها و شاخص های تکمیلی می تواند موجب افزایش موفقیت در معاملات گردد.
سخن پایانی
الگوی کندل سه کلاغ سیاه هر چند که به عنوان یک الگو بصری می تواند اطلاعات مفید و کاربردی را در اختیار معامله گران قرار دهد اما برای افزایش اعتبار آن و داشتن معاملاتی موفق و پر سود باید حتما از آن در کنار سایر الگوها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده نمود.