خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

خط حمایت و مقاومت در ارز دیجیتال چیست؟
مفهوم حمایت و مقاومت دو موضوع بنیادی مرتبط با تحلیل فنی بازارهای مالی هستند. این دو مفهوم در هر بازاری عملکرد خود را دارند؛ چه بازار فارکس باشد، چه بازار طلا و یا بازار مورد علاقه ما، بازار رمز ارز.
درحالیکه مفاهیم سطح حمایت و مقاومت به آسانی قابل فهم هستند اما چیرهدستی در آنها کمی دشوار است. شناسایی آنها کاملا ذهنی است و چون در شرایط متغیر بازار به شکل متفاوتی عمل میکنند، نیاز است که انواع آنها را بشناسیم. بهترین تمرین، مطالعهی بیشتر و بیشتر نمودارهای مختلف است. امیدوار هستیم با خواندن این مقاله چندین قدم به یادگیری این ابراز تحلیلی مالی نزدیک شوید.
خط حمایت و مقاومت چیست؟
به لحاظ تعریف، مفاهیم حمایت و مقاومت پیچیده نیستند. قیمت یک دارایی، نزدیک به یک حدی میشود ولی نمیتواند از آن بگذرد و درنتیجه این سطح به عنوان یک مانع شناخته میشود. سطح حمایت نقش کف قیمت را دارد و سطح مقاوت، مشابه با سقف قیمت است. به بیان دیگر، حمایت را ناحیه تقاضا و مقاومت را ناحیه عرضه بدانید.خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
درحالیکه مرسوم است حمایت و مقاومت را با خط نشان میدهند، اما موارد دنیای واقع بهصورت معمول چنین دقتی ندارند. به یاد داشته باشید؛ این قوانینِ فیزیکی نیستند که در بازارها بر حرکت قیمت تأثیر میگذارند. ازاینرو بهتر است این دو مفهوم را به عنوان دو ناحیه بشناسیم. این دو ناحیه در واقع دو محدوده بر نمودار قیمت هستند که به احتمال زیاد افزایش فعالیت معاملهگران را بر میانگیزند و نقدینگی بازار افزایش مییابد.
نمونهای از یک سطح حمایت را در تصویر زیر بررسی کنیم. دقت کنید که قیمت بهصورت پیوسته به ناحیهای وارد شده که حجم بالایی از دارایی در آن سطوح خریداری شدهاند؛ این محدودهی حمایت به اینگونه شکل گرفته است. همانطور که مشاهده میشود این ناحیه برای چندین مرتبه وجود داشته است. در نهایت، چون فشار خرسها (فروشندگان) بیشتر از این قادر نبوده که قیمت را پایین بکشد، روند قیمت برگشته و بهصورت بالقوه یک روند صعودی را ایجاد کرده است.
جست و خیز قیمت در منطقه حمایت پیش از یک جهش
حالا سطح مقاومت را بررسی کنیم. همانطور که مشاهده میشود، قیمت در اینجا روند نزولی داشته خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال است، اما بعد از هر جهش، برای چندین مرتبه موفق به عبور از سقف مشخصی نشده است. چون فشار گاوهای بازار (خریداران) نتوانسته قیمت را از سطح مشخصی فراتر ببرد، این سطح مقاومت تشکیل شده که منجر به یک روند نزولی بالقوه شده است.
قیمت نمیتواند یک محدوده مقاومت را بشکند
تریدرها چگونه میتوانند از سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنند؟
تحلیلگران فنی بازار از محدودههای حمایت و مقاومت استفاده میکنند تا نواحی سود را در نمودار قیمت شناسایی کنند. اینها سطوحی هستند که احتمال توقف و یا تغییر جهت در روند بنیادی قیمت در آنها بیشتر است.
روانشناسی بازار نقش مهمی را در الگوی شکلگیری سطوح حمایت و مقاومت دارد. معاملهگران و سرمایهگذاران، سطوح قیمتی را که در آنها اشتیاق و خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال فعالیت کاربران افزایش داشته را به خاطر میسپارند. با وجود کارایی و سرعت انتقال اطلاعات، همه کاربران سطوح حمایت و مقاومت یکسانی را ملاحظه میکنند که این موضوع منجر به افزایش شدید نقدینگی در مواقع نزدیکشدن به این سطوح میشود. این یعنی حرکت قیمت در نزدیکی ناحیه حمایت و مقاومت، شرایط ایدهآل برای نهنگهای بازار و همچنین موقعیتهای ورود و خروج است.
حمایت و مقاومت برای بحث مدیریت ریسک مفاهیم کلیدی هستند. توانایی در شناسایی لحظهایِ این نواحی میتواند فرصتهای معاملاتی مناسبی را به فرد نشان دهد. در کل، وقتی قیمت به یک منطقه حمایت یا مقاومت میرسد، دو پیشآمد محتمل است: یا برمیگردد و از آن منطقه خارج میشود، یا از آن میگذرد و درجهت روند کلی، مسیر خود را ادامه میدهد که بهصورت بالقوه به منطقه حمایت یا مقاومت بعدی وارد شده است.
ورود به یک معامله در حوالی یک ناحیه حمایت یا مقاومت، میتواند استراتژی سودمندی باشد؛ به این دلیل که نسبتا نزدیک به نقطه بطلان (جایی که اغلب افراد در آنجا حد ضرر خود را تعیین کردهاند) است. میدانیم که با وجود حد ضرر، اگر قیمت شکسته شود و وارد منطقه ضرر معامله خود شوند، میتوانند به سرعت از ضرر بیشتر جلوگیری کرده و با زیان اندکی موقعیت خود را ترک کنند. از این منظر، هرچه نقطه ورود به سطوح حمایت و مقاومت نزدیک باشد، درواقع به نقاط بطلان (invalidation point) نزدیک است.
مسأله قابل ملاحظه دیگر این است که سطوح حمایت و مقاومت چگونه به شرایط در حال تغییر، واکنش نشان میدهند؟
به عنوان یک قاعده کلی، یک ناحیه حمایت شکستهشده، میتواند تبدیل به یک ناحیه مقاومت شود و برعکس، یک محدوده مقاومت شکستهشده ممکن است با بازگشت مجدد، تبدیل به یک ناحیه حمایت شود. این الگوها معمولا جهش حمایت – مقاومت نام دارند.
منطقه حمایت شکست میخورد و پس از بازگشت قیمت به یک مقاومت تبدیل میشود
این واقعیت که ناحیه حمایت قبلی حالا به عنوان یک سطح مقاومت عمل میکند، به روشنی در الگوی شکل قبل دیده میشود. به نظر میرسد که لمس دوباره این ناحیه توسط قیمت، فرصت مناسبی برای ورود به یک موقعیت معامله است.
مسأله مهم دیگر، قدرت ناحیه مقاومت یا حمایت است. در کل هرچه تعداد دفعات سقوط قیمت به ناحیه حمایت بیشتر میشود، احتمال سقوط به سطوح پایینتر بیشتر است. به صورت مشابه، هرچه مراتب بیشتری قیمت افزایش مییابد و وارد منطقه مقاومت میشود، احتمال عبور از سطح مقاومت و صعود به سطوح بالاتر بیشتر میشود.
تا اینجا توضیح دادیم که سطوح حمایت و مقاومت، زمانی که اقدام قیمتی (price action) مدنظر باشد، چگونه کار میکنند. اما انواع دیگری از این دو مفهوم وجود دارند که در ادامه به آنها میپردازیم.
حمایت و مقاومت روانی
حمایت و مقاومت روانی با هیچ الگوی تکنیکالی ارتباط ندارد بلکه به دلیل نحوهی تلاش ذهن انسان برای بهدست آوردن بینشی از دنیای واقع، وجود دارند. ما در یک دنیای عجیب و پیچیده زندگی میکنیم، ولی سعی میکنیم جهان پیرامون خود را تا حد ممکن سادهسازی کنیم تا بینشی از آن بهدست آوریم. یکی از این موارد، گردکردن اعداد است.
یک اثر مشابه در بازارهای مالی وجود دارد. این موضوع به ویژه برای بازارهای رمز ارز صادق است، جایی که در آن تقسیم واحدهای دیجیتال به هر مقداری به آسانی انجام میشود. خرید یک دارایی در قیمت 8.0674 و فروش آن در قیمت 9.9765 فرآیند متفاوتی در مقایسه با خرید یک دارایی در قیمت 8 دلار و فروش آن در قیمت 10 دلار دارد. همین موضوع است که منجر میشود در یک نمودار قیمت، اعداد رند (گرد شده) نیز میتوانند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل کنند.
البته اگر به همین سادگی باشد! مدت زیادی از شناخت این پدیده میگذرد. معاملهگران از این سطوح خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال حمایت و مقاومت ذهنی بهره میبرند. به اینکار که به اصطلاح فرانتران (frontrun) اطلاق میشود، اینگونه است که معاملهگر سفارش خود را اندکی بالاتر و پایینتر از سطوح حمایت و مقاومت موردنظر قرار میدهد.
به شکل زیر نگاهی بیندازید. زمانی که قیمت شاخص دلار (dxy) به 100 نزدیک میشود، برخی از معاملهگران سفارش فروش خود را اندکی پایینتر از آن قرار میدهند تا اطمینان حاصل کنند که سفارش آنها انجام میشود؛ چراکه بسیاری از معاملهگران دیگر نیز در همین سطح استراتژی فرانتران را اتخاذ کرده و از همین رو بازار آن سطح را نخواهد دید و به احتمال زیاد قبل از آن روند خود را تغییر میدهد.
منطقه حمایت شکست میخورد و پس از بازگشت قیمت به یک مقاومت تبدیل میشود
حمایت و مقاومت خط روند
الگوها همواره به عنوان موانعی در مسیر قیمت هستند. در این مثال مشاهده میکنیم که یک مثلث صعودی (ascending triangle) قیمت را در خود جای داده تا زمانی که الگو به سمت بالا شکسته شده است.
خطوط روند به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند
شما میتوانید از این الگوها به نفع خود استفاده کنید و ناحیههای حمایت و مقاومت و برخورد آنها با خط روند را شناسایی کنید. این تکنیکها زمانی موثر خواهند بود که بتوانید الگوها را بسیار زود شناسایی کنید؛ در واقع قبل از اینکه به شکل کامل پدیدار شوند.
حمایت و مقاومت میانگین متحرک
برخی از شاخصهای مختلف نیز زمانی که با قیمت تعامل دارند، سطوح حمایت و مقاومت ایجاد میکنند. یکی از بارزترین نمونهها، شاخص میانگین متحرک (moving average) است.
زمانی که میانگین متحرک قیمت به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمل میکند، بسیاری از آن به عنوان سنجهای برای ارزیابی سلامت بازار به صورت کلی، استفاده میکنند. به علاوه شاخص میانگین متحرک برای شناسایی نقاط تغییر روند و پیوت (pivot point) استفاده میشود.
میانگین متحرک در بازه 200 روزه به عنوان حمایت برای قیمت بیت کوین
حمایت و مقاومت فیبوناچی
سطوحی که با استفاده از تکنیک اصلاح فیبوناچی (Fibonacci retracement) به دست آمدهاند، ممکن است به عنوان سطوح حمایت و مقاومت عمل کنند.
در این مثال، سطح فیبوناچی 61.8 (درصد)، چندین مرتبه به عنوان حمایت، درحالیکه سطح فیبوناچی 23.6 (درصد) در نقش سطح مقاومت عمل کرده است.
سطوح فیبوناچی به عنوان هر دوی سطوح حمایت و مقاومت برای قیمت بیت کوین
در تحلیل تکنیکال، همآمیزی به چه معناست؟
تاکنون در رابطه با حمایت و مقاومت بحث کردهایم و برخی از گونههای مختلف آن را شناختیم. حالا باید بدانیم که موثرترین راه برای ساخت استراتژی معامله حول آنها چیست؟
یک مفهوم اساسی در این زمینه، مفهوم همآمیزی (confluence) است که به معنی ترکیب چندین استراتژی مختلف برای ساخت یک استراتژی واحد است. به احتمال زیاد، سطوح حمایت و مقاومت زمانی که بخواهند با سایر استراتژیها ترکیب شوند، قویترین استراتژیها به نظر میرسند.
بهتر است دو مثال با یکدیگر مقایسه شوند: بهنظر شما، کدام یک از این سطوح حمایت بالقوه شانس بیشتری دارند که به عنوان یک حمایت واقعی عمل کند:
- حمایت (الف) تلاقی با
- یک ناحیه مقاومت پیشین
- یک میانگین متحرک مهم
- یک سطح فیبوناچی 61.8 درصد
- یک عدد گرد شده (رند) برای قیمت
- حمایت (ب) تلاقی با
- یک ناحیه مقاومت پیشین
- یک عدد گرد شده برای قیمت
انتظار داریم که پاسخ درست را بدهید و سطح حمایت الف را برای نگهداشتن قیمت، دارای شانس بیشتری بدانید. با اینکه این خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال پاسخ درست است اما هنوز این احتمال وجود دارد که قیمت از آن محدوده بگذرد و خط حمایت را بشکند. مسأله این است که برای مورد الف، احتمال بیشتری وجود دارد که به عنوان سطح حمایت ایفای نقش کند. درحالیکه الگوهای معامله میتوانند بسیار سودمند باشند، اما عملکرد گذشته، شرایط آینده را تعیین نمیکند پس خود را برای تمام پیامدهای محتمل آماده کنید.
به لحاظ تاریخی روشن شده است برنامهای که با توجه به چندین استراتژی و شاخص همزمان اتخاذ شده، بهترین فرصتهای سودآوری را فراهم میکند. بسیاری از معاملهگران ممکن است درباره این برنامه بسیار وسواسی و دقیق عمل کنند و همچنین اغلب عملکردن به این برنامه نیازمند انتظارکشیدن بسیار است. بههرحال زمانی که این افراد به موقعیت معاملهای وارد میشوند، برنامهی آنها میتواند سود زیادی به همراه داشته باشد.
با این وجود، همواره ضرورت دارد که ریسک را مدیریت و از سرمایهی خود در برابر حرکت قیمتی نامطلوب محافظت کنید. حتی دقیقترین برنامهها و بهترین نقاط ورود و خروج، احتمال شکست دارند. اهمیت بسیاری دارد که بتوانید احتمال سناریوهای مختلف را درنظر بگیرید، در غیر این صورت در خطر تلههای خرسی و گاوی هستید.
جمعبندی
صرفنظر از اینکه یک تریدر روزانه، نوسانگیر و یا یک اسکالپر (scalper) هستید، حمایت و مقاومت دو مفهوم اساسی در تحلیل تکنیکال هستند. سطح حمایت به عنوان یک کف قیمت عمل میکند و سطح مقاومت یک سقف قیمت است.
گونههای متنوعی از حمایت و مقاومت وجود دارند که برخی از آنها حاصل تعامل قیمت با شاخصهای تکنیکال هستند. محدودههای حمایت و مقاومتی که توسط چندین استراتژی همزمان تأیید شوند، بیشترین قابلیت اطمینان را دارند.
پیوت ها ، حمایت و مقاومت روی آن و نکات مهم این قسمت
هر نقطه ای که برگشت روند داشته باشد به آن پیوت میگویند یعنی قله ها و دره هایی که بر روی نمودار به وجود می آید را پیوت میگویند چرا که این قلل و دره ها در روند برگشت ایجاد کرده اند ، حال چه تغییر روند ما کوتاه و کوچک باشد و چه تغییر روند بلند و ادامه دار تری باشد .
پیوت های مینور
پیوت های مینور در ریز موج ها شکل میگیرند و تاثیر کمتری هم دارند ، چرا که خطوط روند در این پیوت ها خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اعتبار ندارند .
پیوت های ماژور
پیوت های ماژور در موج های بزرگ شکل میگیرد و تاثیر مهمی هم دارند ، چرا که خطوط روند در این پیوت ها تاثیر بسیار مهمی دارند و خطوط روند معتبری میشوند .
ویژگی های پیوت های ماژور
باید 38 درصد از موج را اصلاح کرده باشد
باید هنگام تشکیل شدن پیوت های ماژور بر روی نمودار فاز اندیکاتور MACD نیز تغییر کند.
حتما در تشکیل پیوت ها باید به این ترتیب که یک کف و یک سقف باشد ، یعنی نمیشود که دو کف در کنار هم باشد یا دو سقف.
نکته : در اصلاح های 38 درصدی باید روند تشکیل شده 38 درصد را اصلاح کند تایکی از نقاط پیوت ماژور به حساب بیاید.
نکات مربوط به خطوط روند و کانال ها و نقاط مقاومت و حمایت
تمام ابزار ها و اندیکاتور هایی که در تحلیل داریم ،به یک طرف و نقاط حمایت و مقاومت به طرف دیگر ، این نقاط حمایت و مقاومت به شدت مهم و تاثیر گذار هستند ، حتی بسیاری از تحلیلگران مطرح به واسطه دقت کردن به نقاط حمایت و مقاومت خرید و فروش میکنند و تحلیلشان متکی به این امر است ، و هیچ نیازی به اندکاتور ها ندارند چرا که میگویند که اندیکاتور ها دیتا بیسشان را از نمودار قیمت میگیرند و پس اندیکاتور ها همیشه تاخیر دارند و میگویند اندیکاتور ها برای ما مهم نیست چرا که در دادن اطلاعات تاخیر دارند ولی نمودار قیمت در حال صحبت کردن با ماست .
در بازار های مالی هیچ وقت نباید خلاف حرکت مسیر روند خرید کرد ، مثلا اگر در سهمی روند نزولی است هیچ وقت نباید در آن روند خرید کرد. مثلا درکف بخرید و بگوییم که به حمایت استاتیک من خورده و منتظر می مانم که به سقف کانال برخورد کند و در سقف بفروشم ، نه یقینا با این استراتژی زیان خواهد کرد چرا که این فشار فروش و عرضه است که روند سهم را نزولی کرده و نمیتوان انتظار این نوع حرکت را داشت. و با این نوع حرکت ضرر خواهید کرد، پس باید خرید ها در مسیر روند حرکت سهم باشد .
نوسان گیری در خلاف مسیر حرکت روند بازار خطر ناک است و میتواند منجر به ضرر بشود مخصوصا در بازار ایران که سهم ها در صف های فروش قفل میشوند .
برای تایید یک تغییر روند باید حداقل دو برخورد با خطوط کف یا سقف کانال ایجاد شود ، البته هرچقدر تعداد این برخورد ها بیشتر باشد اعتبار این روند ها بیشتر است البته برخورد پیوت های ماژور نه پیوت های مینور اگر در روندی تعداد برخورد های پیوت های مینور زیاد باشد اعتبار و قدرت آن روند کم است .
در روند های نزولی باید قله ها را به هم وصل کرد به دو دلیل : یکی اینکه قدرت نزول را به ما نشان میدهد و دیگری اینکه وقتی که روند به سمت صعود در حال تغییر مسیر بود به ما شکسته شدن کانال را گوش زد میکند .
در روند های صعودی هم سعی کنید اتصال ها را در کف ایجاد کنید .
اکثر خرید معامله گران بازار در زمانی اتفاق می افتد که خط روند یک سهم رو به بالا شکسته شود و از پول بک های سهم مطمئن شوند وارد سهم میشوند .
در خط روند ما اگر پیوت های مینور 3 بار به کانال برخورد بکنن دفعه 4 کانال خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال شکسته خواهد شد
در خط روند اگر پیوت های ماژور زیاد به کانال برخورد داشته باشد اعتبار این خطوط روند بیشتر میشود وبه راحتی نمیتوان انتظار شکسته شدن آن کانال را داشت.
نشانه اصلی شکسته شدن یک خط روند این است که در بالا یا پایین این خط روند سه کندل تایید کننده به وجود بیایید که اصلا با خط روند برخورد نداشته باشد حتی قسمت شدو یاهمان شاخک های کندل هم با خط روند برخورد نداشته باشد این به این معناست که خط روند ما شکسته شده است.
معمولا بعد از شکسته شدن یک خط روند ما شاهد یک پول بک خواهیم بود.
وقتی در روند ها خطوط مقاومت و یا حمایت شکسته میشوند ، کاریی آنها جابه جا میشود و نقطه حمایت به نقطه مقاومت و نقطه مقاومت به نقطه حمایت تبدیل میشود.
بر اساس قوانین تحلیل تکنیکال خط روندهایی که بیش از 40 یا 45 درجه شیب داشته باشند احتمال شکسته شدنشان خیلی بیشتر از خط روندهایی است که با شیب های کمتری حرکت میکنند ، پس اگر روند ما با شیب 70 درجه درحال حرکت بود به احتمال بسیار بالا این روند شکسته میشود و به روند ملایم تری تبدیل میشود.
مقاومت به چه معناست
مقاومت نقطه ای است که در هر روندی وجود دارد ، که معمولا نقطه بالایی حرکت روند است و نقطه عطفی است برای رشد کردن سهم و حرکت به سمت بالا که این نقطه معمولا با فشار خرید معامله گران شکسته میشود و به بالا حرکت میکندو البته ممکن هم هست که قدرت خریداران به اندازه شکستن خط مقاومت زیاد نباشد و باعث بشود که با برخورد به خط مقاومت به آن عکس العمل نشان دهد و به سمت پایین حرکت کند.
حمایت به چه معناست
حمایت نقطه ای است که در هر روندی وجود دارد که معمولا نقطه پایینی حرکتی روند است و نقطه عطفی است برای حرکت به سمت پایین ، که معمولا با قدرت فروشندگان شکسته میشود ولی اگر قدرت فروشندگان برای شکستن خط حمایت زیاد نباشد و نتوانند آن را بشکنند وقتی به خط حمایت برخورد کرد باعث میشود که به آن خط عکس العمل نشان دهد و به سمت بالا حرکت کند. خطوط حمایت و مقاومت از نقاط بسیار مهم برای معامله گران است و بسیاری از معامله گران با توجه به مسیر روند نسبت به مقاومت و حمایت های خود از طریق نمودار و اندیکاتورها تصمیم به خرید و فروش میگیرند .
انواع مقاومت ها
مقاومت های داینامیک : که به مقاومت هایی میگویند که همراه با جریان و مسیر حرکت سهم همراه هستند و بر روی قله ها و کف ها به صورت شناور حرکت میکنند .
مقاومت های استاتیک : به مقاومت هایی میگویند که به صورت افقی بر روی نمودار سهم رسم میشود
در هر دو نوع از مقاومت چه داینامیک و چه استاتیک در این نکته باهم مشترک هستند که نقاط مقاومت و حمایت در هر دو نوع موجود است و در هر دو مورد دو نقطه برخورد در آن وجود دارد .
قالب طلایی ،قالبی است که میتواند اطلاعات مفیدی را به هر فیلتری اضافه کند اطلاعاتی مانند :ورود پول حقیقی،ورود پول هوشمند ،سطح حمایتی و قدرت خریدار به فروشند .قالب طلایی فقط همراه فیلتر اکسیر، فیلتر بی نظیر و فیلتر شاهکار ارائه میشود.
گروه بی نظیر
مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا
سوالات بورس و پاسخ ها
سطح حمایت به سطح قیمتی اطلاق می شود که قیمت سهم برای مدت زمانی از آن پایین نمی آید. سطح حمایت توسط خریداران و هنگام ورود به بازار ایجاد می شود.
سطح مقاومت ، قیمتی است که تعداد فزاینده ای از فروشندگانی که مایل به فروش سهم هستند با فروش خود مدتی سهم را در قیمت نگه میدارند و از ادامه روند افزایش قیمت سهم جلوگیری میکنند.
در تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت را با خط یا محدوده قیمتی نمایش میدهند و معمولا این سطوح در محلی تشکیل میگردد که در سابقه قیمتی، نمودار سهم چندین بار نسبت به آن قیمت واکنش نشان داده است و مدتی در آن قیمت مکث نموده و یا در برخورد با آن قیمت از مسیر خود بازگشته است.
اگر سطح قیمتی پایین تر از سطح قیمت روز باشد حمایت و اگر بالاتر است سطح قیمت فعلی باشد مقاومت نام میگیرد.
به عنوان مثال به سطوح حمایت و مقاومت در نمودار سهم ولیز دقت بفرمایید.
با بررسی نوع رفتار قیمت سهم و نوع واکنش آن نسبت به نقاط حمایت و مقاومت، تا حدودی میتوان ادامه روند حرکت صعودی و یا نزولی سهم را پیش بینی نمود.
مثال دیگر سطوح حمایت در نمودار سهم ومهان :
برای بررسی راحت تر و تمیزتر شدن چارت میتوانید خطوط حمایت و مقاومت را بصورت حدودی توسط یک خط افقی نمایش دهید.
به عنوان مثال خطوط حمایت در نمودار سهم قرن :
به یاد داشته باشید خطوطی که قیمت سهم تعداد دفعات بیشتری نسبت به آن واکنش نشان داده است یعنی در آن برگشت قیمت داشته ایم و یا قیمت سهم مدت زمانی در حدود آن توقف نموده است، خطوط حمایت و مقاومت معتبر تری هستند.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ حمایت و مقاومت – بخش پنجم
مفهوم حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) در تحلیل تکنیکال جزو اصول ابتدایی است که هر معاملهگری باید با آنها کاملا آشنا باشد. شاید کلماتی مانند گاوها (Bulls)، خرسها (Bears) و یا کشمکش مداوم بین خریداران و فروشندگان به گوشتان خورده باشد که خط مقدم نبرد آنها در خطوط حمایت و مقاومت تحقق مییابد.
حمایتها که به صورت خطوط یا محدودههایی نمایش داده میشوند، در واقع نقاطی را مشخص میکنند که دارایی مورد مبادله با افزایش تقاضا مواجه میشود و فروشندهای در قیمتهای پایینتر از سطوح حمایتی وجود ندارد. همچنین در خطوط یا محدودههای مقاومتی، بازار از عرضه دارایی مورد مبادله اشباع میشود و به اصطلاح سفارش خریداران پایینتر از مقاومت است. در نمودار زیر که مربوط به بیت کوین است، محدودههای حمایتی و مقاومتی مشخص شدهاند:
نمودار BTC/USD
این نمودار تغییرات قیمت بیت کوین را در سال ۲۰۱۵ نشان میدهد. محدوده ۲۹۸ تا ۳۱۵ دلار در سال ۲۰۱۵، محدوده مقاومتی شدیدی برای بیت کوین بود؛ بطوریکه بیت کوین چند بار برای عبور از این محدوده در این سال تلاش کرد و با شکست مواجه شد. همچنین در همین سال محدوده ۲۱۴ تا ۲۲۰ دلار برای بیت کوین نقش یک محدوده حمایتی مهم را ایفا کرد، بطوریکه قیمت پس از شکسته شدن این محدوده بیثبات بود و تقاضای شدیدی برای آن بوجود میآمد.
پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی در ۳۰ اکتبر ۲۰۱۵، قیمت بیت کوین بر روی محدوده مقاومتی تثبیت شد و محدوده بزرگ زرد رنگ که در بازه زمانی ۱۰ ماهه نقش مقاومتی برای بیت کوین ایفا کرده بود، به محدوده حمایتی جدید تبدیل شد و از ریزش قیمت در ماه نوامبر ۲۰۱۵ به زیر این محدوده جلوگیری کرد. پس از شکسته شدن محدوده مقاومتی اصلی، روند بلندمدت صعودی بیت کوین آغاز شد. همانطور که در بخشهای قبلی هم گفته شد، تریدرها معمولا قیمت بسته شده هر کندل را در نظر میگیرند و با توجه به این قیمت سطوح حمایتی و مقاومتی را تعیین و شکست حمایتی و مقاومتی را تایید میکنند.
نمودار ICX/BTC
در این نمودار خط روند جفت ارز ICX/BTC را مشاهده میکنید که از اواخر آوریل تا آگوست ۲۰۱۸ به طول انجامیده است. آیکون چندین بار برای شکستن خط روند نزولی تلاش کرده که هربار با شکست مواجه شده است. تا اینکه در اواخر آگوست موفق به شکست خط روند نزولی شد و پس از آن رشد نسبتا قابل توجهی را برای چند هفته آینده تجربه کرد.
نمودار LTC/USD
این نمودار لایت کوین را از اواخر ژوئن تا اوایل آگوست ۲۰۱۸ نشان میدهد. حمایت شکل گرفته در اوایل ماه آگوست شکسته شده و سبب خروج لایت کوین از روند صعودی میانمدت میشود. در ادامه پس از پولبک به خط روند صعودی، لایت کوین در روند نزولی قرار میگیرد. پولبک (Pull Back): آخرین بار که پس از شکسته شدن خطوط حمایت و مقاومت، قیمت دوباره به سوی این خطوط باز میگردد و با عدم موفقیت در شکستن دوباره آن، به روند جدید خود ادامه میدهد.
کانال قیمتی
کانالها از خطوط روند حمایت و مقاومتی موازی تشکیل شدهاند که نوسان قیمت را در محدودهای مشخص میکنند. خط روند بالایی مجموعهای از سقفها و خط روند پایینی مجموعهای از کفهای متصل به هم را نشان میدهد. کانالها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند.
برای مشاهده تصویر بزرگتر کلیک کنید
خروج از کانالهای قیمتی در کانالهای صعودی به شکل زیر اتفاق میافتد. این اتفاق برای کانالهای نزولی نیز دقیقا به همین صورت و در جهت عکس اتفاق میافتد. همچنین استفاده از خطوط حمایتی و مقامتی در نمودارهای لگاریتمی نیز رایج است. برای مثال به نمودار اتریوم در چند سال اخیر نگاه کنید:
خطوط حمایتی و مقاومتی بلندمدت جفت ارز اتریوم (ETH) و دلار (USD) در حالت لگاریتمی به خوبی قابل مشاهده است. اتریوم با شکست حمایتی در ماه آگوست ۲۰۱۸، از کانال صعودی بلندمدت خود خارج شد. با تشخیص خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی، میتوان حداکثر یا حداقلی برای قیمت در آینده تخمین زد و نقاط احتمالی برای اتمام روند قبلی و شروع روند جدید را تشخیص داد.
نمودار ETH/USD
بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال
پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمتها با علائم و نشانههایی که از خود به جا میگذارند، میتواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیشبینی قیمت آینده یک سهم کمک میکند خط روند است. خط روند یکی از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.
خط روند Trend line
تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایهگذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمتها میشود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر میدهد.
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.
خط روند هم میتواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمتها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد میشود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایینترین و بالاترین قیمتها در نمودار تشکیل میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
خط روند صعودی
یکی از انواع خط روند که به بررسی آن میپردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود میآید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان میدهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی میباشد. بنابراین در این حالت قیمتها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت میشود و به روند صعود ادامه میدهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی میتوان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.
خط روند نزولی
دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن میپردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل میشود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد میشود که روند نزولی را نشان میدهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمتها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار میباشد.
خط روند خنثی
علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمیافتد. در روند خنثی کفها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمیشود. یعنی قیمتها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت میکنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.
استحکام و اعتبار خط روند
خط روند یکی از بهترین روشهای تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمتها و پایینترین قیمتها در یک بازه زمانی به وجود میآید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایینترین قیمتها را روی نمودار علامتگذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر میتوانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
- شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیکتر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
- بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
- شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.
نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط میگذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا میرود.
اصول ترسیم خط روند
سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه میتوانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معاملهگران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهمترین قدم در دنیای سرمایهگذاری محسوب میشود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی میپردازیم:
مرحله اول، تعیین بازههای زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب میکند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.
مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه دادههای اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری میکند.دادههای درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمتها را ارائه میدهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل میکنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند صعودی میگویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.
اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان میدهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.
مزایا و کاربرد خط روند
یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند میتواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست میآید اشاره میکنیم:
- اطلاع از نوسان قیمت خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
- مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
- تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
- تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
- شدت افزایش یا کاهش قیمت
بنابراین استفاده درست از خط روند میتواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.
معامله با استفاده از خط روند
به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:
- حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد میکند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معاملهگران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید مینمایند. در حالت معکوس هم معاملهگران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
- حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته میشود. قیمت پایینتر یا بالاتر از آن بسته میشود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا میکند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و معاملهگران تا زمانی منتظر میمانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد خط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال یک معامله کم ریسک شوند.
شکست خط روند در بورس
خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم میشود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب میشود که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
- شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیهایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معاملهایی توسط معاملهگران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است. - همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
- بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب میشود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم میشود.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفتههای بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن میتوانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده