اصول کلی تحلیل تکنیکال

کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل به آموزش نمودار نقطه و شکل و تحلیل براساس این نمودار میپردازد. همچنین در فصلهای پایانی کتاب به مبحث مدیریت سرمایه پرداخته شده است.
جهت مشاهده فهرست کامل مطالب، تصاویر کتاب را مشاهده کنید.
درباره نمودار نقطه و شکل
نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال بر پایه عرضه و تقاضا شکل میگیرد. عاملی که در اقتصاد بیشترین تاثیر را دارد همین حجم عرضه و تقاضاست. پس دستهبندی و تحلیل بر اساس آنها میتواند بسیار مفید واقع شود.
نمودارهای نقطه و شکل از ستونهایی شامل X و O تشکیل شدهاند که فیلترهای تغییرات قیمت هستند. ستونهای X نشاندهنده رشدهای قیمت و ستونهای O نشاندهنده افتهای قیمت هستند. زمان در نمودارهای نقطه و شکل نقشی نداشته و این نمودارها تنها با تغییرات قیمت به وجود میآیند.
استفاده از نمودارهای نقطه و شکل در تحلیل تکنیکال علاوه بر موارد فوق مزایای دیگری نیز دارد:
۱- حرکات خاص قیمتی را فیلتر میکند و اطلاعات اضافی حذف میشوند.
۲- بر روی حرکات قیمتی مهم تمرکز میکند.
۳- عنصر زمان را از تحلیل ما حذف میکند.
۴- تشخیص سطوح حمایت و مقاومت رو بسیار آسان میکند.
۵- خط روندهای اتوماتیک تولید میکند.
بخشی از مقدمه کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
تحلیل نقطه و شکل در دنیای آکادمیک و دانشگاهی به دفعات مورد آزمایش و تایید قرار گرفته است. مطالعات متعددی در خصوص خواص این سیستم تحلیلی طی چند دهه اخیر انجام شده است. و نتایج مشابهی را ارائه داده که نمودارهای نقطه و شکل دارای پایه آکادمیک هستند. و برای تحلیل اوراق بهادار و هر کالایی که در چهارچوب عرضه و تقاضا قرار گیرد، سود آور میباشند. اصول تحلیل نقطه و شکل فراگیر است. و میتوان با استفاده از آن هر کالایی را که قیمت آن در معرض عرضه و تقاضا قرار گیرد، تحلیل رفتاری نمود. در بازارهای غرب از تحلیل نقطه و شکل در معاملات سهام، کالاهای اساسی، انواع اوراق بهادار، اوراق مشتقه، شبه شاخصها و سکه و تمبر و اثرهای هنری استفاده زیادی میشود.
سرفصل مطالب کتاب اصول کاربردی تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
فصل اول: تحلیل تکنیکال نقط و شکل (هنر گمشده)
فصل دوم: اصول تجزیه و تحلیل تکنیکال نقطه و شکل
فصل سوم: نمودارهای نقطه و شکل
فصل چهارم: قدرت نسبی
فصل پنجم: مفاهیم پیشرفته قدرت نسبی
فصل ششم: اندیکاتورهای اولیه بازار و مدیریت ریسک
فصل هفتم: اندیکاتورهای ثانویه درصد صعودی و مدیریت ریسک
فصل هشتم: تحلیل چرخه بخشهای اقتصادی
فصل نهم: ساخت و مدیریت سبد سرمایه
مشخصات کتاب
نویسنده: توماس درسی
مترجم: محمود گنابادی، امیر اژدر
تعداد صفحات: ۲۳۹
قطع: وزیری
نوع جلد: شومیز
نوبت چاپ: اول، ۱۳۹۴
شابک: ۹۷۸۹۶۴۲۵۲۲۷۷۴
قیمت: ۳۵ هزار تومان
ناشر: نشر چالش
Point and Figure Charting: The Essential Application for Forecasting and Tracking Market Prices
آموزش مبانی بورس؛ اصول تحلیل تکنیکال یا فنی
یکی دیگر از روشهای مرسوم برای تحلیل بازار سهام تحلیل تکنیکال است. در این تحلیل نیازی به بررسی جزءبهجزء صورتهای مالی یا بررسی وضعیت صنعت نیست. در این مقاله به آموزش مبانی تحلیل تکنیکال و چگونگی استفاده از آن میپردازیم.
همانطور که میدانیم ما در بازار سهام دو نوع رویکرد برای تجزیه و تحلیل سهام دراختیار داریم. رویکرد اول تجزیه و تحلیل بنیادین است و دیگری تجزیه و تحلیل تکنیکال. تحلیل بنیادین بسیار سخت و زمانبر است از این رو بسیاری از افراد تازهکار و کسانی که مطالعاتی در زمینه مالی ندارند، نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. از این رو اکثر تحلیلگران به سمت استفاده از ابزارهای تکنیکال سوق پیدا میکنند. این نوع تجزیه و تحلیل نیازی به داشتن دانش وسیعی در مورد بنیاد سهم یا مواردی از این قبیل ندارد بلکه در این روش تنها میتوان با دنبال کردن روند قیمت آینده سهم را پیشبینی کرد. در ادامه با ما همراه باشید تا کمی با مبانی تجزیه و تحلیل تکنیکال آشنا شوید.
اصول تحلیل تکنیکال
یک تحلیلگر تکنیکال باید به سه اصل مهم در این حوزه اعتقاد راسخ داشته باشد: ۱- عملکرد بازار در قیمتها لحاظ میشود، ۲- قیمتها باتوجهبه روند حرکت میکنند و ۳- تاریخ تکرار میشود.
عملکرد بازار در قیمتها لحاظ میشود
تا زمانیکه به درک درستی از این جمله نداشته باشید نمیتوانید یک تحلیلگر تکنیکال باشید. درواقع عملکرد بازار، سنگ بنای تحلیل تکنیکال است و هرچیزی اعم از جغرافیا، وضعیت صنعت، عملکرد شرکت، موضوعات روانشناختی و. در نهایت در قیمتهای موجود در بازار منعکس میشود. اگرچه این اصل تنها یک فرضیه است، اما تلاشهای زیادی برای نشان دادن خلاف آن صورت گرفته که هرگز نتیجهای در پی نداشته است.
قیمتها باتوجهبه روند حرکت میکنند
دانستن مفهوم روند نکتهای حیاتی است. منظور از روند، حرکت کلی سهم و جهت حرکت آن است. یک سهم میتواند در یک روز سقوط زیادی داشته باشد، اما همچنان روند آن صعودی باشد. روندها به ما میگویند که در مجموع باید منتظر چه نوع حرکتی در سهم باشیم.
تاریخ دوباره تکرار میشود
بخش عمدهای از تحلیل تکنیکال مربوط به مطالعه رفتار انسان است. انسانهای مختلف در شرایط یکسان واکنشهای تقریبا یکسانی از خود بروز میدهند. در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که میتوان با مطالعه رفتارهای گذشته انسان، رفتارهای آینده آنها را نیز پیشبینی کرد یا اینکه آینده، تکرار گذشته است.
مفاهیم بنیادی روند
بهمعنای کلی، روند برابر با جهت حرکت قیمت در بازار است. اما ما نیاز به تعریف دقیقتری داریم. اول از همه، بازارها بهطور کلی در یک خط مستقیم از یک جهت حرکت نمیکنند. حرکت بازار بهصورت نوسانی یا زیگزاگی است. این زیگزاگها شامل قلهها و درههای کاملا آشکار هستند. جهت این قلهها و درهها روند بازار را نشان میدهد. بهعنوان مثال در روند صعود درهها بالاتر از درههای قبلی و قلهها نیز بالاتر از قلههای قبلی قرار میگیرند همینطور در روند نزولی درهها پایینتر از درههای قبلی و قلهها نیز پایینتر از قلههای قبلی قرار دارند. همچنین روندها میتوانند خنثی نیز باشند درواقع اصول کلی تحلیل تکنیکال در بهترین حالت، یک سوم زمان بازار در حالت خنثی یا بیروند میگذرد.
حمایت و مقاومت
گفته شد که در روندها، قلهها و درههای زیادی وجود دارد اما دلیل ایجاد این قلهها و درهها چیست؟ در اینجا مفاهیمی بهعنوان حمایت و مقاومت مطرح میشود. هنگامی سهم در حال کاهش قیمت است، این کاهش قیمت تا بدانجا ادامه پیدا میکند تا به نقطهای برسیم که جذابیت خرید برای خریدار افزایش پیدا کنید. در این نقطه خریداران افزایش پیدا کرده و قدرت آنها به قدرت فروشندگان غلبه میکند و جهت حرکت سهم از نزولی به صعودی تغییر میکند. در این نقطه که به آن نقطه حمایتی گفته میشود یک دره بوجود میآید. همچنین در جهت عکس هنگامی که سهم در حال افزایش قیمت است، قیمت به جایی میرسد که دیگر جذابیتی برای خریداران ندارد و از طرفی فروشندگان نیز به این نتیجه میرسند که افزایش قیمت از این سطح به بعد دیگر معقول نیست پس اقدام به فروش میکنند. درنتیجه جهت حرکت قیمت از صعود به نزولی تغییر میکند. در این نقطه که به آن نقطه مقاومتی گفته میشود یک قله بوجود میآید.
مجموعه مقالات آموزشی بازار سرمایه
معکوس شدن نقش حمایت و مقاومت
بسیار پیش میآید که روند قیمت میتواند یک مقاومت سنگین را بشکند و از آن عبور کند و بعدها آن مقاومت برای سهم نقش حمایتی را بازی میکند. بهعنوان مثال قیمت سهمی چند بار با برخورد به سطح ۱۰۰۰ تومان سقوط میکند و نمیتواند این سطح را رد کند، چرا که فروشندگان تصور میکنند ارزش سهم نمیتواند بیش از این مقدار باشد. اما پس از آنکه این سطح را شکست و به بالاتر از آن حرکت کرد، هنگامی که دوباره سهم میخواهد به زیر ۱۰۰۰ تومان حرکت کند توسط خریداران حمایت شده و به بالای ۱۰۰۰ تومان رانده میشود. برای مشخص شدن دلیل این اتفاق باید به روانشناسی حمایت و مقاومت رجوع کنیم.
روانشناسی حمایت و مقاومت
برای شروع بحث بهتر است شرکتکنندگان در بازار را به سه گروه تقسیمبندی کنیم: خریداران، فروشندگان و کسانی که تصمیم نمیگیرند. خریداران کسانی هستند که قبلا چیزهایی خریدهاند، فروشندگان کسانی هستند که خود را به فروش متعهد کردهاند و کسانی هم که تصمیم نگرفتهاند نمیدانند بفروشند یا بخرند.
هنگامی که سهم از عدد ۱۰۰۰ تومان فراتر میرود خریدارانی که در این عدد خرید کردهاند ناراحتاند که چرا بیشتر نخریدهاند، پس اگر بازار دوباره به همان سطح بازگردد باز هم خرید خواهند کرد. فروشندگان نیز از اینکه سهم را در قیمتی پایینتر فروختهاند ناراحتاند پس احتمالا در فرصت خرید بعدی در سهم ۱۰۰۰ تومان اقدام به خرید میکنند و دسته سوم نیز وقتی میبینند قیمتها بالاتر از سطح ۱۰۰۰ تومان رفته است، تلاش میکنند در اولین فرصت اقدام به خرید کنند، میبینید که هر سه گروه میخواهند در سطح ۱۰۰۰ تومان خرید انجام دهند و این گونه است که یک سطح مقاومت به حمایت تبدیل میشود. البته باید توجه داشت که همواره یک حمایت به مقاومت یا مقاومت به حمایت تبدیل نمیشود و باید فاکتورهای زیادی مانند درجه نفوذ و حجم معاملات را در نظر گرفت.
اهمیت قیمتهای رند
قیمتها در هنگام رسیدن به یک عدد یا میانگین رند تمایل دارند جهت صعودی یا نزولی خود را تغییر دهند. دلیل این امر بسیار ساده است چراکه خریداران و فروشندگان تمایل دارند خرید و فروش خود را روی اعداد رند قرار بدهند. بهعنوان مثال در بازار طلای جهانی در سال ۱۹۸۲ طلا تا ۳۰۰ دلار کاهش یافت سپس در سال ۱۹۸۳ تا ۵۰۰ دلار افزایش پیدا کرد و سپس تا ۴۰۰ دلار کاهش یافت، در سال ۱۹۸۷ دوباره تا ۵۰۰ دلار افزایش پیدا کرد. اگرچه در بازارهای جهانی دیگر بسیار کمتر شاهد چنین رویکردی هستیم چرا که امروزه در بازارهای جهانی با استفاده از الگوریتمهای پیچیده ریاضی و یارانههای پیشرفته، خرید و فروش در قیمتهای دقیقتری صورت میگیرد تا بیشترین سودآوری را داشته باشد اما در بازار بورس ایران ازآنجاکه همچنان مبالغ خرید و فروش بهصورت دستی وارد میشود شاهد ایجاد قلهها و درهها در اعداد رند هستیم.
نکته حائز اهمیت این است که هیچگاه نباید دستور خرید یا فروش را در این اعداد قرار داد. هنگامی که میخواهید خرید کنید بهتر است کمی بالاتر از اعداد رند و هنگام فروش بهتر پایینتر از اعداد رند دستور خرید قرار دهید.
الگوهای قیمت
همانطور که گفته شد در تحلیل تکنیکال ما معتقدیم که نمودار از الگوهای از پیش تعیین شدهای پیروی میکند. این الگوها به دو الگوی برگشتی و ادامهدار تقسیم میشود. همانطور که از اسم آنها پیدا است، الگوی برگشتی الگویی است که در صورت وقوع منجر به معکوس شدن روند قیمت میشود و الگوی ادامهدار الگویی است که در صورت وقوع، روند فعلی را حفظ کرده و ادامه میدهد.
از جمله الگوهای برگشتی میتوان به الگوی سروشانه، الگوی کفها و سقفهای سهقلو، کفها و سقفهای دوقلو، الگوی نعلبکی و اسپایک و. همچنین در مورد الگوهای ادامهدار میتوان به الگوهای مثلثی (مثلث کاهشی، مثلث متقارن و. )، الگوهای پرچم، الگوهای کنج، مستطیل و. اشاره کرد. نکته ای که باید در الگوهای قیمتی توجه کرد حجم معاملات و هدف قیمت است.
میانگین متحرک
یکی از متنوعترین و گستردهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده از میانگین متحرک است. به جرات میتوان گفت این ابزار اساسیترین ابزار برای اکثر تحلیلگران تکنیکال در جهان است. هرچه دوره زمانی کوتاهتر باشد، حساسیت میانگین متحرک نسبت به قیمت بیشتر میشود بهعنوان مثال میانگین متحرک ۱۰ روزه نسبت به میانگین متحرک ۲۰۰ روزه حساسیت بسیار بیشتری نسبت به تغییرات قیمتی از خود نشان میدهد.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده
این نوع از میانگین متحرک توسط اکثر تحلیلگران استفاده میشود. اما عدهای سودمندی آن را زیر سؤال میبرند اول به آن خاطر که دامنه تحت پوشش آن بسیار محدود است (بهعنوان مثال در میانگین متحرک ۱۰ روزه تنها ۱۰ روز اخیر مورد بررسی قرار میگیرد) و انتقاد دوم این است که میانگین متحرک ساده به تمام روزها وزن یکسان میدهد درحالیکه باید روزهای اخیر وزن بالاتری داشته باشند.
میانگین متحرک خطی وزنی
برای اصلاح مشکل وزن، برخی از تحلیلگران از میانگین متحرک وزنی خطی استفاده میکنند. در این محاسبه، قیمت نهایی روز دهم (در صورتی که میانگین ۱۰ روزه باشد) با ۱۰ ضرب میشود، روز نهم در ۹، روز هشتم در ۸ و غیره. به این ترتیب وزن بیشتری به قیمتّای اخیر داده میشود. سپس عدد بدست آمده بر مجموع ضرایب تقسیم میشود. بااینحال میانگین وزنی خطی هنوز جوابی برای اینکه میانگین متحرک محدودیت زمانی دارد ارائه نمیدهد.
میانگین متحرک نمایی
این نوع میانگین هر دو مشکل را برطرف کرده است. در محاسبه این میانگین، اگرچه وزن بیشتری به دادههای اخیر داده میشود اما درعینحال تمام دادههای گذشته در آن لحاظ میشود.
استفاده از میانگین متحرک
استفاده از دو میانگین متحرک برای دریافت اخطار
به این روش، روش متقاطع گفته میشود. در این روش دو میانگین متحرک که یکی بازه زمانی کوتاه و دیگری بلند دارد را رسم میکنیم. (میانگینهای متحرک محبوب ۵ و ۲۰ روزه و ۱۰ و ۵۰ روزه است) هنگامی که میانگین متحرک کوتاهتر، میانگین متحرک بلندتر را به سمت بالا شکست اخطار خرید و زمانیکه به سمت پایین شکست اخطار فروش دریافت میکنیم.
استفاده از سه میانگین متحرک
در این روش از سه میانگین متحرک (معمولا ۴-۹-۱۸ روزه) استفاده میکنیم تا روند حرکت قیمت را دریابیم. این مفهوم اولینبار توسط آر.سی.آلن در سال ۱۹۷۴ در کتاب «چگونه میتوان از کالاها ثروت ساخت» آورده شده. هنگامی که این سه میانگین متحرک به ترتیب قرار گرفتند، یعنی بالاترین تراز میانگین ۴ روزه سپس ۹ روزه و پایینترین تراز، میانگین متحرک ۱۸ روزه بود، در اینجا سیگنال خرید میگیریم و زمانیکه ترتیب معکوس شد سیگنال فروش میگیریم.
اوسیلاتورها یا نوساننماها
همانطور که گفته شد بازار همواره دارای روند نیست و زمانهایی وجود دارد که بازار در حال نوسان کردن و اصطلاحا بدون روند است. اوسیلاتورها ابزاری به دست میدهند که میتوان با استفاده از آن از دورههای نوسانی قیمت نیز سود کسب کرد. البته ارزش نوساننماها محدود به دورههای بدون روند نیست، نوساننماها در رابطه با نمودارهای قیمت در طی مراحلی، با آگاه کردن معاملهگر نسبت به اخطارها و نقاط هیجانانگیز کوتاهمدت در بازار، که معمولا بهعنوان از شرایط خارج از بورس شناخته میشود، تبدیل به یک واحد بسیار باارزش میشود. همچنین نوساننماها میتوانند پیش از اینکه این وضعیتها در قیمت مشاهده شوند، به معاملهگر در مورد پایان روند هشدار دهند.
انواع اوسیلاتورها
اوسیلاتورها انواع مختلفی دارد و هرروز نیز اوسیلاتورهای بیشتری توسط توسعهدهندگان اضافه میشوند. در اینجا به چند اوسیلاتور مهم در بازار اشاره میکنیم:
اوسیلاتور CCI
این اوسیلاتور قیمت فعلی را با میانگین متحرک ۲۰ روزه مقایسه میکند و عددی مابین ۱۰۰+ تا ۱۰۰- به ما ارائه میدهد. هرگاه شاخص این اوسیلاتور از این محدوده فراتر رفت به ما اخطار میدهد که امکان دارد روند معکوس شود.
اندیکاتور RSI
این اندیکاتور به ما عددی مابین ۰ تا ۱۰۰ ارائه میدهد هنگامی که شاخص به بالای سطح ۷۰ رفت سیگنال فروش به ما داده میشود و هنگامی که شاخص به زیر ۳۰ افت کرد سیگنال خرید صادر میشود. همچنین سطح ۸۰ بهعنوان سطح اشباع خرید و سطح ۲۰ بهعنوان سطح اشباع فروش شناخته میشود.
نکته پایانی
ابزارهای تکنیکال متعددی در بازارهای مالی وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد که توضیح تمام آنها در این مقاله امکانپذیر نیست از جمله این ابزار میتوان به چنگال گن، الگوهای شمع ژاپنی، امواج الیوت، فیبوناچی زمانی، فیبوناچی اصلاحی و. اشاره کرد. باید توجه داشت که در تحلیل تکنیکال مشخص کردن استراتژی معاملاتی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. هیچکس نمیتواند به تمام ابزارهای تکنیکال مسلط باشد و حتی نیازی هم به چنین چیزی نیست. یک تحلیلگر خوب تحلیلگری است که به ابزارهایی که از آنها استفاده میکند، تسلط کامل داشته باشد.
اصول و نکات اولیه آموزش ترید بیت کوین به وسیله تحلیل تکنیکال
آموزش ترید به وسیله تحلیل تکنیکال یکی از راه های ترید کردن یا معامله در بازار ارزهای دیجیتالی می باشد. همه ما می دانیم که امروزه ارزهای دیجیتالی جایگاه ویژه ای در بین معامله گران پیدا کرده اند و افراد زیادی تمایل به سرمایه گذاری در این بازار بزرگ را دارند. ورود به این بازار نیازمند علم، آگاهی و اطلاعات بالا و هم چنین یادگیری کارهایی مانند ترید کردن می باشد. به دلیل اهمیت ترید کردن ما نیز در این مقاله به بررسی آموزش به وسیله تحلیل تکنیکال و نکاتی در خصوص تحلیل تکنیکال می پردازیم. پس لطفاً با دقت تا آخر این مقاله را بخوانید.
آشنایی با مفهوم تحلیل تکنیکال
پیش از آن که به بررسی آموزش ترید به وسیله تحلیل تکنیکال بپردازیم، ابتدا مفهوم تحلیل تکنیکال را برای شما بیان می کنیم. تحلیل تکنیکال را به طور کلی می توان روشی برای پیش بینی قیمت ها بیان کرد که به واسطه مطالعه کردن وضعیت گذشته بازار انجام می پذیرد. در تحلیل تکنیکال می توان با بررسی تغییرات و نوساناتی که در قیمت کالاهای مختلف پیدا کرده اند و هم چنین حجم معاملات و میزان عرضه بر تقاضا، وضعیت قیمت ها را پیش بینی نمود. به بیان ساده تر، تحلیل تکنیکال را می توان این گونه بیان کرد که در واقع به واسطه رؤیت نوسانات قیمت در یک نمودار بررسی قیمت نیز انجام می پذیرد و ترید می تواند در هر لحظه بهترین تصمیم را برای معامله بگیرد. به بیانی دیگر در این نوع از تحلیل به جای توجه به نوع کالا باید به رفتار بازار توجه کنیم. تحلیل تکنیکال در بازارهای بسیار زیادی از جمله بازار ارزهای دیجیتالی پرکاربرد است. علاوه بر آن که برای تعدیل قیمت کالاهایی مانند زعفران، نفت و پسته نیز از این تحلیل استفاده می کنند. تحلیل تکنیکال انواع مختلفی مانند بلندمدت و کوتاه مدت دارد.
اصول کلی تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتالی
تحلیل تکنیکال را می توان به عنوان دومین ابزاری برای ورود به بازار ارزهای دیجیتالی دانست که تریدرها معمولاً از آن استفاده زیادی می کنند. در تحلیل تکنیکال معمولاً فرض بر این است که تمام اتفاقات بنیادی تاثیر خود را بر روی قیمت گذاشته اند و این اتفاقات در نمودار قابل مشاهده می باشند. بنابراین اگر تریدر بتواند روی نمودار قیمت را برای آینده برنامه ریزی کند، دیگر نیازی به تحلیل بنیادی ندارد. یکی از مزیت های مهم تحلیل تکنیکال این است که برای تمام بازارهای مالی یکسان است و با یادگیری آن کاربر می تواند برای تحلیل دارایی ها در بازارهای مختلف ارزهای دیجیتالی و سایر بازارها بپردازد. طی سال های گذشته برای توسعه تحلیل تکنیکال افراد زیادی تلاش کردند که حاصل آن روش ها و ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال می باشد که از آن جمله می توان به اندیکاتورها، پرایس، اکشن، الگوهای کلاسیک، خط روندها و الگوهای هارمونیک اشاره کرد. البته تمامی این ابزارها برای تحلیل بازار مورد نیاز نیستند و تریدر تنها با پیدا کردن یک روش مناسب می تواند به تحلیل بازار بپردازد.
تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتالی
تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتالی دارای ویژگی هایی می باشد که در واقع اساس ایجاد این نوع از تحلیل بر پایه این ویژگی ها استوار است. در زیر به برخی از این ویژگی ها می پردازیم.
1. تحلیل تکنیکال تنها بر روی قیمت ها متمرکز است و اعتقاد بر این دارد که قیمت لحظه ای انواع ارزهای دیجیتالی نشان دهنده احساسات و انتظارات عوامل اقتصادی مختلف است که با استفاده از آن می شود به پاسخ تمامی سوالات در خصوص روند بازار دست پیدا کرد.
2. این تحلیل تنها به مکانی که قیمت در حال حاضر قرار دارد می پردازد و برای آن اهمیت قائل است و به دنبال دلیل قرار گرفتن قیمت در آن نقطه نیست.
3. تحلیل تکنیکال معمولاً برای پیش بینی کوتاه مدت کارایی دارد و برای پیش بینی های بلندمدت نتیجه قابل اعتمادی به دست نمی دهد.
4. تاکید تحلیل تکنیکال بر استفاده از نمودارها و مشخص نمودن الگوها و روند حرکتی قیمت ها می باشد.
5. تحلیل تکنیکال علاوه بر بازار ارزهای دیجیتالی برای کلیه بازارهایی که بر اساس عرضه بر تقاضا فعال هستند، قابل استفاده است.
6. این تحلیل برای بازارهای با حجم معاملات و نقدینگی بالا و در شرایط عادی پیش بینی دقیق تر و کامل تری ارائه می دهد.
7. کانون توجه و تحلیل تکنیکال بر انتظارات مردم است و اخبارهای گوناگون تاثیر چشم گیری بر روند این تحلیل دارند که میزان ریسک آن را نیز بالا می برند.
روش های مختلف تحلیل تکنیکال
برای آموزش ترید به وسیله تحلیل تکنیکال روش های متفاوتی وجود دارد که آن را به عنوان یکی از مؤثرترین و پرکاربردترین روش ها برای آنالیز و بررسی بازار ارزهای دیجیتالی مطرح کرده است. به طور کلی برای تحلیل تکنیکال دو روش مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد که در پایین هر کدام از آن ها را به طور جداگانه شرح می دهیم.
· روش مستقیم
در روش مستقیم کارگزار یا سرمایه گذار به طور مستقیم اقدام به سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین می کند و شخصاً سهم مورد نظر خودش را در معرض خرید و فروش قرار می دهد. یعنی در این روش هیچ گونه واسطه ای وجود ندارد. البته به این نکته بسیار مهم نیز دقت داشته باشید که روش مستقیم نیاز به تجربه، مهارت و توانایی بالایی دارد. یعنی شما باید توانایی تحلیل تکنیکال را داشته باشید.
· روش غیرمستقیم
روش غیرمستقیم در واقع برای افرادی مناسب است که از تجربه و دانش کافی برای انجام معاملات بورس یا ترید کردن برخوردار نیستند، در نتیجه به واسطه شرکت ها یا سازمان ها یا افراد مطلع و آگاه این کار را انجام می دهند. البته به طور معمول خرید و فروش در این روش توسط سبدگردانی و صندوق ها صورت می گیرد. به این نکته مهم در خصوص روش غیرمستقیم توجه داشته باشید که در این روش شما ریسک اعتماد کردن به دیگران را نیز به سایر ریسک های ترید کردن اضافه می کنید.
انواع نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال
به این نکته توجه داشته باشید که تحلیل تکنیکال دارای نمودارهای زیادی است و برای آموزش ترید به وسیله تحلیل تکنیکال شما نیاز به شناخت و آگاهی نسبت به این نمودارها دارید. ۴ نمودار اصلی در تحلیل تکنیکال که دارای کاربردهای زیادی نیز می باشند، عبارت هستند از: نمودار خطی، نمودار کندل استیک، نمودار میله ای و نمودار نقطه و شکل
1. نمودار میله ای
نمودار میله ای معمولاً برای نشان دادن حرکت قیمت اوراق در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. در این نمودار قیمت های باز شدن، بسته شدن، پائین و بالا شدن ارزها و سایر ابزارهای مالی به صورت میله ها تعبیه شده اند و مجموعه این میله ها که از خطوطی عمودی تشکیل یافته اند بیانگر هر نقطه قیمتی در یک بازه زمانی معین می باشد.
2. نمودار کندل استیک
در نمودار کندل استیک قیمت های بالا و پایین، بسته شده و قیمت های افتتاحیه یک اوراق بهادار یا ارز دیجیتال نشان داده می شود. قسمت پهنه کندل را بدنه می گویند. در واقع بدنه کندو نشان می دهد که قیمت بسته شدن اوراق یا ارز دیجیتال از قیمت افتتاحیه یا پائین تر از آن است. خطوط نازکی که در بالا و پایین بدنه وجود دارد، نمایانگر دامنه بالا و پایین است که به آن ها سایه می گویند. ممکن است نمودارهای کندل استیک توخالی و یا پر شده باشند. کندل توخالی جایی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت افتتاحیه است و فشار خرید را نشان می دهد ، در حالی که کندل استیک های پرشده جایی را نشان می دهد که قیمت بسته شدن پائین تر از قیمت افتتاحیه است و به نوعی فشار فروش را نشان می دهد. در واقع این نمودار تأثیر احساسات سرمایه گذاران را بر بازار ارزهای دیجیتالی نشان می دهد. این نمودار توسط معامله گران جهت تعیین زمان ورود یا خروج به معاملات ارزهای دیجیتالی مورد استفاده قرار می گیرد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی بوجود آمده است. برای انجام این کار از تجزیه و تحلیل روند آماری که از فعالیت های تجاری جمع شده است استفاده می شود که اصول کلی تحلیل تکنیکال از جمله آنها می توان به حرکت و حجم قیمت اشاره کرد.
تحلیلگران بر این باورند: فعالیت معاملاتی که در گذشته انجام شده و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می توانند شاخص های ارزشمندی برای حرکت های بعدی تعیین قیمت محسوب شوند. دقت کنید تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل بنیادی، که بیشتر به الگوی قیمت های شرکت یا روند سهام اشاره دارد، تضاد داشته باشد.
درک کامل تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را بر اساس نتایج آماری تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال برای بررسی و تحلیل قیمت و ظرفیت استفاده می شود و در این زمینه متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال جهت بررسی دقیق روشهای بدست آوردن و درخواست برای یک اوراق بهادار براساس تغییرات قیمت، ظرفیت و نوسانات استفاده می شود.
تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های ترید کوتاه مدت از ابزارهای مختلفی مانند نمودار استفاده میکند، اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی میزان قوت یا ضعف یک مورد تجاری در بازار های تجاری عظیم یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا تخمین کلی ارزیابی را به صورت کلی بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر زمینه مهم و امنیتی با داده های موجود مربوط به ترید استفاده کرد. این شامل سهام، معاملات تجاری آتی، کالاها، درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار می شود. در این آموزش، ما معمولاً سهام موجود در مثال های خود را تجزیه و تحلیل می کنیم، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع مورد تجاری دیگری به کار برد. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله گران (تریدرها) بر حرکت های کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، بیشتر استفاده می شود و کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون، رابرت رئا، ادسون گولد و جان مگی کسانی بودند که به شکل گیری مفاهیم نظریه داو و در نتیجه ارائه تحلیل تکنیکال کمک کردند. اساس آن در دوران مدرن، تحلیل تکنیکال تکامل یافته است که صدها الگو و سیگنال ایجاد شده طی سالها تحقیق را شامل می شود.
تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می شود که کمکی برای تحلیل و تشخیص قیمت و روند فعالیت در معاملات تجاری آینده باشد. چرا که معاملات تجاری که در گذشته انجام شده است و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی برای حرکات آتی قیمت و تصمیم های تجاری آینده محسوب شود. این تنها در صورتی است که حرکات و تصمیم ها با قوانین سرمایه گذاری یا معاملات مناسب مرتبط شود. تحلیل گران حرفهای در اکثر مواقع از تحلیل تکنیکال همراه با دیگر روش های تحقیق به این منظور استفاده می کنند. معامله گران خرده فروش ممکن است فقط بر اساس نمودارهای قیمت یک اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران صاحبان سهام به ندرت تحقیقات خود را فقط به تجزیه و تحلیل بنیادی یا تکنیکال محدود می کنند.
در میان تحلیل گران حرفه ای که در حال حاضر وجود دارد، انجمن CMT از بزرگترین مجموعه تحلیلگران خبره یا مجاز است که با استفاده از تحلیل تکنیکال به طور حرفه ای در سراسر جهان فعالیت می کند.
مشخصات تکنیکال انجمن Chartered Market (CMT) را می توان پس از سه سطح آزمون بدست آورد که نگاهی گسترده و عمیق به ابزارهای تحلیل تکنیکال را پوشش می دهد. تقریباً یک سوم دارندگان منشور CMT نیز دارندگان منشور تحلیلگر خبره مالی (CFA) هستند. این نشان می دهد که این دو رشته چقدر یکدیگر را تقویت می کنند و به هم مرتبط هستند.
تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکت قیمت را در هر نوعی پیش بینی کند. تقریباً هر ابزار قابل معامله ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز را در فعالیت خود می گنجاند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه محرک های عرضه و تقاضا می دانند که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود، اما برخی از تحلیلگران، اعداد دیگری غیر از قیمت را نظیر حجم معاملات یا سود باز را با این روش دنبال می کنند.
به صورت کلی صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از تحلیل تکنیکال تولید شده است. همچنین تحلیلگران انواع مختلفی از سیستم های معاملاتی را به همین منظور برای پیش بینی معاملات در مورد تغییرات قیمت ایجاد کردهاند. برخی از شاخص ها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار متمرکز هستند از جمله مناطق پشتیبانی و مقاومت. برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستند. شاخص های فنی و الگوهای نمودار مورد استفاده را می توان در خط روند، کانال ها، میانگین های متحرک و شاخص های حرکت خلاصه کرد.
در کل تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده ای از اندیکاتور ها یا شاخص های زیر را بررسی می کنند:
• روند قیمت
• الگوهای نمودار
• شاخص های اندازه گیری و حرکت نوسانگرها
• میانگین متحرک
• سطح حمایت و مقاومت
فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال
برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در این زمینه ها دو روش اصلی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش واقعی یک معامله یا تجارت تعریف میشود، در حالی که تحلیل تکنیکال قیمت یک اوراق بهادار را توسط تمام اطلاعات قدیمی که در دسترس عموم قرار دارد منعکس می کند و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری حرکت قیمت متمرکز می شود. تحلیل تکنیکال سعی دارد با استفاده از جستجوی الگوها و روندها، نه تجزیه و تحلیل ویژگی های اساسی امنیت، احساسات بازار در پشت روند قیمت را درک کند.
چارلز داو مجموعه ای از سرمقاله ها را منتشر کرده که در مورد تئوری تحلیل تکنیکال در آنها به بحث و گفتگو پرداخته است. نوشته های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای تجارت تحلیل تکنیکال باقی مانده است.
۱- بازارها زمانی می توانند کارآمد باشند که مقادیر نشان دهنده عواملی که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند را نشان دهند.
۲- به نظر می رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار در الگوها و روندهایی حرکت می کنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.
امروزه زیرساخت های تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیل گران حرفهای معمولاً سه فرضیه کلی اصول کلی تحلیل تکنیکال را برای این رشته می پذیرند:
۱- در بازار برای همه چیز تخفیف وجود دارد: تحلیلگران مربوط به تحلیل تکنیکال بر این باورند که همه چیز، یعنی اصول یک شرکت، عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار از قبل در سهام موجود است. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت ها مطرح می کند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده تجزیه و تحلیل حرکت قیمت است که تحلیلگران فنی آن را محصول عرضه و تقاضای یک سهام خاص در بازار می دانند.
۲- حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران فنی انتظار دارند که قیمت ها، حتی در حرکات تصادفی بازار بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر قیمت سهام بیش از نشان دادن حرکت نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه می دهد. بیشتر استراتژیهای معاملات فنی بر اساس این فرضیه انجام می شود.
۳- تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران فنی عقیده دارند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت را اغلب به روانشناسی بازار نسبت میدهند؛ بدین صورت که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی خواهد بود. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و از حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده می کند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال از انواع تحلیل تکنیکال به منظور های مختلف استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر این است که همه آنها مهم هستند زیرا الگوهای تکراری حرکات قیمت را نشان می دهند.
تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بزرگترین منابع فکری برای نزدیک شدن به تحلیل بازارها، محسوب می شوند. هر دو روش برای تحقیق و پیش بینی روند آینده قیمت سهام استفاده می شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی یکی از روش های ارزیابی اوراق بهادار است که با استفاده از اندازه گیری ارزش ذاتی سهام این کار را انجام می دهد. تحلیلگران بنیادی همه چیز را بررسی می کنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها. درآمد، هزینه ها، دارایی ها و بدهی ها از ویژگی های مهم تحلیلگران بنیادی است.
تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی متفاوت است زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. فرض اصلی این است که تمام اصول شناخته شده با توجه به قیمت تعیین می شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نخواهد بود. تحلیلگران فنی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار کاری را انجام نمی دهند، بلکه در عوض از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می کنند که نشان می دهد سهام های مربوط به آینده کدامند.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که EMH به آنها اطلاعات عملی از داده های تاریخی مربوط به قیمت و حجم موجود را نشان دهد. اگرچه با توجه به این استدلال، هیچ یک از مبانی تجارت نباید به صورت عملی وجود داشته باشند. این دیدگاه ها به عنوان نمونه ضعیف و نیمه قوی EMH شناخته می شود.
انتقاد دیگر به تحلیل تکنیکال این است که تاریخ در آن دقیقاً تکرار نمی شود، بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و نمی توان آن را نادیده گرفت. به نظر می رسد قیمت ها با فرض یک محدوده تصادفی بهتر مشخص شوند.
سومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که از آن تنها در برخی موارد می توان استفاده کرد به این دلیل که به عنوان یک پیشگویی عمل می کند. برای درک بهتر برای شما یک مثال می زنیم. بسیاری از تریدر هایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند سفارش توقف ضرر را زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه مربوط به یک شرکت خاص ثبت می کنند. توجه کنید که اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام داده باشند و سهام به قیمت مورد نظر برسد، تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد که سهام را به سمت پایین سوق می دهد. این می تواند یک تایید برای حرکت پیش بینی شده توسط تریدرها باشد.
در این مرحله سایر معامله گران کاهش قیمت را مشاهده می کنند، همچنین موقعیت های خود را می فروشند و قدرت روند را بدین صورت تقویت می کنند. این فشار فروش کوتاه مدت را می توان خود برآورده دانست، اما تأثیر چندانی در تعیین قیمت دارایی در هفته ها یا ماه ها نخواهد داشت. در مجموع اگر تعدادی افراد مشخص از سیگنال های مشابه استفاده کنند، می توانند باعث حرکت پیش بینی شده سیگنال ها شوند، اما در طولانی مدت این گروه از معامله گران نمی توانند قیمت را افزایش دهند.
تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟
تحلیل تکنیکال فارکس یا تحلیل تکنیکی یکی از راه های ترید موفق در بازار های مالی است. تحلیل تکنیکی روشی برای پیش بینی قیمت در بازار است. این پیش بینی بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و بر اساس مطالعه و بررسی حجم معاملات در آن بازار انجام می شود. در بازار مالی فارکس و سایر بازار های ارزی و بازار بورس اوراق بهادار استفاده از تحلیل تکنیکی، بهترین راه رسیدن به سوددهی می باشد. در ادامه این مقاله به جهات مختلف تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.
تعریف تحلیل تکنیکال فارکس
تحلیل تکنیکال فارکس
زمانی که در بازارها و معاملات از واژه تحلیل تکنیکال استفاده می شود معنا و مورد استفاده از آن متفاوت از معنای رایج آن می باشد. استفاده از این تحلیل برای بررسی یک بازار به این معنی است که باید به رفتار های بازار توجه نمود. پس توجه به رفتار بازار مهم تر از توجه به خود کالا یا خدمات مورد معامله می باشد.
به هر حال؛ تحلیل مبتنی بر رفتار های بازار از طریق میانگین متحرک قیمت ها و نمودار قیمت و حجم معاملات، شکل گیری الگو و سایر شاخص ها را تحلیل تکنیکال می گویند. این روش برای پیش بینی قیمت بر اساس الگوی تغییرات حجم معاملات و قیمت بدون در نظر داشتن عوامل بنیادی بازار می باشد.
کلیک کنید : 7 بازار بورس که از ان اطلاع نداشته اید
تاریخچه تحلیل تکنیکال فارکس
تاریخچه تحلیل تکنیکال فارکس
گفته شد که تحلیل تکنیکال فارکس به معنای پیش بینی قیمت ها بر اساس بررسی حجم معاملات و بررسی تاریخچه قیمت ها است. اما تحلیل تکنیکی چه زمانی برای سرمایه گذاران جذاب و کاربردی شد؟ تقریبا سیصد سال است که سرمایه گذاران با تحلیل و بررسی برخی از عوامل معاملات خود را انجام می دهند.
در نوشته های قرون هفده و هجده نیز تحلیل تکنیکال موجود است. یکی از شاخص های مهم در تحلیل، استفاده از شاخص میانگین صنعتی است. این شاخص که توسط چارلز داو طراحی و ارائه شد با وجود نواقصی محدود، یکی از مهمترین شاخص های تحلیلی موفق و مورد استفاده تا به امروز معرفی شده است.
نمودار های تحلیل چه چیزی را نشان می دهند؟
هر کسی تحلیل تکنیکال فارکس خود را بر اساس استراتژی خود تفسیر خواهد کرد. بر اساس الگوهای آموزشی مدرسه های مختلف مربوط به آموزش نحوه تحلیل بازار های مالی لازم است تا درآمدی بر مفاهیم پایه این مهم داشته باشیم.
هر ساعت و یا هر روز و یا هر هفته افراد باید قیمت ها را بررسی نمایند. نموداری برای تغییرات قیمتی ترسیم نمایند. پس در تحلیل تکنیکی رسم نمودار و یا بررسی نمودار های ترسیمی بسیار مهم می باشد.
کسانی که از این نوع تحلیل استفاده می کنند بر این باور هستند اگر عوامل مهم و تاثیر گذار بر بازار را شناسایی نمایند می توانند به درستی عکس العمل بازار را پیش بینی کنند. افرادی که از این تکنیک استفاده می کنند به اخبار توجهی ندارند و تنها رفتار بازار را رسد خواهند کرد.
می دانیم که برخی از اخبار مانند جنگ روسیه با اوکراین ممکن است بر قیمت طلا و نفت تاثیر زیادی داشته باشد. در تحلیل تکنیکال به این اخبار زیاد توجهی ندارند بلکه بازار را مورد بررسی قرار می دهند. مشاهده چارت و نمودار ها ایده های زیادی را برای سرمایه گذاران ایجاد می کند.
استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار بورس ایران
یکی از بازار های مالی دیگر بورس می باشد که استفاده از تحلیل تکنیکال فارکسی در این بازار نیز مورد استفاده برخی از سرمایه گذاران است. بسیاری از کسانی که در بازار بورس فعالیت دارند با بررسی نمودار و چارت ها اقدامات بعدی خود را مشخص می نمایند.
استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار بورس ایران یکی از راه های تحلیل بازار بورس در مقابل تحلیل فاندامنتال می باشد. بسیاری از افراد برای تحلیل و بررسی وضعیت بازار بورس ایران از تحلیل نمودار ها استفاده می کنند. به هر حال بسیاری از افراد با بررسی نمودار ها در بازار بورس اقدام های بعدی و رفتار های بازار را مورد پیش بینی قرار می دهند.
اصول تحلیل تکنیکال فارکس
اصول تحلیل تکنیکال فارکس
اصول اساسی تحلیل تکنیکال فارکس بر سه اصل کلی است. همه چیز در نمودار قیمت نهفته است، احتمالا تاریخ دوباره تکرار خواهد شد . قیمت ها از روندی مشخص پیروی می کنند. این سه اصل در تحلیل تکنیکی رعایت و مورد توجه می باشند. مبنای این تحلیل بر اصل همه چیز در نمودار قیمت است. همه عوامل تاثیر گذار بر روی قیمت سهام در نمودار نهفته است.
مثلا اگر تقاضا از عرضه بیشتر شد قیمت کاهش خواهد یافت. تغییرات قیمت بر روی نمودار ها بررسی می شود. همچنین افرادی که در بازار های مالی خرید و فروش می کنند معمولا در برابر نوسان ها واکنشی مشابه انجام می دهند. این واکنش ها مجموعه ای از الگو های نموداری را بررسی خواهد کرد. و اصل تکرار تاریخ بر این مهم می باشد.
انعطاف پذیری و سازگاری تحلیل تکنیکی
یکی از مزیت های مهم در تحلیل تکنیکال فارکس انعطاف پذیری بالای آن است. به این معنی برای تحلیل بسیاری از بازار های مالی می توان از این تحلیل استفاده نمود. این تحلیل با تمامی حالت های مختلف یا نوسانات بازار مالی خود را سازگار کرده و بر قسمت های فعال بازار متمرکز خواهد شد. تحلیل بازار بورس تهران یا نیویورک یا تحلیل بازار فارکس به شیوه تحلیل تکنیکی قابل بررسی و تحلیل برای تحلیل گران است.
برای آموزش رایگان تحلیل تکنیکال کلیک کنید
سرمایه گذاری بر اساس تحلیل تکنیکال فارکس
برخی از افراد استفاده از تحلیل تکنیکال فارکس را منطقی نمی دانند. در مقابل نیز برخی از افراد بر اساس این تحلیل سرمایه گذاری خود را انجام خواهند داد. بسیاری از شرکت های بزرگ برای سرمایه گذاری های خود از تحلیل تکنیکی استفاده کرده اند و موفق شده اند.
برخی دیگر معتقد هستند که استفاده از تحلیل تکنیکال فارکس در طولانی مدت موثر است. تجربه و سابقه در تحلیل وضعیت بازار بسیار مهم است. افرادی که در این زمینه دارای تجربه هستند و یا علم این موضوع را آموخته اند با تکیه بر تحلیل تکنیکی به سودآوری می رسند.
تحلیل تکنیکال فارکس یکی از انواع تحلیل های بازار های اقتصادی و مالی است. بسیاری از افراد بر اساس این تحلیل سرمایه گذاری های خود را انجام می دهند. اساس این مدل از تحلیل تکیه بر نمودار ها و چارت ها می باشد. افراد معتقد هستند که تمامی موارد مهم برای پیش بینی قیمت ها در این نمودار ها نهفته است.