مدیریت ریسک در معاملات

بهعنوانمثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، میبایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطهی سربهسرتان برگردید.
مدیریت ریسک چیست؟ با یادگیری مهارتهای مدیریت ریسک، معاملات سودده داشته باشید!
۹۵ درصد از معاملهگران ارز دیجیتال تازهوارد و مبتدی سرمایه و دارایی خود را مدیریت ریسک در معاملات از دست میدهند. دلیل اصلی این امر را میتوانیم مهارتهای ضعیف کنترل ریسک بدانیم. نداشتن دانش و مهارت لازم برای مدیریت ریسک، تصمیمگیریهای هیجانی را به همراه دارد. به همین خاطر مدیریت ریسک یکی از مهمترین پیشنیازها برای انجام معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از نابود شدن سرمایه در همان روزهای ابتدایی به شمار میرود.
مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
مدیریت ریسک فرایند شناسایی، ارزیابی و کنترل تهدیدها برای سرمایه است. یک برنامه مدیریت ریسک موفق به شما کمک میکند تا طیف کاملی از ریسکهای احتمالی را در نظر بگیرید و از انجام اقدامات هیجانی جلوگیری کنید. با استفاده از یک استراتژی معاملاتی مناسب سود زیادی به دست میآورید و احتمال زیانهای احتمالی را کاهش میدهید.
گاهی اوقات، ریسک در معاملات ارزهای دیجیتال میتواند بهمعنای از دست دادن کامل سرمایه و داراییهای فرد باشد. بنابراین مدیریت ریسک توانایی پیشبینی و کنترل ضررهای احتمالی ناشی از یک معامله ناموفق را تا حد زیادی کاهش میدهد. مهارتهای مدیریت ریسک از جمله مهمترین مواردی است که باید قبل از ورود به بازار ارزهای دیجیتال، به آن مسلط باشید. با تهیه و مشاهده پکیج آموزش ارز دیجیتال، مهارتهای مدیریت ریسک را بهخوبی یاد میگیرید.
چرا مدیریت ریسک در معاملات ارز دیجیتال اهمیت دارد؟
بازار ارزهای دیجیتال با سرعتی دیوانهوار در حال رشد است؛ اگر نگاهی به کوین مارکت کپ بیندازید، صحت این جمله را بهخوبی درک میکنید. با مشاهده سرعت رشد رمز ارزها، بسیاری از مردم فراموش میکنند که معامله ارزهای دیجیتال همیشه با سود همراه نیست و خطراتی هم دارد. بنابراین اگر نمیخواهید در همان روزهای ابتدایی ورود به بازار، همه سرمایه خود را از دست بدهید، باید قوانین مدیریت ریسک را در ذهن داشته باشید.
برای درک اهمیت مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال به مثال زیر توجه کنید. فردی با تحقیق درباره پروژه ریپل به اهمیت آن پی میبرد و کل سرمایهاش را روی ریپل سرمایهگذاری میکند؛ اما ناگهان قیمت ریپل تا ۵۰ درصد کاهش یافته و فرد نصف دارایی خود را از دست میدهد. کاهش ناگهانی ارزش یک ارز دیجیتال اتفاق غیرمنتظرهای نیست. اگر نگاهی به نمودار ریپل در سال ۲۰۲۱ بیندازید، فراز و نشیبهای مداوم را مشاهده خواهید کرد. بعضی از افراد در مقابل گذراندن یک دوره مقدماتی ارز دیجیتال مقاومت میکنند و بهدلیل آگاهی ناکافی از دنیای رمز ارزها، شکستهای سنگینی را متحمل میشوند.
با شناخت استراتژیهای مدیریت ریسک، احتمال رسیدن به سود را افزایش دهید!
اولین قانون در معاملهگری ارزهای دیجیتال این است: «بیشتر از آنچه که میتوانید از دست بدهید، ریسک نکنید». معاملهگران حرفهای با توجه به شدت ریسک در معاملات کریپتو توصیه میکنند حداکثر از ۱۰ درصد بودجه یا درآمد ماهیانه خود برای معاملهگری استفاده کنید. استراتژیهای مدیریت ریسک معمولا به سه دسته کلی تقسیمبندی میشود: اندازه موقعیت، نسبت ریسک به پاداش و همچنین توقف ضرر و سود. انواع استراتژیهای مدیریت ریسک و سرمایه در معاملات، در دوره آموزش حرفه ای ارز دیجیتال به معاملهگران مبتدی آموزش داده میشود.
استراتژی اندازه موقعیت؛ همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید!
بعضی از افراد تصور میکنند همین که بدانند کریپتوکارنسی چیست و کدام پروژهها ارزش بیشتری دارد، برای انجام معاملات سودده کافی است. به همین خاطر احتمال دارد فرد در صورت کاهش قیمت ارز دیجیتال موردنظرش، بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهد. بنابراین توصیه میکنیم از چندین ارز مختلف برای چیدن سبد سرمایهگذاری استفاده کنید. با تحلیل درست بازار و سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال متنوع، میتوانید یک سرمایهگذاری با حداقل ریسک داشته باشید.
نسبت ریسک به پاداش؛ اندازه معامله را برآورد کنید!
بیشتر معاملهگران غیرحرفهای بهجای تکیه بر منطق و انجام محاسبات جدی، معاملات را بر اساس احساسات انجام میدهند. اصطلاح فومو یا ترس از دست دادن دقیقا توصیفکننده چنین تصمیمگیریهایی است. معاملهگران مبتدی با الهام از تبلیغات ممکن است ۳۰ تا ۴۰ درصد از سپرده خود را در یک معامله سرمایهگذاری کنند. در این صورت با ریزش بازار، فرد زیانهای سنگینی را متحمل میشود.
کسب سود از دنیای ارزهای دیجیتال فقط به انجام معامله محدود نمیشود؛ بلکه در حال حاضر پروژههای جدیدتری مانند دیفای یا سیستم امور مالی غیرمتمرکز امکان کسب درآمد از این بازار را به وجود آوردهاند. برای آشنایی بیشتر با دیفای، خواندن مقاله پروژه های دیفای چیست را به شما توصیه میکنیم.
حد ضرر و سود؛ تعیین سودآوری معاملات
همه معاملات سودآور نیستند؛ حتی معاملهگران حرفهای و کارکشته هم در بعضی از معاملههای خود دچار ضرر میشوند. در واقع باخت بخشی از معاملهگری است که باید آن را بپذیرید؛ اما نکته مهم در این زمینه، نسبت سود به زیان است. در حالت ایدهآل، نسبت سود به زیان باید سه به یک یا حداقل دو به یک باشد. توجه به این استراتژی برای همه معاملهگران مخصوصا کسانی که اسکالپینگ ارز دیجیتال را در پیش گرفتهاند، اهمیت ویژهای دارد.
حد ضرر شما را از انجام معاملات بیسود نجات میدهد و حد سود این امکان را به شما میدهد تا قبل از نزولی شدن بازار، از یک معامله خارج شوید. تعیین حد سود و ضرر یکی از رایجترین استراتژیها برای مدیریت ریسک است که جلوی ضررهای مالی سنگین را میگیرد.
۳ اشتباه بزرگ معاملهگران تازهکار
درس گرفتن از اشتباهات خود یک راه عالی و در عین حال پرهزینه برای موفقیت است. با شناخت اشتباهات رایج سایر معاملهگران، میتوانید درسهای بزرگی یاد بگیرید و با کمترین ضرر، تجربههای مفیدی به دست آورید.
بسیاری از افراد بلافاصله بعد از شکست در یک معامله در صدد جبران خسارت برمیآیند. تصمیمگیریهای عجولانه در چنین مواقعی میتواند ضررهای سنگینتری به سرمایه فرد وارد کند. به همین خاطر همیشه ضررهای خود را ثبت کنید تا برای کسب سود، دچار حرص و طمع نشوید.
اعتمادبهنفس یک مهارت مهم و در عین حال خطرناک برای انجام معامله است. گاهی اوقات حرفهایترین معاملهگران با انجام پیشبینیهای دقیق باز هم دچار ضرر میشوند. اعتمادبهنفس بیش از حد ممکن است فرد را وادار به سرمایهگذاری ۳۰ تا ۴۰ درصد از سپرده خود کند. این کار چیزی جز پشیمانی و ضرر برای فرد به ارمغان نخواهد آورد.
سومین اشتباه بزرگ معاملهگران بیتوجهی به حد سود و ضرر است. برای انجام معامله باید بدانید چه زمانی از معامله خارج شوید تا کمترین ضرر را داشته باشید. بعضی از معاملهگران به امید رسیدن به سودهای کلان، از بستن معامله خود سر باز میزنند. در این شرایط، نهتنها فرد سودی به دست نمیآورد، بلکه ضررهای سنگینی را هم متحمل میشود.
آموزش مهارتهای مدیریت ریسک با استفاده دورههای آموزشی داجکس
در این مقاله به بررسی مدیریت ریسک و استراتژیهای رایج آن پرداختیم. حالا که میدانید منظور از مدیریت ریسک چیست و چه اهمیتی در معاملهگری دارد، وقت آن است تا با انتخاب یک دوره آموزشی معتبر، مهارتهای خود را در تریدینگ ارزهای دیجیتال ارتقا دهید. تیم حرفهای و متخصص داجکس با هدف کمک به علاقهمندان دنیای کریپتو، بستههای آموزشی جامع و کاملی را برای آموزش صفر تا صد معاملهگری در ارزهای دیجیتال تهیه کرده است.
اگر شما هم برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال اشتیاق دارید و میخواهید هرچه سریعتر به انجام معاملههای سودده بپردازید، همین حالا با شماره تلفن ۰۰۹۷۱۴۵۶۵۶۸۷۱ تماس بگیرید. کارشناسان و متخصصان داجکس همواره آماده پاسخگویی به سوالات شما هستند.
مدیریت ریسک به عنوان مبنای معامله
در بازار فارکس، مدیریت مناسب ریسک ها اصلی ترین قاعدۀ معاملۀ موفق است اما اغلب معامله گران به این نکته توجه ندارد و همۀ سرمایه شان را از دست می دهند. معمولاً مبتدی ها به مدیریت ریسک توجه ندارد و از آنجائیکه می خواهند یک شبه ره صد ساله روند 90% از آنها با از دست دادن همۀ پول شان از بازار خارج می شوند.
معلومات تان را پیش از معامله بسنجید
مدیریت ریسک ها در معامله عبارت است از استفاده از مهارت هایی برای به حداقل رساندن زیان های ممکن و افزایش سود. مدیریت ریسک با کمک استراتژی های معاملاتی و روش های تحلیل بازار محقق می گردد چراکه به مقدار زیادی امکان پیش بینی وقوع رویدادهای نامطلوب و پیشگیری به موقع از آنها را میسر می کنند.
روش های مدیریت ریسک
معامله گر در مرحلۀ توسعه و سنجش یک استراتژی معاملاتی باید با استفاده از بکار گیری قواعد مربوط به مدیریت پول، ریسک هایش را محدود کند.
- سطح قابل قبول ریسک را تعیین کنید
مهم نیست که تراکنش ها چقدر جذابیت دارند، حداکثر ریسک زیان وجوه نباید بیشتر از 5 تا 6% از کل دارائی معامله گر باشد. همزمان، هر تراکنش نباید بیشتر از 2% از موجودی حساب شما باشد.
- بهترین اهرم را انتخاب کنید
به خاطر داشته باشید که اهرم فقط به نفع معامله گر عمل نمی کند بلکه می تواند به ضرر او هم باشد. مهم نیست که استفاده از اهرم های بالا جقدر می توانند جذاب باشند، اندازۀ اهرم نباید از 1:100 بیشتر شود. انتخاب اهرم 1:100 دارای ریسک کم است ضمن اینکه همزمان شما را قادر می سازد سرمایه تان را بسیار افزایش دهید. اما اگر نوسان قیمت در ابزار معامله شده بالا رود همین مقدار اهرم نیز می توان همراه با ریسک باشد.
- از توقف ضرر (S/L) و کسب سود (T/P) استفاده کنید
هر معامله ای باید توسط توقف ضرر (Stop-Loss) و کسب سود (Take-Profit) محافظت شود. هر خبر یا رویداد غیرمنتظره ای می توان روند را تغییر دهد و بدون مدیریت برای واکنش همۀ پول تان را از دست خواهید داد.
- ریسک ها متنوع کنید
کار همزمان با دارائی های مختلف سطح ریسک را کاهش می دهد و شما با توزیع سبد بین چندین ابزار که با هم متفاوت هستند می تواند زیان برخی از ابزارها را بوسیلۀ سود ابزارهای دیگر جبران کنید. این روش ممکن است سوددهی یک سرمایه گذاری را اندکی کاهش دهد اما همزمان باعث می شود که اگر بازار بر خلاف یکی از ابزارهایی که روی آنها سرمایه گذاری کرده اید حرکت کند، همۀ پول تان را از دست ندهید. زمانی یک تنوع سازی مؤثر واقع می شوند که این تنوع سازی بین دارائی هایی انجام شود که ارتباط بسیار کمی باهم دارند. به این ترتیب جهت نوسان قیمت های شان باهم برابر نخواهد بود.
خونسردی و توانایی کنترل احساسات، یک بخش مهم در مدیریت ریسک محسوب می شود. در شرایطی که بازار ثبات خود را از دست می دهد بسیار ضروری است که بتوانید پایبندی تان به استراتژی تان را حفظ کنید و احساساتی نشوید. حتی پیش از باز کردن یک معامله باید از قبل مشخص شده باشد که آن معامله تحت چه شرایطی بسته خواهد شد.
مهمترین قاعدۀ معاملۀ سهام این است که یک حساب با موجودی منطقی افتتاح کنید. انتظار نداشته باشید که با شروع با 100 یا 200 دلار پول زیادی به دست آورید. معمولاً همۀ مبتدی ها برای رسیدن به موفقیت همۀ پول شان را در بازار از دست می دهند. مبلغ موجودی حساب تان را با حجم های معاملات تان هماهنگ کنید.
سه قانون مدیریت ریسک در معاملات
کسب سود مستمر و درازمدت در بازارهای سرمایه خصوصاً برای معاملهگران تازهکار امر دشواری است. بله میدانم؛ لابد با خودتان میگویید صِرف خرید سهام و نگهداشتن آنکه کار سختی نیست و همه از پس آن برمیآیند؛ نیاز به پیشینه و مهارت خاصی هم ندارد؛ تنها کاری که باید بکنید این است که پشت سیستم بنشینید و پولهایی که معاملات به سویتان روانه میکنند را پارو کنید!
اما حقیقت ماجرا این نیست و انجام همین کارها در طولانیمدت ضعفهای ما را چه به لحاظ روانی، ضعف در اجرا و یا نداشتن تجربه نشان خواهد داد.
در این مطلب قصد دارم تا به مقولهی مدیریت ریسک در معاملهگری خصوصاً در بازارهای دارای اهرم (همانند بازار آتی سکه) بپردازیم. در اینجا نمیخواهیم صرفاً چندراه و چاه به شما نشان دهیم و بخواهیم که به ما اطمینان کنید و بیچونوچرا آنها را انجام دهید؛ بلکه با استفاده از اطلاعات و دادههای بهدستآمده از معاملات واقعیِ معاملهگرانی که باهدف کسب سود از بازار، وارد آن شدهاند، صحت و اتکاپذیری راهکارهایمان را به شما نشان خواهیم داد.
چرا مدیریت ریسک این اندازه مهم است؟
لُب کلام این است که شما نمیدانید در آینده چه چیزی پیش میآید. شغل شما بهعنوان یک معاملهگر، پیشبینی آینده بر اساس اطلاعات نصفه و نیمه ایست که در حال حاضر برایتان مهیاست. بخش اعظمی از آن اطلاعات هم بر مبنای آنچه قبلاً درگذشته رخداده است قرار دارد و درنهایت هم قادر خواهید بود سناریوهایی را بر اساس رخدادهای اقتصادی آتی یا انتشار اطلاعات بچینید؛ اما اصل ماجرا این است که ما با استفاده از اطلاعات قدیمی سعی داریم آینده را پیشبینی کنیم.
اما سؤال اینجاست که آیا اتفاقات مشابه همیشه به یکشکل روی میدهند؟ البته که نه. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، همهچیز تغییر میکند و همین مسئله، تحلیل بازارها را به امری چالشبرانگیز تبدیل میکند که برای بسیاری از فعالان بازار که اُفق بلندمدتی دارند، جذاب است؛ یادتان باشد که با تغییر مداوم شرایط بازارها، یک پیشبینی هیچگاه کامل و بیعیب و نقص نخواهد بود و هر اتفاقی محتمل است.
درنتیجه، بااینکه نمیخواهیم اهمیت تحلیل شما در محاسبهی بهترین احتمالات و شرایط را ناچیز جلوه دهیم، باید یادتان باشد که ممکن است تحلیل شما کاملاً نادرست از آب دربیاید چراکه هیچ روش تحلیلی در همهی شرایط و اوقات جواب نخواهد داد. اینجاست که پای مدیریت ریسک به داستان باز میشود تا بتوانید در صورت شکست تحلیلتان ، با کاهش ضرر، سرمایهی باقیماندهتان را نجات دهید.
اینقدر بر روی درصد بُردتان تمرکز نکنید!
تعداد زیادی از معاملهگران تازهوارد، عملکردشان را بر اساس تکتک معاملاتشان میسنجند؛ انگار هر معامله، جنگی است که حتماً باید در آن پیروز شوند! اما نکتهای که بدان توجه نمیکنند این است که اندازهی سود و ضررها را نباید باهم مقایسه کرد؛ مثلاً، ممکن است یک معاملهگر تنها در ۱۰٪ معاملاتش برنده شود اما همچنان، بااینکه در ۹۰٪ معاملاتش ضرر میکند، در سود بماند؛ شکست در ۹۰٪ اوقات باعث میشود این معاملهگران، خصوصاً در اوایل کار، همیشه احساس بدی داشته باشند، چراکه ما انسانها اصلاً آمادگی پذیرش شکست را نداریم؛ درواقع مغز ما با ضرر مدیریت ریسک در معاملات تناسب ندارد!
البته خیلی از همان تازهکارها اصلاً به این نقطه نمیرسند چون تعدد شکستها باعث میشود از ادامهی مسیر منصرف شوند و خودشان را از یادگیری این تجربه که درصد برد هدف نهایی معاملهگری در بازارهای مالی نیست، محروم میکنند.
چرا چنین چیزی اتفاق میافتد؟
شاید گاهی وقتها باید در یک نبرد ببازیم تا بتوانیم از جنگ سربلند بیرون بیایید. نه؟
بااینکه دلمان میخواهد همیشه در همه کارهایی که انجام میدهیم، برنده شویم، اما خوب… زندگی اینطور پیش نمیرود. منابع و سرمایه ما محدود هستند و به همین دلیل، ما باید بهصورت هوشمندانهای آنها را در فعالیتهایی که بیشترین منفعت را در دستیابی به اهداف نصیب ما میکنند، مصرف کنیم. در غیر این صورت، با ریسک اتلاف منابع محدودمان بر روی فعالیتهای بیثمر (و معاملات زیان ده) مواجه خواهیم بود.
بهعلاوه، در اکثر مواقع هم ما با موقعیتهایی روبرو هستیم که کمبود آن منابع محدود، ما را در انجام فعالیتهای آتیمان هم محدود میکند؛ درست مانند از دست دادن بخش بزرگی از حسابتان بر روی یک معاملهی بد که باعث میشود مبلغ بسیار کمتری برای معاملات بعدی در حسابتان بماند؛ یا زمانی که روی یک سهم به دلیل بازگشایی و تعدیل منفی شدید، ضرر زیادی را تجربه میکنیم (خصوصاً که پرتفوی متنوعی هم نداشته باشیم)
ارتباط این مطلب با معاملهگری، در موقعیتهایی است که شما نمیتوانید از دست بدهید. شاید شما در میانهی یکروند قرار دارید یا در مورد یک معامله، احساس بسیار خوبی دارید، هر چه که هست، باید بدانید که معاملهگران با دنیایی از امید و البته برنامهریزی و تأمل بسیار کمی وارد یک موقعیت میشوند. نتیجه آنکه وقتی آن موقعیت، طبق مرادشان پیش نمیرود، صبر میکنند (از آن معامله خارج نمیشوند) یا بدتر از آن، با این تفکر که بازار اشتباه کرده است و اوضاع به روال درستش بر خواهد گشت، اقدام به دو برابر کردن خرید یا فروششان میکنند. (همان روش مخوف مارتینگل که برخی اساتید! به عنوان جام مقدس تدریس میکنند…)
یک اشتباه، آخرین اشتباه
دلیل اینکه بسیاری از معاملهگران قربانی این اشتباه میشوند این است که آنها در موقعیتهای زیان ده بیشازحد باقی میمانند اما زودتر از موعد، از معاملات سوددهشان خروج میزنند. وقتی معاملهای خلاف پیشبینی تریدر ادامه پیدا میکند، یک درگیری ذهنی ایجاد میکند که باعث میشود تریدر حد ضررش را حذف کند یا به امید برگشت شرایط، آن را پایینتر میآورد و درنهایت در آن معامله باقی میماند.
خطر اصلی این اشتباه فَجیع، از مرکب شدن ضرر نشاءت میگیرد. وقتیکه بخشی از سرمایهتان را در معاملهای از دست میدهید، با توجه به اینکه مبلغ کمتری در اختیاردارید، مجبورید سود بیشتری به دست آورید تا آن ضرر را هم جبران کنید. و اگر با اصرار بر اینکه تصمیمتان درست بوده است، ضررهای بیشتر و بیشتری بپذیرید، با سرعت بسیار بیشتری منجر به غرق شدن خودتان خواهید شد.
بهعنوانمثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، میبایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطهی سربهسرتان برگردید.
بنابراین، اگر صرفاً به این دلیل که نمیخواهید از یک معامله خارج شوید و اشتباه خود را بپذیرید، خودتان را مجبور به قبول ضررهای بیشتر و بیشتر میکنید، از چاله به چاه خواهید افتاد. در جدول پایین، خواهید دید که بعد از هر ضرر، برای برگشتن مدیریت ریسک در معاملات به نقطهی سربهسر چقدر باید سود کنید.
10 مورد از ریسک های سرمایه گذاری در بورس
سرمایه گذاری برای افزایش توسعه و بهره وری های مالی مورد نیاز است. سرمایه گذاری دارای انواع مختلفی است. به طور کلی هر کاری که باعث شود سرمایه شما بیشتر از قبل شود، نوعی سرمایه گذاری به حساب می آید. کسانی که وارد سرمایه گذاری می شوند، باید نسبت به آن کار علم و دانش و تجربه داشته باشند، زیرا سرمایه گذاری همانطور که می تواند شما را در یک سیر صعودی قرار دهد، به همان صورت هم می تواند شما را در یک سیر نزولی گیر بیندازد.
سرمایه گذاری زمانی اثربخش است که در مدت زمان خاصی با علم و تجربه انجام شود تا بهترین بهره وری را حاصل کند. توجه داشته باشید که سرمایه گذاری یک نوع تصمیم مالی است که همواره دارای دو مولفه ریسک و بازدهی است. یک اصلی در سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه باید از ریسک و خطر گریزان شود و به سوی سود و بازدهی روانه شود.
اما به نظر شما آیا بازار مالی را می توان پیدا کرد که سرمایه گذاری در آن ریسکی نداشته باشد؟ به طور کلی ریسک در تمامی سرمایه گذاری ها وجود دارد. گاهی در برخی از سرمایه گذاری ها این ریسک پرخطر و گاهی هم کم خطر است. در ادامه این مقاله اطلاعات بیشتری در مورد سرمایه گذاری و عوامل افزایش ریسک در بازارهای بورسی توضیح می دهیم.
عوامل موثر در افزایش ریسک در بازار بورس
کاهش ریسک در سرمایه گذاری با تجزیه و تحلیل
معمولا کسانی که در بازارهای مالی اعم از بورس سرمایه گذاری می کنند، با تجزیه و تحلیل ان هم آشنا هستند. بدین معنی که علم و تجربه این کار را هم دارند. در غیر این صورت با افزایش ریسک در سرمایه خود مواجه هستند. یک سرمایه گذار خوب و حرفه ای باید بتواند سبد خود را در بازارهای بورسی به خوبی مدیریت کند.
سرمایه گذار باید منطقی باشد، به این معنی که یک سرمایه گذار منطقی زمان می تواند بازدهی بالایی داشته باشد که ریسک بالایی را هم متقبل شده باشد. البته در انجام ریسک گاهی منطق و عقل هم کارآمد نیستند و فرد تنها بر ریسک و شانس خود اکتفا می کند.
حال در بیشتر مواقع با تجزیه و تحلیل های درست می توان این از ریسک سرمایه گذاری کاست.در واقع سرمایه گذاری به معنی مصرف پول های دردسترس و انتظار پول بیشتر است. یعنی برای دستیابی به پول بیشتر، پول های دردسترس را در بازار سرمایه گذاری قرار می دهید.
اگر بخواهیم معنی دیگری برای سرمایه گذاری بگوییم، می توان گفت: سرمایه گذاری به معنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به مصرف بیشتر در روزهای آتی است.
توجه داشته باشید که در سرمایه گذاری در بورس و یا هر بازار مالی دیگر مقدار پول در زمان حال و فعلی مشخص است، اما میزان آن در چه مدت زمانی مشخص نیست و در واقع با عدم اطمینان مواجه هستیم.
انواع سرمایه گذاری
توجه داشته باشید که به طور کلی سرمایه گذاری به دو نوع مالی و واقعی تقسیم بندی می شود. در سرمایه گذاری واقعی شما با میزان ارزش پول واقعی خود در حال حاضر ملک و یا آپارتمان و هر چیز دیگری را خریداری می کنید. اما در سرمایه گذاری مالی با میزان پول نقدی خود نوعی دارایی مالی خریداری می کنید که نتیجه آن هم باز وجوه نقدی است.
چه عواملی در سرمایه گذاری باعث افزایش ریسک میشوند؟
به طور کلی چند نوع ریسک در بازار های سرمایه گذاری وجود دارند که بهتر است با این نوع ریسک ها آشنا شوید تا درست و منطقی ریسک کنید و ضرر کمتری گریبان گیر شما شود.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک یکی از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است .همانطور که گفتیم چند نوع ریسک وجود دارد. از انواع این ریسک ها می توان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک ربطی به تجربه و علم فرد ندارد و مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه است و به هیچ عنوان نمی توان آن را حذف کرد. ریسک سیستماتیک به نوعی است که تاثیر آن بر کل بازار مشخص می شود و به صنعت خاصی محدود نمی شود.
ریسک غیر سیستماتیک
نوع دیگری از ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای بورسی و مالی ریسک غیر سیستماتیک است. این نوع ریسک بر خلاف ریسک سیستماتیک کاملا قابل کنترل و کاهش است. در این نوع ریسک شما باید سهام شرکتی را که دارای شرایط بحرانی سختی است و با افت قیمت مواجه شده است، خریداری نکنید و از افزایش ریسک خود در بازار بورس جلوگیری کنید. اگر به این عوامل توجهی نداشته باشید قطعا با افزایش ریسک در بازارهای مالی مواجه می شوید.
ریسک نرخ سود
ریسک نرخ سود یکی از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است این نوع ریسک مرتبط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث تحول ارزش یک سرمایه گذاری می شود.
ریسک تورم
ریسک تورم یکی دیگر از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است که بر این عنوان هرچه نرخ تورم افزایش پیدا کند، در این حالت میزان بازدهی ما هم کمتر می شود.
- شما امروز با پنج میلیون تومان چه چیزهایی می توانید خریداری کنید؟
- 10 سال قبل چه چیزهایی می توانستید خریداری کنید؟
این موضوع نرخ تورم را به شما نشان می دهد. شما نباید پول خود را در یکجا به صورت راکد نگه دارید بلکه باید از آن در بازارهای سرمایه گذاری استفاده کنید. اگر پول شما چندین سال راکد باقی بماند، تورم ارزش پول شما را کمتر می کند. در جایی سرمایه گذاری خود را شروع کنید که سود شما بعد از چند سال از نرخ تورم بیشتر باشد. در این حالت ریسک سرمایه گذاری شما کمتر می شود. اگر غیر از این موضوع باشد، نرخ ریسک بیشتر می شود.
ریسک مالی
ریسک مالی هم نوع دیگری از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است که شرکت ها در صورت های مالی خود بخشی به عنوان تعهدات مالی و تسهیلات دارند. هر چه میزان وام های دریافتی یک شرکت بیشتر باشد، توان و قدرت شرکت هم برای توسعه و گسترش و حتی سوددهی کمتر می شود. به همین علت اگر تصمیم دارید که در بازار بورس سهام شرکتی را خریداری کنید، بهتر است ابتدا تعهدات و تسهیلات دریافتی آن شرکت را بررسی کنید تا ریسک مالی شما در آن سهام کمتر شود. در غیر این صورت با افزایش ریسک مالی در بازار بورس مواجه می شوید.
برای مثال فرض کنید شما سهام شرکتی را خریداری کرده اید و پس از مدتی آن شرکت با مشکلاتی در فروش خود رو به رو شده است و در نهایت هم ورشکسته می شود و اعلام ورشکستگی می کند. در حال حاضر شما سهامدار یک شرکت ورشکسته هستید که دیگر سهام شما هیچ گونه ارزشی در بازار ندارد.
این نوع ریسک همواره سرمایه گذاران را در بازار بورس تهدید می کند که به آن ریسک مالی می گویند. حال اگر سهامداران در مورد شرکتی که قرار است سهامدار آن شوند، به خوبی تحقیق نکنند، باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شوند.
بررسی افزایش ریسک در بازار بورس
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز هم از دیگر ریسک های موجود در بازار مالی است که در مورد شرکت های واردات محور اهمیت دارد.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی هم یکی دیگر از انواع ریسک ها در بورس است. زمانی که در اوضاع سیاسی، عدم ثبات را داشته باشیم بر اوضاع اقتصادی هم تاثیر می گذارد. در ادامه این مقاله سعی داریم بیشتر به عواملی بپردازیم که باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شوند. به طور کلی بازار بورس یکی از بازارهای بسیار مهم هستند که افراد زیادی سرمایه خود را در این نوع بازار قرار داده اند.
ریسک شخصی
ریسک شخصی هم نوع دیگری از ریسک ها در بازار بورس است. توجه داشته باشید که ریسک ها همیشه منشا اقتصادی و سیاسی و … ندارند. یکی از اصلی ترین ریسک ها ریسک شخصی است. در واقع تصمیماتی است که شما به طور شخصی می گیرید و ممکن است این تصمیمات باعث افزایش ریسک در بازار بورس شود. در واقع سرمایه گذاران خودشان سرمایه خود را به خطر می اندازند.
برای مثال شما سهامی را به مبلغ 10 میلیون تومان خریداری کرده اید. حال با توجه به دلایلی سهام آن شرکت تا حدود 8 میلیون تومن میرسد و افت می کند و در این حالت اگر تصمیم شما سرمایه گذاری بلند مدت است باید آن را نگهدارید. حال ممکن است رویدادی رخ دهد که مجبور به فروش آن شوید. در این حالت شما ریسک شخصی کرده اید و سهام خود را فروخته اید.
ریسک احساسی
ریسک احساسی یکی دیگر از ریسک ها در بازار بورس و دیگر بازارهای مالی است که در نهایت احساس شما باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شود. گاهی ممکن است درگیر احساسات خود شوید و این حس میتواند ترس از ضرر باشد و شما را به علت ترس از ضرر از سرمایه گذاری در بورس عقب بیندازد. بهتر است عاشق سهام خود نشوید و در زمان مناسب سهم خود را بفروشید و وابستگی به سهم های خود نداشته باشید.
یکی از دلایلی که باعث می شود افراد ریسک بالایی را در بازار بورس تجربه کنند و در نهایت دچار زیان شوند، وابستگی به سهام های خود است. آنها نسبت به سهام خریداری شده خود متعصب هستند که این عامل بزرگترین عامل برای افزایش ریسک ها است. اگر بتوانید خود را در این مواقع کنترل کنید و به جای تصمیم احساسی، منطقی عمل کنید، دچار این گونه ریسک ها در بورس نمی شوید.
ریسک بازار
ریسک بازار یکی از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است .همانطور که می دانید بازار بورس دارای چندین هزار سرمایه گذار است. در واقع تصمیم این سرمایه گذاران است که قیمت یک سهم را افزایش و یا کاهش دهند. یک سهم در بازار بورس هر چقدر هم که خوب و عالی باشد، زمانی که تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به فروش آن بگیرند، آن سهم افت می کند.
در نتیجه سهم با کمبود تقاضا مواجه می شود و قیمت آن کاهش پیدا می کند. حال بر عکس این قضیه هم وجود دارد. سهمی که دارای تقاضای زیادی باشد، هر چقدر هم که معمولی و عادی باشد، اگر با افزایش تقاضا رو به رو شود، قیمت آن سهم بالا می رود. در واقع این نوسانات قیمت که در بازار وجود دارد باعث می شود ریسک سرمایه گذاری در بورس بالاتر برود.
البته این موضوع را هم باید بدانید که ماهیت بازار بورس نوسانی بودن آن است. در واقع بورس نوسان پذیر است. در نتیجه اگر در مورد سهمی به خوبی تحقیق کرده اید و در مورد آن اطمینان دارید، بهتر است گول نوسان های کوتاه مدت و روزانه را نخورید و به صورت بلند مدت به سهم خود نگاه کنید تا سود بسیار بیشتری کنید و دید بهتری نسبت به بازار بورس پیدا کنید.
سخن پایانی
به طور کلی همه ما می دانیم که وجود ریسک در بازارهای مالی و بورسی و … کاملا طبیعی است. حال اگر شما انواع ریسک را بشناسید، می توانید از افزایش ریسک در بازار بورس جلوگیری کنید و سبد خود را به خوبی ببینید و برای آن برنامه ریزی داشته باشید. در واقع یه همین علت است که می گوییم علم و دانش در هر بازاری که به عنوان تخصص به کار برده می شوند، اهمیت دارد.
بسیاری از افراد بدون هیچ گونه تحلیل و اطلاعاتی در مورد بازار بورس وارد آن می شوند و بدون هیچ گونه تحقیقی، سهام شرکتی را خریداری می کنند. با این کار باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شوند زیرا کاملا بی منطق تصمیم به خرید می گیرند. این افراد حتی زمان خرید و فروش سهم را هم به خوبی نمی دانند. اگر ندانید که چه زمانی باید خرید و فروش خود را انجام دهید، باز هم باعث افزایش ریسک می شوید.
امیدواریم با مطالعه این مقاله اطلاعات خوب و مفیدی در مورد عواملی که باعث افزایش ریسک در بازار بورس میشوند، بدست آورده باشید.
چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بدانیم مدیریت ریسک چیست و به چه معناست؟ به هر عکسالعملی که در زندگی روزمره در برابر خطرات مختلف داریم، مدیریت ریسک یا risk management گفته میشود. با این تعریف مدیریت ریسک صرفا مربوط به بازارهای مالی نیست و در زندگی روزمره دائما در حال مدیریت ریسک هستیم؛ مثلا در رانندگی، شروع کسب و کار یا … . البته ممکن است به مدیریت ریسک خود آگاه نباشیم و ناآگاهانه این کار را انجام دهیم، مثلا فرض کنید با سرعت در حال رانندگی هستید و یک دفعه یک مانع جلوی خود میبینید و مسیر را تغییر میدهید، اینجا شما با در نظر گرفتن خطراتی که برخورد با مانع برای شما دارد، مدیریت ریسک انجام دادهاید و شاید این مدیریت ریسک را به صورت ناخودآگاه انجام دادهاید. اما در بازارهای مالی چنین نیست و مدیریت ریسک در بازارهای مالی به صورت کاملا آگاهانه باید انجام شود.
در اقتصاد همیشه خطرات مالی برای سرمایه ما که ممکن است سهام، املاک، سکه، طلا، رمزارز، پول و … باشد، وجود دارد. به برنامه و چارچوبی به این خطرات را کنترل میکند و به این خطرات رسیدگی میکند، مدیریت ریسک گفته میشود که سرمایهگذار یا معاملهگر از این برنامه استفاده میکند تا کمترین خطر متوجه سرمایهاش باشد.
خطرات و ریسکهایی که در بازارهای مالی وجود دارد متنوع هستند و میتوان آنها را دستهبندی کرد.
در اینجا قصد داریم در مورد پروسه مدیریت ریسک صحبت کنیم به برای معاملهگران و سرمایهگذاران پیشنهادهایی داریم.
چگونه در بازارهای مالی مدیریت ریسک داشته باشیم؟
اغلب گفته میشود مدیریت ریسک در بازارهای مالی در پنج مرحله صورت میگیرد. این مراحل چه هستند؟
اول؛ تعیین اهداف، دوم؛ تشخیص ریسکها، سوم؛ تخمین ریسک، چهارم؛ تعریف واکنشها، پنجم؛ نظارت.
البته لازم به ذکر است که این مراحل ممکن است با توجه به نوع بازار و شرایط دیگر تغییر کند.
تعیین اهداف
اولین مرحله این است که هدف خود از سرمایهگذاری و میزان تحمل ریسک را برای خود مشخص کنید. و این دو عامل به هم وابسته هستند. و تحمل ریسک نیز به شرایط روحی افراد و میزان اهمیت سرمایه آنها بستگی دارد. مثلا اگر سرمایهگذار تحمل ریسک بالایی داشته باشد، مطمئنا اهداف بالاتری برای خود تعیین میکند نسبت به کسی که تحمل ریسک ندارد. یا مثلا اگر کسی دارایی اصلی زندگیاش مثل خودرو یا خانهاش را تبدیل به سرمایه اولیه ورود به بازارهای مالی کرده باشد، کمتر میتواند ریسک کند.
تشخیص ریسکها
در دومین قدم باید ریسکهای ممکن را شناسایی و تعریف کنید. به این معنا که تمام رخدادهایی که ممکن است روی سرمایه ما موثر باشد را پیشبینی کنید که این اتفاقات همیشه لزوما اتفاقاتی نیست که مستقیما روی بازارهای مالی تاثیر میگذارد، بلکه اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد و به صورت غیرمستقیم روی دارایی شما اثرگذار باشد را نیز باید پیشبینی کنید؛ مثلا جنگ، یا بروز مشکل در سایت معاملاتی یا مثلا قفل شدن سهم در صفها در بورس تهران، یا اتفاقاتی نظیر اینها.
تخمین ریسکها
بعد از اینکه ریسکها را شناسایی و پیشبینی کردید، در مرحله بعد باید دامنه، شدت و قدرت ریسکها را تخمین بزنید. ریسکهایی را که شناسایی میکنید میتوانید بر اساس میزان تأثیر رتبهبندی کنید. مثلا کندی هسته معاملات یا نرمافزار معاملات یک کارگزار شاید چند درصد روی قیمت سهم شما مؤثر باشد، و شدت و دامنه آن همین قدر است. اما اگر جنگی رخ دهد، میزان قدرت این خطر خیلی بیشتر است.
تعریف واکنشها
در مرحله چهارم باید پاسخها و واکنشهای احتمالی را مشخص کنیم. به این معنا که مشخص کنیم در صورتی که ریسکها و خطراتی که در مراحل قبل پیشبینی کردیم، رخ دهد، چه واکنشی باید داشته باشیم. در تعریف واکنشها علاوه بر ریسکها باید سطح اهمیت آنها را نیز در نظر بگیریم.
نظارت
قدم آخر این است که به صورت مداوم روی برنامههایمان نظارت کنیم. باید دائما هشیار باشیم، اطلاعات بیشتر جمعآوریم کنیم، بیشتر تحلیل کنیم و در صورت لزوم برنامه خود را در واکنش به اتفاقات تغییر دهیم.
چه چیزی باعث میشود یک سیستم معاملاتی ناموفق شود؟
دلایل بسیاری هست که ممکن است سبب این اتفاق شود. از اتفاقات پیشبینی نشده گرفته تا واکنشهای احساسی. مثلا شاید بازار مطابق تحلیلها ما پیش نرود یا از روی احساساتی مثل ترس یا هیجان تصمیم نادرستی بگیریم و در نتیجه اقدام نامناسبی انجام دهیم. و این اقدامات از روی احساس وقتی رخ میدهد که سرمایهگذار به استراتژی اولیه خودش پایبند نباشد. این تصمیمها معمولا در زمان نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، زیاد رخ میدهد.
مدیریت ریسکهای مالی
هرچند که راههای زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارد اما چیزی که همه متخصصان روی آن توافق نظر دارند این است که یک برنامه خوب برای مدیریت ریسک به موفقیت معاملهگران کمک بزرگی میکند. تنظیم یک برنامه برای مدیریت ریسک کار سختی هم نیست و ممکن است مانند تعیین حدضرر ساده باشد.
آن سیستم معاملاتی قدرتمندتر است که پاسخها و واکنشهای مختلف را در نظر بگیرد. و معاملهگر باید خودش را برای هر شرایطی آماده کرده باشد. و بهترین حالت آن است که معاملهگر برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتیاش را همیشه بررسی و بازبینی کند و در صورت لزوم برنامه را اصلاح کند.
معرفی ریسکهای موجود در بازارهای مالی
در اینجا بعضی از ریسکهایی که در بازارهای مالی وجود دارد را به شما معرفی کنیم و مسیرهایی را که میتوانیم این ریسکها را کم کنید، به شما میگوییم:
ریسک بازار
این ریسک همیشه وجود دارد و امری طبیعی است ولی شما میتوانید با تعیین حدضرر این ریسک را به کمترین حد کاهش دهید. مثلا اگر سهمی را به قیمت هزار تومان خرید کردید، ممکن است حدضرر ده درصد برای آن تعیین کنید، پس اگر قیمت سهم به نهصد تومان رسید، باید سهمتان را بفروشید.
ریسک نقد شدن
این ریسک به این معناست که شما وارد بازاری میشوید که نقدشوندگی آن پایین است یا ممکن است در معاملهای به هدفتان برسید، یا حدضرری که مشخص کرده بودید، فعال شود ولی برای سهم شما خریدار نباشد.
ریسک اعتبار
ریسک اعتبار هم ممکن است ضرر بیشتری به شما تحمیل کند، هم سود بیشتر. اگر ضرر کنید، ضرر بیشتری به سرمایه شما وارد میشود و اگر سود کنید، سود بیشتری حاصل میشود.
ریسکهای عملیاتی
با تنوع بخشیدن به سبد داراییتان این ریسک را میتوانید کاهش دهید و اگر یک پروژه یا شرکت دچار مشکل یا ضرر شود، معاملهگر تنها قسمتی از سرمایهاش را از دست میدهد و چون سبد سهام متنوعی دارد، دیگر داراییهای سوددهی خواهند داشت.
راه دیگری نیز هست که میتوانید این ریسک را کاهش دهید، و آن مطالعه در مورد شرکتهای و پروژههایی است که امکان رخ دادن چنین خطراتی در آنها کمتر است.
ریسک سیستمی
این ریسک را هم با تنوع بخشیدن به سبد سهامتان میتوانید کاهش دهید. و پیشنهاد ما به شما این است که از شرکت در گروههای مختلف صنعتی سهام خریداری کنید و بهتر است این صنایع خیلی به هم مرتبط نباشند