تحلیل های الیوت

صلیبی ها در واقعه ی محاصره لیسبون به پادشاه پرتغال کمک نکردند!
تحلیل تکنیکال رمزارز اتریوم ۲۹ خرداد+ نمودار و قیمت ETH
هر واحد از اتریوم در این لحظه با قیمت ۹۵۵.۵۰ دلار، با احتساب نرخ تتر ۳۲,۵۷۸ تومان معادل تحلیل های الیوت ۳۱,۱۲۸,۳۰۱ تومان معامله میشود و حجم مبادلات روزانه آن ۲۲.۰۲ میلیارد دلار است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، اتریوم با ارزش بازار حدود ۱۱۵.۸۳ میلیارد دلار، در رتبه دوم بازار قرار داشته و سهم ۱۳ درصدی از کل بازار را در اختیار دارد.
هر واحد از اتریوم در این لحظه با قیمت ۹۵۵.۵۰ دلار، با احتساب نرخ تتر ۳۲,۵۷۸ تومان معادل ۳۱,۱۲۸,۳۰۱ تومان معامله میشود و حجم مبادلات روزانه آن ۲۲.۰۲ میلیارد دلار است. قیمت در ۲۴ ساعت اخیر ۴.۵۸ درصد کاهش یافته است براساس آخرین تحلیل انجام شده برآورد تداوم روند نزولی برای این رمزارز را خواهیم داشت.
تحلیل تکنیکال اتریوم
حمایت: ۹۵۳ دلار سطح فیبوی ۱.۶۸ و ۷۹۲ دلار استاتیک
مقاومت: یک هزار دلار
پیش بینی: به نظر میرسد که این موج پرشتاب نزولی موج سه از پنج الیوت باشد که که قدرت بسیار بالای دارد و تا کنون ۱.۶۱۸ موج قبل را پیش روی کرده است، احتمال دارد در همین محدودههای روند اتریوم برای تکمیل موج چهار صعودی در ساختار الیوت نزولی متوقف شود و پس از آن به منظور تکمیل ساختار موج پنج مجدد وارد روند اصلاحی شود، درحالحاضر نشانهای برای اتمام موج سه وجود ندارد.
(سیگنالی در خصوص خرید و فروش نیست. )
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۷۲۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
هجوم فروشندگان به بازار قیمت دلار را پایین کشید | قیمت دلار امروز 29 خرداد چند شد؟
در روزهای گذشته شاهد بالا و پایین رفتن قیمت دلار بودیم. قیمت دلار در 2روز گذشته کاملا مشخص بود، ولی مجددا قیمت دلار دچار نواساناتی شد و کانال عوض کرد. بنابراین باید دید در روزهای آینده قیمت دلار چگونه خواهد شد. دیشب تغییر قیمت دلار موجب سردرگمی معامله گران شد.
امروز یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ قیمت دلار در صرافی ملی رقم ۲۷ هزار و ۴۹۵ تومان اعلام شد. نرخ خرید دلار در این صرافی نیز ۲۷ هزار و ۲۲۲ تومان تعیین شد.
رسمی؛ کالوین رمزی به لیورپول پیوست
طرفداری | با اعلام رسمی سایت باشگاه لیورپول، کالوین رمزی با امضای قراردادی طولانی مدت به جمع قرمزهای آنفیلد ملحق شد. منابع غیر رسمی مدت زمان قرارداد این مدافع راست 18 ساله اسکاتلندی را 5 ساله اعلام کرده اند و بر اساس آن، لیورپول 6.5 میلیون پوند به آبردین اسکاتلند پرداخت می کند. رمزی در لیورپول شماره 22 را بر تن خواهد کرد.
اخبار داغ
دیدگاهها (67 دیدگاه)
با قدرت پیش به سوی درو کردن موزها
#تو هرگز تنها لیز نخواهی خورد
امیدوارم کالوین رمزی خرید خوبی برای تیممون باشه. در مواقع نیاز، این بازیکن باید به جای آرنولد بازی کنه و امیدوارم از آمادگی ذهنی لازم برای پذیرفتن مسئولیت سمت راست خط دفاعی تیم برخوردار باشه. برای کالوین رمزی در ادامه کریر فوتبالیش آرزوی موفقیت و در ادامه زندگی شخصیش آرزوی سلامتی و زندگی در امنیت و رفاه کامل در کنار خانواده محترمش رو دارم.
آلیسون،کلهر،ادریان
سیسماکس،رابو،فن دایک،گومز،ماتیپ،کوناته، ارنولد،رمزی
تیاگو،فابی،هندو،کیتا،میلنر،جونز، الیوت،کاروالیو
صلاح،دیاز،نونیز،ژوتا،بابی..
عمق خوبی داره ترکیب
برا حذفی و جام اتحادیه هم میتونیم از گوردون، مورتون،بردلی،موسولوفسکی،کاکونی،کوموتیو،چمبو و. اینا استفاده کنیم..
تیاگو امسال کممصدوم شد. دمش گرم
با هر گلش یک نفر غیر مهم از نظر سیاسی و . تو دنیا از دنیا میره
ایشاالله ما هم ی تیم خوب ببندیم تا شاهد یک رقابت جذاب بین بزرگترین تیم های بریتانیا باشیم
این کاروالیو معارفه نداره؟
این جاست لیورپولی نیست... فقط شر تفت میده.اینقدر آدم حسابش نکنید..الان فصل جدید کاملا منتظره تیم نتیجه نگیره تا بیاد چرت تفت بده
تبررریک ایشالا مث سیمیکاس یه خرید عالی از آب دربیاد و همونطور که سمت چپ دفاعمون بیمه شده، سمت راست هم مستحکم تر بشه
خریدهامون تا اینجا عالی بوده
از اونجایی که کلوپ وقتی بازیکنی رو بخواد واسش صبر می کنه به احتمال زیاد هافبکی نخریم و واسه بلینگهام تا فصل آینده صبرکنیم
اینطوری به جوونای خط هافبکمون یعنی کاروالیو و الیوت و جونز فرصت بیشتری برای بازی خواهد رسید
4231 امسال عالیه .برخلاف پپ کلوپ انعطاف بیشتری تو تغییر سیستم و سبک داره
الان به پپ برمیخوره و ۹۰۰ م یورو از شیخ طلب میکنه
اگه ترکیب به ۴۴۲ یا ۴۲۳۱ تغییر پیدا کنه فقط.
به به عالی. کاش یه هافبکم بخرن
باید به اون سیتی فن عزیز این زیر عرض کنم که کلوپ واسه 4تا دفاع کناری فعلیش سر جمع 25میلیون هزینه کرده
از اون طرف پپ تو سیتی واسه واکر و کانسلو جمعا 80میل هزینه کرده انتقال 50میلیونی مندی که بگا رفت هم بماند!تازه همین پنجره کوکوریا رو میخرن که زیر 40نخواهد بود
بله مظلوم پپه نه کلوپ :)
نیل جونز که گفته رمزی آخرین خرید لیورپوله قبلا هم میگفت لیورپول برای خرید تیاگو اقدام نمیکنه. میدونم بعیده اما شاید لیورپول غافلگیرانه برای خرید هافبک اقدام کرد،تیری در تاریکی:)
کلوپ کلا خوب تلنت پیدا میکنه اگر مثل سیمیکاس باشه خیلی سود کردن اون سیمیکاس هم خیلی خوبه زیاد اختلاف سطح با رابرتسون نداره ما هم سرجینو دست رو خریدیم با ۲۰ تا الانم دنبال ازپیلیکوئتا هستیم وقتی میگم مربی خوب از ۱۰ تا فوق ستاره و سوپر مدیر هیی مثل ماروتا و پرز و . بهتره یعنی همین
دوستان
یه حس عجیبی بهم میگه کلوپ میخواد اینو بزاره دفاع راست آرنولد رو بزاره هافبک
هرکی چنین حسی داره لایک
نه اصلاً چنین چیزی نیست دیس لایک❤❤
درنگی بر مفهوم ارتجاع که با پویایی همخوانی ندارد
ارتجاع یعنی عقبگرد. فرقی هم نمیکند آدمی به دیروز عقبگرد کند یا پریروز. چون در هر صورت امری ناخوشایند است که با پویایی نمیسازد.
سیدمیثم میرتاجالدینی- همشهری آنلاین: رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امامخمینی(ره) فرمودند: «نگذارید ردههای ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر بشوند. مرتجع یعنی چه؟ ما وقتی میگوییم مرتجع، ذهن بعضیها میرود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است. این [وضع] در کشور ما بود؛ در دوران حاکمیت فاسد و وابسته پهلوی، سبک زندگی غربی در کشور بود، انقلاب آمد آن را پس زد؛ هر کس به آن برگردد مرتجع است.»
در نوشتار پیشرو تلاش خواهیم کرد نگاهی به این مفهوم داشته باشیم. ارتجاع یعنی عقبگرد. فرقی هم نمیکند آدمی به دیروز عقبگرد کند یا پریروز. چون در هر صورت امری ناخوشایند است که با پویایی نمیسازد. بدعت هم شکل بدیعی از ارتجاع است. چون درواقع تحلیل های الیوت شخص بدعتگذار چیزی نو مییابد که به وسیله آن «کهنه» را احیا میکند. همانند سامری که با آموزههای نوین موسای کلیم، امر کهنه بتپرستی را احیا کرد. از اینرو بدعت با آنکه نوعی کهنهگرایی است، به سبب بروز در قالبی جدید، جذابیتی فوقتصور دارد.
وضعیت میتوس و لوگوس
با این مقدمه سراغی مختصر از جهان غرب بگیریم. برخی پژوهشگران حوزه اسطورهشناسی معتقدند اسطوره برخلاف تصور ما که نوعی خیالپردازی و داستانسرایی بیمعناست، کارکردی معنابخش در زندگی بشر داشته و در واقع حاوی آموزههایی روانشناختی برای رهایی انسان از رنجهایی چون مرگ بوده است.
اسطورههای کهن و مسیحیت تثلیثی که شکلی اسطورهای از یک دین توحیدی است، سالیان طولانی بر تمام جنبههای زندگی انسان غربی سوار بوده است. اگر نام این وضعیت معنابخش اسطورهای را «میتوس» بگذاریم در برابر آن روزگاری در جهان غرب وجود دارد که از قرن شانزدهم میلادی آغاز شد و معنابخشی هر امر اسطورهای را کناری نهاد. در این دوران، یک تمدن بر پایه اندیشههای عملگرایانه و دارای کاربرد بنا شد که در آن هر چیزی باید فرایند اثبات عقلانی را پشت سر میگذاشت و عقلانیت را هم به کارایی در حوزه ساینس و تجربه تاویل میبرد.
نام این وضعیت «لوگوس» بود و درعین آنکه نوعی تلقی خاص از خردورزی را فریاد میکرد لکن هرگز قدرت معنابخشی به زندگی را نداشت. اما تحلیل های الیوت نوع انسان هم به حیات معنوی نیاز دارد و هم زندگی مادی و لوگوس فقط یک بعد انسان را میدید و فربه میکرد؛ درنتیجه، بیمعنایی انسان غربی و مدرن را زمینگیر کرد.
جان آرمسترانگ در تحلیل این شرایط مینویسد: «از همان قرنشانزدهم به بعد شواهدی از نوعی نومیدی کرختکننده را میبینیم؛ نوعی فلج ذهنی خزنده و حسی از ناتوانی و خشم در پی فروریختن اندیشههای اسطورهای کهن و اینکه چیز تازهای جای آن را نگرفته بود.» او سپس ادامه میدهد که «در کشورهای در حال توسعه که هنوز در مراحل اولیه مدرنیزاسیون قرار دارند شاهد بیسامانی مشابهی هستیم.»
رنسانس؛ شکل بدیعی از ارتجاع
لوگوس سپس خود را به شکلی پیچیده سامان داد و نظامهای مختلف اجتماعی را درون یک تمدن بزرگ به نام تمدن غرب یا مدرنیته طراحی کرد. میتوس یا همان امور معنوی اعم از مسیحیت و اسطوره، به حاشیه زندگی فردی رانده شد تا در همان انزوا آرامآرام جان دهد. رنسانس همین بود؛ نوزایی و بازگشت به یونان و روم باستان. بازگشت به دورهای از تاریخ که دین تحلیل های الیوت اسطورهای مسیحیت تثلیثی نبود و اسطورههای کهن هم بسیار کمرنگ بودند.
رنسانس درواقع یافتن امری نو برای احیای امری کهنه بود؛ شکل بدیعی از ارتجاع و عقبگرد. در این عصر جدید، نگاه به جهان و انسان از دریچه یک چشم صورت میپذیرفت و این تکبعدی و تکچشمی دیدن (دجال روایات اسلامی)، بنای خود را بر جهانی شدن گذاشت.
لوگوس انسان را متمدن نکرد
وضعیت فراموش شده «میتوس» در عین آنکه از دریچه آموزههای اسلامی موردنقد جدی است، لکن به انسان غربی کمک میکرد به زندگی خود معنا داده و با چشمانداز «نیستی» مقابله کند. بدون «میتوس» پرهیز از ناامیدی و سرخوردگی و پوچی دشوار و حتی محال بود. درنتیجه قرن بیستم انواع و اقسام شمایلهای نهیلیستی به میدان آمدند که منجر به خشونتهای بیبدیلی در تاریخ شد. انتحار و کشتار دو بروز جدی نهیلیست بود.
جنگ جهانی اول و دوم، استفاده از بمب اتم و سلاحهای کشتار جمعی، نسلکشی و حتی هولوکاست و انسانسوزیهای ادعایی صهیونیسم در آشوویتس بر فرض صحت، یا ظهور جرثومههای خونخواری از قبیل داعش، همه گواه این مطلب است که «لوگوس» انسان را متمدن نکرده است.
این فرض غلط که وضعیت بربرگونه جهان در قرون اخیر را زاییده میتوس یا قرائتهای ناصواب از ادیان توحیدی نشان دهند، بایستی اصلاح شود؛ چرا که دقیقا این دهشتناکی انتحار و کشتار، تراویده تحلیل های الیوت تحلیل های الیوت از کوزه تمدنی تک چشم و تماما مبتنی بر لوگوس است.
در سال۱۹۲۲تی. اس. الیوت در شعر معروف «سرزمین ویران» از همپاشیدگی معنوی غرب را به تصویر کشید که آرمسترانگ این اثر را بیانیهای پیشگویانه و فریاد تمسخری علیه غیرانسانی بودن عصر تحلیل های الیوت جدید قلمداد کرد. جالب آنکه راهحل این معدود افراد که حقیقت تمدن مدرن را دیده و بیان کردهاند، بازارتجاع و بازگشت به میتوس و عهد اسطورهای است؛ یعنی رنسانسی دیگر و متفاوتتر.
عبور جامعه ایرانی از طرح جهانیسازی لوگوس
اما انقلاب اسلامی ایران، عبور جامعه ایرانی از طرح جهانیسازی لوگوس و مدرنیته بود. آن هم در شرایطی که حکمرانان طی چند دهه تمام تلاش خود را برای مدرنیزاسیون جامعه ایرانی کرده بودند و پروژه نوسازی ایران مطابق نسخههای مدرن آغاز شده بود. جامعه مسلمان ایران بسان فردی که تلخی زهری را با نوک زبان مزه میکند و سپس از آن روی میگرداند، از غرب و مدرنیته گذر کرد. لوگوس و میتوس غربی هردو برای ایران اسلامی، ارتجاع و عقبگرد است.
فرقی نمیکند این عقبگرد به دیروز باشد یا پریروز. ایران بعد از انقلاب اسلامی طرحی نو و پویا و البته ریشهدار یافته است؛ طرحی که یک عقلانیت وحیانی و معنویت توحیدی را توامان داشته و این هردو تفاوتی اساسی با لوگوس و میتوس غربی دارد. این ایران با انقلاب اسلامی خود عقبگرد و ارتجاع را برنتابیده و به آن «نه» گفته است.
از اینرو رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی ۱۴خرداد توصیه فرمودند: «نگذارید ردههای ارتجاع در کشور نفوذ کنند و جاگیر بشوند. «مرتجع» یعنی چه؟ ما وقتی میگوییم «مرتجع»، ذهن بعضیها میرود به کسی که یک عرقچینی بر سرش است؛ نه، مرتجع آن کسی است که در سیاست و سبک زندگی، تابع سیاست و سبک زندگی غربی است؛ این مرتجع است. این [وضع] در کشور ما بود؛ در دوران حاکمیت فاسد و وابسته پهلوی، سبک زندگی غربی در کشور بود، انقلاب آمد آن را پس زد؛ هر کس به آن برگردد مرتجع است. ممکن است این شخصی که مرتجع است تیشرت و شلوار لی و پاپیون و ادکلن فرانسوی هم بزند، اما مرتجع است. هر کسی که به سمت زندگی و فرهنگ و سبک زندگی غربی برود، او مرتجع است. نگذارید کشورتان به سمت ارتجاع برود؛ نگذارید ارتجاع در بدنه کشور جاگیر بشود و نفوذ کند.»
تحلیل های الیوت
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید
تاریخ محاصره لیسبون یکی از شگفت انگیزترین کتاب های تاریخی است که نگاهی عاشقانه و شور انگیز را به رویدادهای تاریخی پیوند داده است. ژوزه ساراماگو نویسنده کتاب تاریخ محاصره لیسبون یک رمان عاشقانه را موازی با رخدادهای تاریخی آفریده است. شاید کسی پیش از این تاریخ را بدین گونه روایت نکرده باشد. آمیزه ای از دو داستان کاملا جدا در لا به لای متون کتاب به هم گره خورده است به گونه ای که با از میان بردن یکی، آسیب زیادی به دیگری می زند. کتاب تاریخ محاصره لیسبون یادآور یک گمشده در تاریخ بشری است. آیا انسان ها عشق را در مدار تاریخ گم کرده اند؟
آشنایی با ژوزه ساراماگو
ژوزه ساراماگو José de Sousa Saramago متولد 1922 میلادی در یکی از دهکده های کوچک شمال لیسبون است. خانواده اش کشاورز بودند و همگی در پیشه مزرعه داری روزگار می گذراندند. او دوران کودکی و آموزش های دبیرستان را در لیسبون گذرانده و هم زمان برای امرار معاش سرگرم کار شد. با توجه به اوضاع اقتصادی خانواده، امکان پایان تحصیلات فراهم نبود و به ناچار ژوزه ساراماگو در کارهای پراکنده ای همانند مکانیکی، آهنگری و کارگر روزمزد به کار پرداخت.
کتاب تاریخ محاصره لیسبون The History of the Siege of Lisbon دومین اثر نوشتاری ژوزه ساراماگو است که در پی نوشتن نخستین نوشته ی ناموفق او به چاپ رسیده است. او در کتاب هایش تاریخ را با سیاست و عشق را با تاریخ گره زده است. نوع داستان سرایی ساراماگو به گونه ای کاملا متفاوت از نویسندگان هم زمانش است. آفرینش داستان هایی افسانه وار برای این نویسنده چیره دست جایزه نوبل را هم به ارمغان آورده است.
داستان کتاب:
حکایت اصلی داستان با مردی به نام رایموندو سیلوا شروع می شود. او به عنوان ویراستار در یک دفتر انتشاراتی کار میکند. کتاب تاریخ محاصره لیسبون یکی از همین کتاب های ست که رایموندو تصمیم به ایجاد برخی تغییرات در آن دارد. او سعی می کند بخش هایی از تاریخ را به گونه ای متفاوت دستکاری کند. شخصیت اصلی داستان هرگز گمان نمی کرد که کوچکترین تغییر در تاریخ می تواند ، موجب تغییر در زندگی کنونی اش شود!
تاریخ نگاری، ادبیات داستانی تاریخی و رمان عاشقانه- تاریخی و تلفیقی از این سبک های نوشتاری را در کتاب تاریخ محاصره لیسبون می توان دید. در حقیقت دو قصه به موازات هم در دل کتاب گنجانده شده و نویسنده پا به پای یکدیگر وقایع را پیش می برد. ماجراهای این دو روایت به گونه ای حیرت انگیز در هم پیچیده شده تا جایی که امکان حذف یکی و پرداختن به دیگری وجود ندارد.
نوشته پشت جلد کتاب تاریخ محاصره لیسبون
تاریخ محاصره لیسبون رمان تاریخ عاشقانه ژوزه ساراماگوست، شهر لیسبون مدت 4قرن در دست مسلمان های مغربی بود. در قرن دوازدهم میلادی مسیحی های پرتغال این شهر را محاصره کردند و بعد از چندین ماه آنرا به تصرف خود درآوردند. این واقعه در تاریخ پرتغال سبقه مذهبی پیدا کرد و با جنگ های صلیبی پیوند خورد.
موضوع تاریخ محاصره لیسبون هم شرح این واقعه است که ساراماگو آن را بدون جانب داری روایت میکند و هم شرح عشقی است که به گفته خود او حالت خود زندگینامه هم دارد و رایمون دوسیلوا Raimon do Silva شخصیت اصلی رمان تا حد زیادی به خود او شباهت دارد.
مقدمه آقای عباس پژمان مترجم کتاب تاریخ محاصره لیسبون :
ساراماگو در یکی از مصاحبه هایش گفته است تمامی حقیقت های تثبیت شده مشکوک است.
در تالار تئاتر ملی سائو کارلوس São Carlos در لیسبون یک تاج طلایی بزرگ هست که تماشاچی هایی که در تالار نشستند گمان میکنند که این تاج کامل است.
تماشاچی هایی که در قسمت خاصی از لژ مینشینند برای رفتن به جاهای خودشان باید این تاج را دور بزنند، میدانند که این تاج کامل نیست! بلکه در واقع سه چهارم یک تاج است و توی آن پر است از گرد و خاک و تار عنکبوت، سپس میگوید: من در بهشت تئاتر سائو کارلوس São Carlos بودم که یاد گرفتم برای شناختن هرچیز باید آن را دور زد و این را هنوز نوجوان بودم که آموختم.
بسیاری از مسائلی که حالا ساراماگو آنها را در آثارش مطرح کرده است در واقع چنین وضعی را دارد یعنی او این مسائل را دور زده است و با دید خاصی به آنها نگاه کرده است.
انجیل به روایت مسیح و تاریخ محاصره لیسبون دو نمونه مشهور از این نگاه خاص ساراماگوست.
کشور کنونی پرتغال فقط هشت قرن قدمت دارد، در قرن اول میلادی قوم ایبر ـ لووسی تانیها بر این سرزمین تسلط یافتند و آن را جز قلمرو رومی ها درآوردند. سپس به ترتیب اقوام واندال ، سوئه و ویزیگوت Visigot آن را به تصرف خود درآوردند.
در قرن هشتم میلادی مسلمانان مغربی بر آن دست یافتند، مغربی ها تا قرن دوازدهم میلادی بر سرزمین پرتغال حکومت کردند.
درسال 1143 میلادی دون آلفونسو هنریک که سرکرده لوسی تانیها بود لیسبون را از دست مغربی ها درآورد و کشور کنونی پرتغال به وجود آمد. اما تحلیل های الیوت مسئله ای که هست پیروزی آلفونسو بر مغربی ها و تاسیس سلسله پادشاهی پرتغال سبقه مذهبی به خود گرفت و مخصوصاً که اوج جنگ های صلیبی هم در آن سالها بود و پرتغالی ها سعی کردند واقعه شکست مغربی ها در لیسبون را هم به جنگ ها صلیبی وصل کنند. ساراماگو در این رمان به عنوان یک نویسنده بی طرف به این واقعه نگاه میکند وحتی با مسلمانان همدردی میکند،
ساراماگو هر کتاب تاریخ را نوعی رمان تاریخی میداند و برای همین است که اسم این رمانش را هم تاریخ میگذارد، اما او تاریخ یا رمانش را از دیدگاه یک ناقد بی طرف مینویسد و سعی میکند که تمام جزئیات را بر پایه عقل برگزیند که در واقع تنها وسیله مطمئنی است که نویسنده در اختیار خود دارد تا درباره مدارک و منابع این جزئیات و صحت و سقم آنها قضاوت کند.
با اینکه ساراماگو در رمان های خودش به اسطوره ها و نماد ها توجه زیادی دارد، در تاریخ محاصره لیسبون خیلی کم از نماد استفاده میکند، یکی از نمادهای رمان دل آتور dl’Arthur است که از علامت های ویرایشی است و برای حذف غلط های متن بکار میرود.
یکی دیگر از نماد ها شغل شخصیت اصلی رمان است که مصحح است یعنی کسی که غلط های متن ها و کتاب ها را تصحیح میکند.
رمان تاریخ محاصره لیسبون با یک روایت خاص از اسطوره آدم و هوا هم رابطه بین متنی دارد، رمان با گفتگو درباره دل آتور شروع میشود سپس دل آتور به چنبره مار تشبیه میشود که یکی از معناهای آرکی تایپ (1) – Archetype آن عقل است.
پایان رمان هم تلمیحی بر یک ضرب المثل پرتغالی است که از یک روایت عامیانه از سرگذشت آدم و هوا منشا گرفته است، این روایت میگوید وقتی که آدم و هوا از بهشت رانده شدند در پشت دری که به رویشان بسته شده بود و در حالی که باران شدیدی میبارید شب خوشی را باهم گذراندند، این اولین خوشبختی زن و مرد فوق العاده برای خدا جالب بود! و از آن پس هرجا زن و شوهری باهم خوشبخت باشند خدا به آنجا توجه میکند.
هرجا که زن و مردی باهم خوشبختند خدا آنجاست ؛ پایان تاریخ محاصره لیسبون در واقع اشاره به این ضرب المثل دارد، ضمناً باید توجه داشت که در روایت های مسیحی آدم و هوا با وسوسه مار تحلیل های الیوت یعنی عقل بود که آدم و هوا بهشت را ترک کردند.
ساراماگو این رمان را بعد از آشنایی با همسر کنونی خود پیلار دل ریو pilar del rio نوشت.
بعداً ساراماگو در مقاله ای گفت:
که رایمون دوسیلوا Raimon do Silva شخصیت اصلی تاریخ محاصره لیسبون تا حد زیادی شبیه خود اوست!
تاریخ محاصره لیسبون هم مثل دیگر رمان های ساراماگو تلفیقی از دو روایت است:
کتاب بنای یادبود صومعه تلفیقی از یک تمثیل تاریخی با یک روایت عاشقانه است.
رمان سال مرگ ریکاردو ریش تلفیقی از یک رمان سیاسی با یک رمان وهمی است.
رمان همه ی نام ها تلفیقی از یک اسطوره با یک رمان عاشقانه است.
تاریخ محاصره لیسبون هم یک رمان تاریخی است که با یک رمان عاشقانه در هم آمیخته است، این دو روایت در سراسر رمان با تداعی های مختلف با یکدیگر جا عوض میکنند.
با اینکه ساراماگو در این رمان واقعه ای را حکایت میکند که خواننده از قبل میداند که پایان آن چه خواهد بود اما با استفاده از شگرد هایی خواننده تحلیل های الیوت را در انتظار نگه میدارد و تعلیق و جذابیت لازم را برای رمان ایجاد میکند، یکی از این شگردها وارد کردن همین روایت دوم یعنی حکایت عشق رایمون دوسیلوا و ماریا سارا در متن روایت اول است.
شگرد دیگر ایجاد تغییری در متن رسمی تاریخ محاصره است که با منفی کردن یک فعل صورت میگیرد و لذا لازم میشود که تاریخ محاصره طور دیگری نوشته شود.
تاریخ رسمی میگوید که صلیبی ها در واقعه ی محاصره ی لیسبون به پادشاه پرتغال کمک کردند، در روایت ساراماگو این جمله حالت منفی پیدا میکند و به این صورت می آید:
صلیبی ها در واقعه ی محاصره لیسبون به پادشاه پرتغال کمک نکردند!
و هم چنین شگردهای دیگر مثلاً تا شرح عشق رایمون دوسیلوا و ماریا سارا میخواهد به تحلیل های الیوت سرانجامی برسد عشق دیگری در رمان شکل میگیرد، عشق مقیم و رعنا.
اما شاید راز اصلی جذابیت رمان های ساراماگو را باید در زبان این رمان ها جستجو کرد.
زبان ساراماگو زبانی است که اندیشه های زیبا و عمیق او را به خوبی تحلیل های الیوت و با دقت به خواننده منتقل میکند، سرشار از طنز و زیبایی های کلامی است، ریتم آهنگ خاصی دارد.
ساراماگو گاهی به کلیشه های دست و پاگیر هم اهمیت نمیدهد، او بارها در رمان هایش به این ویژگی های زبان خود اشاره کرده است.
ساراماگو همه ی این کارها را به گفته خودش برای این میکند که روایت خودش را به زندگی شبیه کند. گفته است تلاش میکنم به یک امر ناممکن دست یابم.
منظور ساراماگو این است که در زندگی واقعی هر واقعه ای که رخ میدهد همه ی حرکت ها، عمل ها، حالت ها و صداهای مربوط به آن اتفاق هر یک دقیقاً در لحظه خاص خودش اتفاق می افتد و ناظر آن واقعه میتواند هر یک از آن حرکت ها و صداها و حالت ها را درست در لحظه خاص آن ببیند یا بشنود .
اما اگر نویسنده ای بخواهد آن واقعه را روی کاغذ بیاورد نمیتواند حالت حجمی آنرا در توصیف خودش حفظ کند، مثلاً مجبور است دوتا حرکت را که هر دو درست در یک لحظه انجام شده است با تقدم و تاخر روی کاغذ تعریف کند، اول یکی از آنها را تعریف کند بعد آن یکی دیگر را،
از میان هنرهای روایی در واقع فقط اپراست که میتواند شبیه به واقعیت و زندگی باشد،حتی تئاتر یا سینما هم نمیتواند دو واقعه هم زمان را طوری نشان دهد که تمام حرکت ها، حالت ها و صداهای آن دو واقعه هر یک درست در لحظه خاص خودش قابل دریافت باشد.
طبیعت روایت این است که هم زمانی ها را بشکند و آنها را به توالی ها تبدیل کند به عبارت دیگر حالت حجمی اتفاقات زندگی در روایت حالت یک خط را به خود میگیرد.
ساراماگو سعی میکند کمی این خط را به حجم اولیه خود شبیه کند، برای همین است که سعی میکند گفتگویی را که بین دو شخصیت جریان دارد به همان صورتی روی کاغذ بنویسد که از دهان آنها بیرون می آید، بدون اینکه گوینده هر جمله را مشخص کند یا با استفاده از علامت های سوال و تعجب و … لحن هر جمله را نشان دهد یا حالت و حرکت گوینده را هنگام گفتن یک جمله خاص مشخص کند.
همه ی این چیزها را خواننده باید در ذهن خود بسازد، خواننده آثار ساراماگو تا حد زیادی در آفرینش و شکل گیری نهایی متن شرکت دارد.
رمان تاریخ محاصره لیسبون را از روی ترجمه انگلیسی این اثر به فارسی برگرداندم و تک تک جمله ها را با متن فرانسه آن نیز مقابله کردم، بعضی از جمله ها در متن انگلیسی و فرانسه اختلاف های جزئی باهم داشت، در این موارد متنی را ترجیح دادم که منطقی تر و دقیق تر به نظر میرسید، در دیالوگ های کتاب در پایان هر سوال یا جواب در متن انگلیسی ویرگول بکار رفته است و هر سوال و جواب هم با حرف بزرگ شروع شده است لذا کاملاً مشخص است که سوال یا جواب در کجا شروع میشود و در کجا ختم میشود اما چون در فارسی نمیتوان شروع هر سوال یا جواب را با حرف بزرگ مشخص کرد چاره ای نبود که در پایان هر سوال و جواب بجای ویرگول متن لاتین در فارسی از نقطه استفاده شود تا به این ترتیب سوال ها و جواب ها از یکدیگر جدا شود.
(1) آرکی تایپ به معنای الگو، مدل یا نمادی است که برای توضیح و تشریح یک مفهوم از آن استفاده می شود